مقامات آمریکایی با طرح مدعیات واهی هر بار جمهوری اسلامی ایران را مقصر جلوه داده‌اند و مسوولیت اقدامات عملیاتی شبه‌نظامیان مردمی عراق را متوجه دولت ایران کرده‌اند. کمیسیون حقوق بین‌الملل سازمان ملل در ماده ۸ طرح مسوولیت بین‌المللی اعلام می‌کند که‌ رفتار‌ یـک شـخص یا گروهی از اشخاص[در صورتی] اقدام‌ دولت‌ تلقی‌ خواهد‌ شد‌، چنانچه‌ آن شخص یا اشخاص عملا به دستور دولت یا تحت کنترل یا هدایت آن دولت اقدامی را صورت داده باشند. در رویه‌های قضایی بین‌الملل درخصوص ماهیت و آستانه مفهومی کلمه کنترل مباحث فراوانی مطرح شده است، اما آنچه از برایند آرا و نظرات حقوقی قابل استحصال است، مفهوم کنترل موثر (Effective Control) است.

شناخت مفهوم و ماهیت کنترل و درجه تاثیرگذاری آن در تحقق انتساب عمل، سوال جدی فراروی مراجع قضایی بین‌المللی و اندیشمندان حقوق بود‌ه است. آنچه در این دوره تحت عنوان کنترل موثر مطرح شده با مفهوم «کارگزار‌ دولت» یکسان تلقی می‌شود. شرکت کردن یک دولت در مسائل آموزشی، دادن امـکانات مـالی و اطلاعاتی بـه افراد و گروه‌ها، هیچ کدام نمی‌تواند عامل انتساب‌ باشد‌.

دیوان دادگستری بین‌المللی در رای سال ۲۰۰۷ درخصوص قضیه نسل‌کشی و مجازات مرتکبین‌ با‌ تکیه بر معیار کنترل مـوثر به‌عنوان عاملی برای تحقق‌ مسوولیت‌ دولت، آن را به‌طور کامل‌ مورد‌ بحث قرار داده است. دیوان از پاراگراف ۳۷۷ تا ۴۱۵ و در تـوضیح عوامل مختلف‌ برای‌ انتساب عمل شبه‌نظامیان صرب‌ به‌ دولت‌ صربستان این دولت‌ را‌ از جهت ارتکاب عـمل‌ نـسل‌کشی‌ تبرئه کرد. دلیل دیوان آن بود که‌ دولت صـربستان نسبت به نیروهای شبه‌نظامی‌ صرب‌ دولت بـوسنی‌ کـنترل‌ مـوثر‌ نداشته است.

میزان‌ کنترلی‌ که به‌وسیله دولت در راستای انتساب‌ عمل‌ باید‌ شـکل‌ گـیرد‌، بـحث‌ مهمی بود که در قضیه ۱۹۸۶ نیز مطرح شد. پرسش این بود که آیا رفتار کنتراها (گروه شورشی علیه دولت نیکاراگوئه) قـابل انـتساب بـه دولت آمریکا خواهد بود، به‌ گونه‌ای که مسوولیت این دولت برای اقدامات خلاف ایجاد شده تـوسط کـنتراها را به دنبال داشته باشد؟

دیوان در رای خود اظهار کرد: «به‌رغم کمک سنگین و دیگر حـمایت‌های آمریکا هیچ‌ دلیل‌ روشنی وجود ندارد که آمریکا‌ واقعا‌ چنان کنترلی در همه زمـینه‌ها اعـمال کـرده باشد که رفتار کنتراها به‌عنوان اقدام از طرف آمریکا محسوب شود. شرکت گسترده آمریکا در عـملیات‌ کـنتراها‌ و کـنترل کلی اعمال شده‌ به‌ وسیله دولت خوانده به روی این نیروها و به‌‌رغم وجود درجـه وابـستگی زیاد این نیروها به آن دولت فی حد نفسه به آن معنا نیست که آمریکا مـقدمات ارتـکاب‌ اقدامات‌ معارض با حقوق‌بشر و حقوق بشردوستانه را که توسط دولت خواهان ادعا مـی‌شود، هـدایت یا کنترل کرده باشد. چنین اقداماتی بـه وسـیله افـرادی از کنتراها بدون کنترل آمریکا به‌وجود‌ آمـده‌ اسـت. برای‌ ایجاد مسوولیت حقوقی آمریکا در اصل باید اثبات شود که آمریکا کنترل مـوثر مـربوط به اقدامات‌ نظامی و فرانظامی در زمـینه نـقض‌های فوق داشـته اسـت.»

آنچه از رویه‌های قضایی بین‌المللی بر می‌آید، این است که ملاک انتساب یک اقدام به دولت دیگر باید براساس کنترل موثر و هدایت سازمان‌یافته صورت پذیرفته باشد، حال آنکه چنین چیزی با درنظر گرفتن حاکمیت مستقل عراق پذیرفتنی نیست. عادتی که آمریکایی‌ها همواره به آن تمسک جسته‌اند، ابهام‌افکنی در مفاهیم حقوقی و تفسیر به رای آن مفاهیم است. تاریخ از یاد نخواهد برد که دولت آمریکا مبنای حمله خود به افغانستان را حمایت طالبان از القاعده عنوان کرد و بر مبنای مفهوم خودساخته «کنترل»، اقدامات نظامی القاعده را تحت حمایت‌ها و کنترل مستقیم طالبان برشمرد و با دامن زدن بر همین محمل سیاسی مقدمات حمله همه جانبه به افغانستان را فراهم کرد. به نظر می‌رسد مقامات آمریکا در طرح سناریوی جدید خود دچار اشتباه محاسباتی شده‌اند. آنها با عبرت نگرفتن از تاریخ باز هم به‌دنبال تکرار اشتباه خود هستند. رئیس‌جمهوری آمریکا مسوولیت مستقیم حملات موشکی به پایگاه التاجی را متوجه شبه‌نظامیان وابسته به ایران دانسته است. غافل از آنکه این سناریو نه تنها وجاهت حقوقی ندارد، بلکه امروزه بیش از هر زمان دیگری برای جامعه بین‌المللی مشخص شده که آمریکایی‌ها برای سرپوش گذاردن بر اقدامات مخرب خود حاضرند به هر دستاویزی برای تطهیر چهره حقوق‌بشری خود تمسک جویند. واقعیت میدانی منطقه آن است که گروه‌های عراقی با اتکا به توان داخلی و تعمیق ظرفیت‌های ملی خود به آن حد از بازدارندگی متقابل رسیده‌اند که خود را در عرصه نظامی، هماورد دولت ایالات متحده با آن همه پشتیبانی‌های لجستیکی و تسلیحات گرانقیمت می‌دانند و اقدام به طراحی عملیات‌های مقابله‌جویانه می‌کنند. عدم درک این واقعیت میدانی از سوی آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن سبب شده تا از تحلیل اتفاقات پیش آمده عاجز بمانند و برای پنهان کردن شکست‌های پی در پی خود و انزجار ملت‌های منطقه از حضور نظامی آمریکا، به فرافکنی و اتهامات واهی رو بیاورند.