اعتماد نوشت: «اجرای این سند از آن جهت مهم است که در دولت حسن روحانی همین اقدام قابل قبول نبود و تجمعاتی شکل می‌گرفت، حتی ابراهیم رئیسی، پس از کسب کرسی ریاست‌جمهوری در مخالفت با این سند، در ابلاغیه‌ای اجرای آن را متوقف کرده بود». علی ربیعی در یادداشتی دلایل اعتراضات اخیر را بررسی کرده و کیهان در جواب او نوشت: «آنچه ظرف ۳ ماه اتفاق افتاد و نهایتا به اقدامات تروریستی و تجزیه‌طلبان و جنگ‌افروزانه (ناکام) انجامید، مطلقا ریشه و خاستگاه اجتماعی و ایرانی نداشت، بلکه یک برنامه کاملا از پیش طراحی شده توسط اتاق عملیات خارجی و کارگزاری برخی گروهک‌های مزدور خارجی و داخلی بود؛ هر چند دشمن سعی داشت از ماجرای فوت مهسا امینی سوءاستفاده کند و با کشته‌سازی زنجیره‌ای، آتش اغتشاشات را شعله‌ور سازد».

جوان در «تناقض‌های اسرائیلی عبدالحمید» نوشت: «عبدالحمید اسماعیل‌زهی، خواست مردم ایران را وجود دو دولت اسرائیل و فلسطین در کنار هم دانست! صرف‌نظر از اینکه او از کدام جایگاه به نمایندگی از مردم ایران صحبت می‌کند، این موضع را می‌توان به رسمیت شناختن دولت جعلی صهیونیست‌ها از طرف او دانست. او پیش از این از بهاییان هم دفاع کرده بود، اما نکته این است که عبدالحمید تا قبل از این، نظرات دیگری در مورد اسرائیل داشت او می‌تواند یک مخالف نظام باقی بماند، اما ضدیت با فرقه انگلیسی بهاییت یا مقابله با ظلم صهیونیست‌ها را با دعوای خود با جمهوری اسلامی نیامیزد و از خطوط قرمز اسلام و انسانیت عبور نکند.»

علیرضا غریب‌دوست در یادداشت «دانشگاه تهران چند؟» شرق در مورد طرح مولدسازی دارایی‌های غیرمولد دولت نوشت: «من کاملا با این طرح موافقم و معتقدم دولت باید نخستین گام را از دانشگاه‌ها بردارد. دانشگاه‌ها و به صورت ویژه دانشکده‌هایی مانند حقوق و علوم سیاسی، مدیریت و اقتصاد، از نظر من غیرمولدترین دارایی‌های دولت هستند! چون نه‌تنها فایده‌ای نداشته‌اند، بلکه با تحمیل این همه هزینه سنگین در ۸۰ سال گذشته تحصیل‌کردگان مغرض نیز تربیت می‌کنند که درکی از اقدامات سازنده و رو به توسعه دولت‌های خدمتگزار ندارند.» ‌