در عین حال، شاخه دیگر بازوی تبلیغاتی اسرائیل در رسانه‌‌‌ها، همین اقدام را مربوط به موضوع «هسته‌‌‌ای» یا اقدامات ادعایی ایران در منطقه می‌‌‌خواند! به بیان دیگر، برای افکار عمومی غرب در مورد اقدام اخیر یک توجیه ارائه می‌دهند و برای روسیه و دیگران توجیه دیگری مطرح می‌کنند. در واقع، با این تعرض و فضاسازی متعاقب آن، اسرائیل هم به ایران تعرض کرده، هم قبح عملیات نظامی در خاک ایران را شکسته، هم روابطش با اروپا را ترمیم کرده، هم حمایت افکار عمومی اروپا را برای این اقدام و اقدامات بعدی مساعد ساخته و هم دهان روسیه را بسته است! جدا از اینکه تهران قصد دارد به این تعرض اسرائیل چگونه پاسخ دهد، لازم است برای این فضاسازی هم - که می‌تواند در آینده مشکل‌‌‌ساز شود- چاره‌‌‌ای بیندیشد. به طور کلی‌‌‌تر، ضروری است موقعیت کشور در چشم‌‌‌انداز کلی از موقعیت برساخته‌‌ «یکی از طرفین جنگ» به موقعیت «میانجی» تغییر کند. برای این کار مسوولان کشور می‌توانند ابتدا استفاده ابزاری اسرائیل از اوکراین را در اظهارات رسمی، نشست‌‌‌های رسانه‌‌‌ای و توییت‌‌‌های خود افشا کنند، و از این پس همه موضع‌‌‌گیری‌‌‌ها، پیشنهادهای دیپلماتیک (از قبیل میزبانی نشست) و ابتکارات متعاقب خود را با هدف این تغییر موقعیت تنظیم کنند.