مایکل تانچوم، عضو غیر‌مقیم موسسه خاورمیانه، به المانیتور گفت: بریکس یک انجمن عمومی بین‌المللی؛ برای نارضایتی از غرب و به ویژه ایالات متحده ایجاد کرده است، اما این بلوک هنوز به یک نیروی نهادی برای نظم اقتصادی یا امنیتی جایگزین تبدیل نشده است. تنها دستاورد مهم بریکس در ۱۴ سالی که از ایجاد آن می‌گذرد، تأسیس بانک توسعه جدید است که به نام بانک بریکس نیز شناخته می‌شود. با افزودن بنگلادش، مصر و امارات به همراه اعضای بریکس، این بانک توسعه چندجانبه حدود ۵۰ میلیارد دلار در دسترس دارد و از زمان راه‌اندازی آن در سال ۲۰۱۴ نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار وام تصویب کرده است. فرار از تحریم‌ها عامل اتحاد بریکس و یکی از دلایل اصلی گسترش آن است که پس از تحریم‌‌‌های غرب علیه روسیه در پی حمله روسیه به اوکراین تسریع شده است.

افزودن ایران منطقی است زیرا این کشور نیز تحت تحریم قرار گرفته است. روبرتو نچیا، دیپلمات سابق در تهران و محقق درباره ایران، به المانیتور گفت: «ارزیابی هر گونه منافع مشخص برای ایران هنوز زود است، اما تهران عضویت را جزء مهمی از استراتژی تشکیل ائتلاف‌‌‌های سیاسی و اقتصادی می‌‌‌داند که همسو با آمریکا نیست.» علاوه بر این، بریکس برای یک دهه تلاش کرده است تا به دلاری شدن پایان دهد. با این حال، حتی تلاش‌‌‌های آنها برای راه‌‌‌اندازی ارز مشترک بریکس با موانع بزرگی مواجه شد، زیرا حدود ۸۸ درصد از معاملات بین‌‌‌المللی همچنان به دلار انجام می‌‌‌شود. در نتیجه، روسیه، چین و برزیل برای معاملات برون‌مرزی به ارزهای غیر دلاری روی آورده‌اند و سعی کرده‌اند ذخایر ارزی را از دلار به طلا تبدیل کنند.

اگر عربستان سعودی و امارات، بزرگ‌ترین تولیدکنندگان انرژی در خاورمیانه، به بریکس بپیوندند، نفوذ اقتصادی ارتقا یافته این بلوک ممکن است شانس آن را برای استقرار ارزهای جایگزین افزایش دهد. سباستین سانز، محقق ارشد CARPO در بن، به المانیتور گفت: «هم برای امارات متحده عربی و هم برای عربستان سعودی، عضویت بالقوه در بریکس فرصت عالی برای تنوع بخشیدن به مشارکت‌‌‌های اقتصادی و سیاسی آنها فراهم می‌‌‌کند. در این راستا، هدف آنها افزایش همکاری با شرکای غیر غربی مانند هند یا برزیل است. علاوه بر این، روابط آنها با چین نه‌تنها در سطح اقتصادی، بلکه در سطح سیاسی نیز تشدید خواهد شد. اگر عربستان سعودی به زودی به شورای همکاری شانگهای بپیوندد تعجب نمی‌کنم.» اهداف متفاوت سیاست خارجی و عدم‌انسجام بین اعضای بریکس، این سازمان را با مشکل مواجه کرده است.

اگرچه تصمیمات با اجماع اتخاذ می‌شود، هیچ سازوکار مناسبی وجود ندارد و هر کشوری برای تعیین مسیر رفتار خود استقلال عمل دارد. دو تن از اعضای موسس یعنی چین و هند از لحاظ ژئوپلیتیک در وضعیت متضادی قرار دارند. حتی اگر مصر و آرژانتین تصمیم به پیوستن داشته باشند، هر دو، دو بدهکار بزرگ صندوق بین‌‌‌المللی پول هستند، در حالی که اعضای جدید احتمالی یعنی ایران و عربستان سعودی اخیرا روابط دیپلماتیک خود را احیا کرده‌‌‌اند.

سانز بر این نظر است که بریکس می‌تواند آشتی دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی را در جهت اقتصادی تقویت کند. وی گفت: مشارکت بالقوه در بریکس می‌تواند به تغییری مهم در روابط ایران و عربستان تبدیل شود چرا که ممکن است از یک مدل همکاری نسبتا تاکتیکی به یک مدل همکاری استراتژیک تبدیل شود. در نهایت، همان‌طور که تانچوم اشاره کرد، در کوتاه‌مدت، ریاض و ابوظبی به پکن به عنوان جایگزینی برای واشنگتن نگاه می‌کنند. او استدلال کرد در حالی که پکن مایل است نقش خود را برای کاهش نفوذ ایالات متحده در منطقه و ارتقای نفوذ خود ایفا کند، اما اولویت چین ایجاد تعادل بین عربستان سعودی، امارات و ایران بدون تبدیل شدن به تامین‌کننده امنیت است.