مخاطب داریم، اما سینما نداریم، وگرنه...

علیرضا مجمع

بخش اول

سید جمال ساداتیان اساسا آدم کم‌حاشیه‌ای است، آنقدر کم حاشیه که حتی حاشیه‌های واقعی هم روی روند کارش تاثیر نمی‌گذارد. مسائلی مثل عدم نمایش به رنگ ارغوان یا مسائلی که در جشنواره فیلم فجر برای دایره زنگی پیش آمد. به بهانه فروش نسبتا خوب دایره زنگی که او را تهیه‌کننده پرفروش‌ترین فیلم اکران نوروز کرده با او به گفت‌وگو نشستیم. مباحث مختلفی مطرح شد که باعث شد این گفت‌وگو در دو بخش تنظیم شود. بخش اول گفت‌وگو پیش روی شما است.

*فروش دایره زنگی تا الان چقدر بوده؟

تا جمعه شب فکر می‌کنم از مرز ۸۵۰میلیون تومان گذشته باشد.

*در چند سینما؟

۲۱ یا ۲۲ سینما و فرهنگسرا در تهران.

*در شهرستان‌ها چطور؟

ریز فروش شهرستان را ندارم، اما خبر دارم که در شهرستان‌ها هم فیلم خوب می‌فروشد. فکر می‌کنم حدود ۶۰۰میلیون هم در شهرستان‌ها فروش داشته‌ایم.

*یعنی جمعا حدود یک‌میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان فکر می‌کنید این فروش برای یک فیلم فروش خوبی است؟ البته به نظر من این ارقام، ارقام مناسبی برای یک فیلم نیست.

ببینید ایران هفتاد میلیون جمعیت دارد حساب کنید اگر فیلمی یک‌میلیارد هم بفروشد، با بلیت ۱۵۰۰تومان، حساب کنید چند درصد جمعیت ما را تشکیل می‌دهد. تازه این برای فیلمی است که خیلی خوب فروش کرده است و مردم آن را دیده‌اند.

این رقم خیلی ناچیز است. باید بگردیم ریشه‌ها را پیدا کنیم که چرا مردم سینما نمی‌روند یا ببینیم جمعیتی که علاقه‌مندند بروند سینما چرا شرایطی فراهم نمی‌کنیم که آنها فیلم دلخواهشان را در سینمای خوب ببینند؟

* این حرف‌ها درست است. اما نگفتید فروش فیلم شما با توجه به وضعیت موجود فروش مناسبی هست؟

وضع موجود بله. در مقایسه با فیلم‌های دیگری که اکران است شرایط ما مطلوب است. ولی در مجموع نه. از فروش یک فیلم یک سوم‌اش به تهیه کننده می‌رسد، بقیه‌اش خرج می‌شود.

هزینه‌های پخش معادل خود هزینه فیلم است. بیلبوردها و تیزرهای تلویزیونی خیلی گران است. شما باید بخشی را هزینه کنید که اطلاع‌رسانی صورت بگیرد. گاهی اوقات می‌بینید ۱۵۰ یا ۲۰۰میلیون هزینه تبلیغات دادید با این حال یعنی ۶۰۰میلیون فروش خالص را داده‌اید تا ۲۰۰میلیون هزینه تبلیغات شود.

در این شرایط حتی در فیلم‌هایی که خیلی خوشبخت هستند و خوب هم می‌فروشند می‌بینید یا سود مختصری داده یا شاید هم سود و زیان سر به سر شده. اینها فیلم‌های خوشبخت سینمای ایران هستند. با این حساب تکلیف فیلم‌هایی که نمی‌فروشند مشخص است.

* پس فیلم شما فیلم خوشبختی است؟

در شرایط موجود ما بحران‌هایمان را سپری کرده‌ایم و در حال حاضر روندی که فیلم دارد روندی خوب است.

ما در حال حاضر در هفته هفتم نمایش فیلم هستیم و خیلی افت فروش نداشته‌ایم. این نشان می‌دهد که می‌توانیم به اکران ادامه دهیم.

* البته سینماهای خوبی در اختیار دایره زنگی است.

این طور هم نیست. یکی از نقصان‌هایی که فیلم دارد این است که سینماهایش بیشتر در مرکز شهر متمرکز است. مثلا در شمال تهران سالن مساعدی که مردم بروند فیلم را ببینند نداریم و خیلی هم متقاضی در این منطقه داریم.

آدم‌های این منطقه خودشان را آماده کرده‌اند که فیلم را در سینمای خوبی مثل سینما آزادی ببینند. در سینما آزادی یک سالن کوچک در این مجموعه در اختیار فیلم قرار گرفته که این سالن کشش این همه متقاضی را ندارد. مخاطب داریم، اما جا نداریم تا اینها را جذب کنیم

*البته به نظرم ۲۱ یا ۲۲ سینما به نظر به شوخی بیشتر شبیه است برای اکران فیلمی که قرار است پرفروش شود؟

این مشکل برمی‌گردد به نبود پراکندگی سینماهای تهران. اکثر سینماها در مرکز شهر قرار دارند. اگر سینماها تراکم جمعیتی تهران را پوشش می‌داد شما ببینید چه اتفاقی برای فیلم می‌افتاد. در شمال شهر سینما فرهنگ هست، اما این سینما را به ما ندادند. اگر این اتفاق می‌افتاد فروش دایره زنگی خیلی بیشتر می‌شد. ما در همین سینما آزادی به کرات با انتقاد دوستانی که می‌آیند و بلیت به آنها نمی‌رسد، مواجه می‌شویم.

* با این وضعیت، به نظر در یک افق کوتاه‌مدت یا حتی‌ بلندمدت چه اتفاقی می‌افتد؟

بحران سینما به همین نکته بر می‌گردد و می‌شود آن را تحمیل کرد. با این تعداد سینما در سال چند تا فیلم می‌شود اکران کرد. در هر فصل با این منوال اگر قرار باشد، هفت هشت تا فیلم اکران شود در طول سال نهایتا ۴۰ فیلم می‌شود نمایش داد. با تولید ۱۰۰ یا ۱۵۰ فیلم در سال، این فیلم‌ها قرار است کی اکران شود؟

* این مساله به نظر من برمی‌گردد به اینکه شاید اساسا دغدغه بعضی از کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها اکران داخلی فیلمشان نباشد. شاید تهیه‌کننده دولتی است یا سازمان و نهادی دخالت دارد در خرید فیلم که اساسا مساله اکران فیلم مساله تهیه‌کننده نیست چون پول فیلم را خودش نداده است. پس اگر تهیه‌کننده ضرر مالی نکند، دغدغه اکران هم بالطبع ندارد. مساله‌ای که برای به رنگ ارغوان ابراهیم حاتمی‌کیا که شما تهیه کننده‌اش بودید هم می‌شود، عنوان کرد. فیلمی که گفته می‌شود یک ارگان دولتی از آن حمایت کرد و الان اصلا معلوم نیست فیلم کجاست.

تهیه‌کننده فیلم بخش‌خصوصی بود و آنها گفتند ما تامین خسارت می‌کنیم، اما تا الان هیچ اتفاقی نیفتاده.

* سرنوشتش چه شد؟

هیچ. کماکان بلاتکلیف است. ما منتظر مجوز نمایش و اکران فیلم هستیم. چون کارمان را خلاف قانون انجام نداده‌ایم. ما مستوجب این عقوبت نبودیم.

* ایراد کار را در کجا می‌بینید؟

خب این وضعیت در کشور وجود دارد. حتی در همین سریال‌هایی که نوروز از تلویزیون پخش شد هم چندین مورد شکایت از جاهای دولتی وجود داشت. هر حوزه‌ای یک متولی دارد.

* شکایت کردن با توقیف کردن تفاوت دارد. شکایت بعد از نمایش است، اما توقیف یعنی یک سرمایه هنگفتی معلق می‌ماند.

منظورم این است که این وضعیت وجود دارد. یعنی اگر روی عملکرد نهاد دولتی نقد شود آن ارگان چون قدرت دارد جلوی فیلم را می‌گیرد. اگر ارگانی قدرت نداشته باشد فقط شکایت می‌کند.