آمریکایی‌ها فکر می‌کردند که در امان هستند

مترجم: مصطفی جعفری

منبع: اکونومیست

دای بینگوئو یکی از مقامات عالی رتبه چین در گفت‌وگوی اقتصادی و استراتژیک چین و ایالات متحده که اخیرا در واشنگتن آغاز شد، برای توصیف منافع مشترکی که در جریان بحران مالی بین دو کشور وجود دارد، از استعاره جالبی استفاده کرد. وی گفت«ما همه سرنشین قایقی هستیم که زیر حملات باد و بوران و امواج عظیم گرفتار آمده است». این استعاره در یکی از نسخه‌های باقی مانده از قرن نوزدهم و به زبان ژاپنی آمده است.

نکته تکان‌دهنده‌ای ‌که در مورد این استعاره وجود دارد این است که امکان ندارد چنین سخنی از دهان یک سیاستمدار یا دیپلمات آمریکایی در بیاید.

منظور من تصویرسازی قوی‌ای ‌که در این جملات به چشم می‌خورد نیست، بلکه منظور من استفاده از دریا و موج برای توصیف شرایط طرفین است. در طول تاریخ آمریکا این کشور همواره از یک نیروی دریایی قوی برخوردار بوده و تجارت از راه دریا به شدت رواج داشته است، اما به دلایلی در این اواخر استعاره‌هایی حاوی مفاهیم مربوط به دریانوردی از گفتمان سیاسی آمریکایی‌ها حذف شده است.

گفتمان سیاسی آمریکایی پر از استعاراتی حاوی پل و جاده و بزرگراه و شهرهایی است که بر فراز تپه‌ها بنا شده‌اند. عجیب نیست که باراک اوباما بالاخره در این گفت‌وگوها از استعاره راه استفاده کرد؛ یک راه چینی که از بین کوه‌ها عبور می‌کند. باراک اوباما گفت:«هزارها سال قبل، منسیوس فیلسوف بزرگ چینی، گفت: یک راه بین کوه‌ها اگر مورد استفاده قرار گیرد، در کوتاه‌مدت به یک مسیر تبدیل می‌شود، اما اگر کسی از آن عبور نکند علف‌های هرز آن را می‌پوشانند.

وظیفه ما است که یک مسیر بسازیم تا در آینده فرزندانمان از آن سود ببرند. بنابراین باید از بدگمانی پرهیز کرده و از تفاوت‌های غیر‌قابل‌اجتناب چشم‌پوشی کنیم تا این راه را علف‌های هرز نپوشانند. باید همواره در نظر داشته باشیم که ما همسفریم».

حال جالب است که این نکته را نیز در نظر بگیریم که برای کشورهای آسیای شرقی، داستان پذیرفته شدن آن‌ها در اقتصاد جهانی و حرکت آنها از فقر به صنعتی شدن، داستان دریاست؛ داستانی است از باز کردن درهای تجارت دریایی، از استان‌های ساحلی، بندرگاه‌ها، کشتی‌های عظیم‌الجثه‌ای ‌که کفش‌های کتانی و کامپیوتر را به لس آنجلس حمل می‌کنند تا دلار بگیرند و از استرالیا سنگ‌آهن وارد کنند.

غلبه استعاره‌های این چنینی در این کشورها تا جایی است که در روزنامه‌های ویتنام، ورود کشور به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۷ با عنوان «خطر کردن و به دریا زدن» مورد اشاره قرار می‌گرفت. بحران اقتصاد جهانی برای این کشورها مانند یک توفان سهمگین در اقیانوس آرام بود.

این کشورها می‌دانستند در اقیانوس هستند و بنابراین خود را برای آب و هوای نامساعد آماده کرده بودند، اما آمریکایی‌ها که مطمئن بودند پایشان روی زمین است و در امان هستند فراموش کردند که خود را برای تلاطم و توفان آماده کنند.