آمریکا چگونه از بحران اقتصادی خارج شد؟

محمد طبیبیان، صاحب نظر پولی و رییس سابق موسسه علوم بانکداری طی سفری مطالعاتی به آمریکا بحران حاکم بر اقتصاد‌این کشور را مورد بررسی قرار داده است. وی معتقد است بسته‌ای که دولت و بانک مرکزی‌این کشور برای خروج از بحران تدوین و اجرا کرده‌اند، توانسته شرایط را تا حد قابل قبولی بهبود بخشد. وی در گفت‌وگویی با پایگاه خبری فردا چگونگی خروج از بحران بزرگترین اقتصاد جهان را مورد اشاره قرار داد و گفت: اصلاحات دولت‌ایالات متحده سه محور اساسی داشته است:

۱ - حمایت و کمک به بازسازی بازار پول برای تزریق نقدینگی به تولید ۲- کمک به بازسازی بازار سهام (بازار ثانویه) برای حمایت از تولید( بازار اولیه) ۳- حمایت از بازار اشتغال با هدف کنترل بیکاری و مهم‌تر از آن‌ایجاد درآمد برای اقشار مختلف جامعه تا بتوانند محصولات تولید شده را خریداری کنند یا اقساط خود را بپردازند.‌این سه محوراساسی سه ضلع مثلث بسته حمایتی دولت آمریکا از اقتصاد را تشکیل داد.

محمد طبیبیان همچنین گفت: کمک‌های اعطایی دولت آمریکا از دو مسیر یکی از بالا و دیگری از پایین جامعه به اقتصاد‌این کشور تزریق شده است.وی با اشاره به‌اینکه در طریق اول دولت با اعطای وام به موسسات و بانک‌های بزرگ و تقویت نهاد‌های پولی و مالی در واقع زمینه تزریق نقدینگی به بخش تولید از بالا را فراهم کرد، گفت: ‌این کار هم باعث گردش چرخ تولید و هم مانع گسترش بیکاری در کشور شد. ضمنا بعد از‌اینکه دولت به چند بانک بزرگ تسهیلات داد‌، این بانک‌ها پس از چند ماه هم اکنون دارند تسهیلات دریافتی خود را همراه با سود پس می‌دهند. به عبارت دیگر‌این پول‌ها خیلی زود در حال بازگشتن است.

طبیبیان افزود: در طریق دوم دولت کمک‌های خود را از سطوح پایین جامعه اعمال کرد.به عبارت دیگر به خانواده‌هایی که نمی‌توانستند وام‌های خود را به بانک‌ها پرداخت کنند، کمک و شرایطی فراهم کرد که بانک‌هایی که مجبور به مصادره اموال تسهیلات‌گیرندگان بودند، جلوی‌این کار گرفته شود.

وی خاطر نشان کرد: بخش دیگری از کمک‌ها هم از طریق افزایش بودجه کارهای عمرانی انجام شد. اکنون در آمریکا می‌بینیم که فعالیت‌های عمرانی زیادی در سطح شهرها و جاده‌ها‌، از زیرسازی پل‌ها گرفته تا ترمیم پارک‌ها و راه‌ها درحال انجام است. در واقع دولت با تامین منابع‌این فعالیت‌ها به بخش پایین جامعه پول تزریق کرده تا در میان اقشار کم درآمد جامعه شغل و درآمد‌ایجاد کند.

وی اظهارکرد: در گام بعدی دولت تلاش کرد که به شرکت‌های بزرگ که دچار مشکل هستند، همراه با بازسازی ساختار کمک مالی کند. نمونه آن شرکت جنرال موتورز است که دولت‌این شرکت را تبدیل به شرکت جدید کرد. بدین شکل که شرکت‌های زیانده را از شرکت حذف و قسمت‌های سودآور مانند کادیلاک را به یک شرکت جنرال موتورز جدید تبدیل کرد.

طبیبیان با اشاره به اقدام دیگر دولت در بازسازی اقتصاد گفت: دولت بعضی از موسسات زیانده مانند «فردی مک» را که قبلا دولتی و به مرور خصوصی شده بود، مجدد تملک کرد و در واقع سهامداران‌این دسته شرکت‌ها سهامشان را به دولت پس فروختند و دولت نیز اقدام به بازسازی ‌این شرکت‌ها کرد و قرار است تا در‌ آینده مجددا سهام‌این شرکت‌ها در بورس فروخته شده و پول دولت برگردد.

وی با تاکید بر‌اینکه دولت و بانک مرکزی آمریکا یک بسته از اقدامات را انجام دادند، گفت: بعضی از افراد انتقاد دارند که چرا در‌این بسته کمک‌ها بیشتر از بالا و در واقع به بانک‌ها و موسسات مالی صورت گرفته، در حالی که بخش عمده کمک‌ها می‌بایست از پایین تزریق می‌شد. اما نکته مهم‌این است که منتقدان در واقع به نسبت‌های کمک‌های انجام شده نقد وارد می‌دانند، اما به اصل و نحوه کمک‌ها انتقاد ندارد.

وی گفت: در نهایت‌اینکه دولت آمریکا و «فدرال رزرو» (بانک مرکزی‌این کشور) در قالب یک بسته روی بخش‌های مختلف با درصد‌های مختلف متمرکز شد و اکنون می‌بینیم که اقتصاد آمریکا کم کم از بحران خارج می‌شود.

در‌این میان پیش نهاد‌های جدید هم مطرح است که کاملا نو و بدیع به نظر می‌رسد. از جمله‌این که برخی اقتصاددان‌ها معتقد هستند در‌این مقطع باید از محل دارایی کسانی که بهره‌مند هستند، برای بالا کشیدن و حمایت از ضعیف‌ها سرمایه‌گذاری انجام شود و منابعی از طریق اخذ مالیات از ثروتمندان برای حمایت از فقرا فراهم شود.

وی گفت: یکی دیگر از راهکارهایی که مطرح شده، آن است که دولت وارد شود و بعضی پس‌انداز‌ها را به تولید ناخالص ملی مرتبط کند تا در نتیجه بحران‌ها ارزش کل دارایی‌ها به یکباره تنزل نکند. یکی از مشکلات پس از بحران‌این بود که بانک‌ها و بازار نمی‌توانستند دارایی‌ها را ارزش‌گذاری کنند.در نتیجه انجام بسیاری از امور از جمله گذاشتن وثایق و ... رونق خرید و فروش با ابهام و اشکال

مواجه می‌شد.

همچنین برای مثال وام‌های مسکن مشروط پرداخت شود. به‌این شکل که وقتی فردی مثلا وام ۴۰۰هزار دلاری برای خرید واحد مسکونی دریافت کرد، چنانچه تحت شرایطی قیمت‌این واحد به زیر ۴۰۰‌هزار دلار رسید، ‌این شخص واحد مسکونی خود را به بانک واگذار نکند، بلکه به جای آنکه دولت درآخر به کمک ‌این افراد بیاید از ابتدا‌این مساله در قرارداد گنجانده شود و در واقع بیمه‌ای برای خریدار پیش‌بینی شود.

وی با اشاره به‌اینکه تصویری که ما از آمریکا داریم، با آنچه آنجا در حال وقوع است بسیار متفاوت است، گفت: تصور ما‌این است که اقتصاد آمریکا درحال فروپاشی است، در حالی که ‌این طور نیست.

وی گفت: برای‌این کار مثالی بزنم، وقتی یک گاری با سرعت پایین حرکت می‌کند وقتی سنگی با آن برخورد کند، ممکن است صدمه چندانی به گاری وارد نشود، اما اگر همان سنگ به یک قطار سریع‌السیر برخورد کند صدمه زیادی ابجاد خواهد کرد. درخصوص بحران اقتصاد در جهان نیز همین طور است. کشورهایی که اقتصادشان با سرعت پایین در حرکت است، صدمه بسیار کمتری نسبت به اقتصاد‌های با رشد سریع خوردند.

این صاحب نظر بانکی خاطر نشان کرد: نکته مهم آن است که در آمریکا کسی منتقد‌این نیست که چرا به مردم و فقرا وام داده شده تا مسکن بخرند، بلکه نقد را بر سیاست‌ها وارد می‌دانند که چرا دولت زمینه را برای توسعه بازار کار و اشتغالزایی فراهم نکرده تا دریافت‌کنندگان وام بتوانند اقساط خود را به موقع پرداخت کنند. در واقع یکی از دستاورد‌های اقتصاد آمریکا آن است که افراد زیادی در اقشار کم‌درآمد جامعه توانسته‌اند خانه دار شوند. طبیبیان تاکید کرد: بحران در عین حال دستاورد‌های بسیار خوبی برای اقتصاد جهان‌ ایجاد خواهد کرد.