داریوش پیرنیاکان

محدودیتی که به طور معمول در ساز سنتور هست برای پرویز مشکاتیان معنی نداشت؛ چرا که او نوازنده‌ای اعجوبه بود. من بارها گفته‌ام که هنرجویان سنتور برای تقویت تکنیک نوازندگی بعد از نواختن قطعات سخت استاد پایور باید به سراغ قطعات مشکاتیان بروند؛ چرا که آثار مشکاتیان به مراتب سخت‌تر است.

پرویز را از ۱۳ سالگی می‌شناسم؛ چرا که منزل خواهرم در نیشابورمقابل منزل پدری مشکاتیان بود و من چون به منزل خواهرم می‌رفتم با پرویزدوست شدم؛ او ویولن و سنتور می‌نواخت و من هم تار پدرش را بر می‌داشتم و با هم کار می‌کردیم.این آشنایی و دوستی ما در دانشگاه و بعد در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سابق ادامه یافت وبعدها نیز در برگزاری چندین کنسرت با هم همکاری داشتیم. پرویزبعد ازخروجش از گروه چاووش، «عارف» را تشکیل داد که من هم در این گروه بودم وبه اتفاق گروه عارف بود که اولین سری تور کنسرت را به خوانندگی استاد شجریان در سال ۱۳۶۵ در اروپا برگزار کردیم و اثر «دستان» در چهارگاه نیزمربوط به همین دوران است. بعدا یک دوره دیگر هم در سال ۶۷ در کشورهای اسکاندیناوی کنسرت داشتیم که همه این برنامه‌ها سرشار از خاطرات خوشی است که از پرویز دارم. یکی دیگر از توانایی‌های بالای مشکاتیان حس و حال بسیار قوی او در نوازندگی اش بود که هیچکس تاکنون نتوانسته است حتی به این جایگاه نزدیک شود.