تغییر نقش صندوق بین‌المللی پول در معادلات جهانی

آیا صندوق بین‌المللی پول می‌تواند از ثبات اقتصادی جهان محافظت کند؟

مترجم: محسن رنجبر

صندوق بین‌المللی پول (IMF) در حال بازاندیشی درباره نقش خود در دنیای پس از بحران است تا اطمینان یابد که رفتار درستی را در رابطه با ۱۸۶ کشور عضو خود انجام می‌دهد. در همایش‌های سالانه IMFو بانک جهانی در سال ۲۰۰۹ که در استانبول برگزار شد، اعضای صندوق از می‌خواستند که دستورات و اختیارات خود را مورد بازبینی قرار دهند تا اطمینان حاصل آید که «کل گستره سیاست‌های بخش مالی و اقتصاد کلان که بر ثبات جهانی اثر می‌گذارند» را تحت پوشش قرار می‌دهد. کمیته نظارت بر سیاست‌های IMF از این صندوق خواست که گزارش عملکرد خود را تا زمان همایش‌های سالانه ۲۰۱۰ ارائه دهد.

صندوق بین‌المللی پول به‌عنوان اولین گام در راستای تدوین طرحی رسمی، مقاله‌ای را که اولین نوشته از یک سلسله تاملات در باب حوزه اختیار خود است با این موضوع که برای بهبود ثبات جهانی چه باید کرد و اعضای IMFچگونه می‌توانند به بهترین وجهی از این فرآیند پشتیبانی کنند، منتشر ساخت. هدف این مقاله نه مطرح ساختن طرح‌هایی مشخص و قطعی که به جریان انداختن ایده‌هایی است که می‌توانند این بحث را رونق دهند. هیات اجرایی صندوق بین‌المللی پول در ۲۲ فوریه ۲۰۱۰ به بحث درباره این مقاله نشست.

این هیات در ماه‌های پیش رو مقاله‌های دیگری را که بر نقش صندوق در حوزه‌های کلیدی تحت اختیار خود؛ یعنی نظارت، تامین مالی و پایداری نظام پولی بین‌المللی تمرکز دارند، مورد بحث و بررسی قرار خواهد داد. صندوق همچنین در پی آن است که پیش از انتظار گزارش نهایی خود به کمیته مالی و پولی بین‌المللی در اکتبر ۲۰۱۰ بازخوردهایی گسترده و همه‌جانبه را از دولت‌ها، دانشگاه‌ها و جامعه مدنی دریافت دارد.

چرا به حوزه اختیار گسترده‌تری نیاز است

به زعم رضا مقدم، مدیر دپارتمان استراتژی، سیاست‌گذاری و بازنگری ‌ای ام‌اف، مساله اساسی این است که آیا صندوق به‌اندازه کافی مجهز است تا بتواند به خوبی از ثبات مالی و اقتصاد کلان جهانی محافظت کند. IMFبرای پاسخ به این پرسش در حال بررسی تمامی جنبه‌های کاری خود است؛ از جمله اینکه نظارت‌های اقتصادی و مالی را چگونه به اجرا در می‌آورد، کشورهای عضو خود را به چه صورت تامین مالی می‌نماید، مراقبت خود از نظام پولی بین‌المللی را به چه نحو عملی می‌سازد و چگونه با دیگر‌سازمان‌های بین‌المللی کار می‌کند. مقاله مورد اشاره از سه چالش نام می‌برد:

* پیشگیری از بحران: صندوق می‌بایست توانایی خود در ارزیابی ریسک‌های سیستماتیک را بهبود بخشد. ارزیابی‌های نظارتی در سطح ملی پس از بحران از تحلیل ریسک در موسسات منفرد به تحلیل آن در کل نظام مالی تغییر می‌یابد. نظارت‌های صندوق هم سیاست‌های اقتصادی در یکایک کشورهای عضو و هم تغییرات مرتبط با اقتصاد جهانی به عنوان یک کل را در بر می‌گیرند؛ اما در صحنه عمل، عمده تلاش‌های صندوق در سطح کشورها انجام گرفته‌اند. در آینده باید توجه بیشتری را به پیوندها و سرریزها و ارتباطات میان کشورها مبذول داشت. دامنه پوشش سیاست‌های بخش مالی به ویژه در صورتی مهم است که بخواهیم صندوق در بحران‌ها جلوتر از همه بایستد.

* عکس‌العمل در قبال بحران: در آینده اهمیت‌دهی و توجه صندوق به بحران‌ها باید دارای سرعت، دامنه پوشش و اندازه‌ای بسیار فراتر از تصورات پیشین باشد.

بحران، خطر هجوم‌ یکباره نقدینگی را در اقتصادهای توسعه‌یافته، نوظهور و در حال توسعه، به یک میزان برجسته ساخته است. صندوق می‌تواند با ارائه امکانات بیمه‌ای انعطاف‌پذیرتری که بر پایه تغییرات اخیر بنا شده‌اند و نیز با گسترش ظرفیت وام‌دهی خود به حل این مساله کمک کند. در خلال بحران اخیر تغییرات بسیاری پیش نهاده شد؛ اما هنوز به تغییراتی فراتر نیاز داریم.

* پایداری ذخایر: بحران چشم‌اندازی از تنش میان تقاضای بالا برای نقدینگی جهانی از سوی اقتصادهای نوظهور بازار و وابستگی به ثبات تنها چند عرضه‌کننده این نوع نقدینگی را باز کرده است. چنانچه توانایی IMFبرای پیشگیری از بروز بحران و پاسخ‌دهی به آن تقویت گردد، می‌تواند به فرونشاندن نیاز حس شده کشورها به انباشت ذخایر گسترده کمک کند. این امر همچنین می‌تواند باعث شود که حمایت صندوق از کاربرد دارایی‌های ذخیره‌ای جهانی و دیگر ابتکاراتی که می‌توانند ریسک را در نظام پولی بین‌المللی بکاهند، معنادار گردد.

مقاله با در نظر داشتن این سه چالش، نگاهی به این مساله می‌اندازد که چه تغییراتی باید در سیاست‌های صندوق اعمال شوند.

نگهبانی بهتر برای پایداری اقتصادی

IMF به عنوان محافظ و نگهبان ثبات اقتصادی به سیاست تاکید بر نظارت و وام‌دهی در سطح کشورها روی آورده است. با این وجود یکی از درس‌های بحران اخیر آن است که ریسک‌های بزرگ در دنیای جهانی شده طبیعتی سراسری و فراگیر دارند و این الزام را به وجود می‌آورند که صندوق رویکردی فراگیرتر را سرلوحه کار خود قرار دهد.

مقاله پیشنهاد می‌کند که برای انجام این کار باید دقیقا طراحی کرد که صندوق بین‌المللی پول چگونه باید مسوولیت خود در نظارت بر نظام پولی بین‌المللی را به انجام رساند و از جمله پیشنهاد می‌کند که روندی طراحی شود تا صندوق طبق آن به تحلیل اثرگذاری کشورها بر نظام مالی و اقتصادی دنیا بپردازد و مهم‌تر از آن در این باره با گستره وسیعی از سیاست‌گذارها به بحث بنشیند.

توضیح مسوولیت‌های صندوق در ارتباط با نظارت بر بخش مالی نیز بسیار پراهمیت است و IMFمی‌تواند فعالیت‌های بیشتری را در راستای نظارت بر تحرکات سرمایه و راهنمایی در باب چگونگی مدیریت جریان‌های ناپایدار انجام دهد.

تامین بودجه برای کشورهای بحران‌زده

در خلال بحران اخیر بسیاری از کشورها بر مبنای شرایطی جدید و انعطاف‌پذیرتر به وام‌دهی اضطراری و خطوط اعتباری احتمالی صندوق بین‌المللی پول دسترسی داشتند.

در آینده صندوق باید نه‌تنها آماده رفع و رجوع بحران‌های کشوری باشد، بلکه می‌بایست آمادگی برخورد با بحران‌های فراگیر و سیستمی را نیز داشته باشد.

این مساله بدان معناست که IMF باید خود را برای تامین بودجه سریع برای چندین کشور به‌طور همزمان آماده کند (همان کاری که فدرال رزرو در آغاز بحران انجام داد) تا پایداری کل نظام مالی دنیا حفظ شود. این امر مستلزم بازاندیشی در باب اندازه صندوق و توانایی آن در ارائه سریع نقدینگی کوتاه‌مدت است.

اما حتی اگر مواد توافقات صندوق بین‌المللی پول هم‌اکنون امکان انعطاف‌پذیری زیادی را در وام‌دهی فراهم آورند، این صندوق باز هم باید کار بیشتری را در خصوص تامین ضمانت‌های لازم در مقابل بحران برای کشورها به انجام برساند.

روشن کردن تکلیف مساله

در مقاله ذکر شده به این نکته اشاره شده است که IMF فرصت دارد به نقش مثبتی که در بحران اخیر بازی کرده است، تکیه کند و از این طریق نقایص و کمبودهای دامنه اختیاراتش را که در پیشگیری از بحران‌ها و پاسخ‌دهی به آنها مانع آن بوده‌اند، برطرف‌سازد و به کشورهای عضو خود در مواجهه با مسائل مشکل‌سازی همانند چگونگی نظارت بر بانک‌ها و موسسات پولی کمک نماید.

اما بهبود دامنه اختیارات، معجونی جادویی نیست و نباید توانایی آن در حل مشکلات را بزرگ کرده در این مقاله آمده است که قدرت ناکافی ریشه ناکامی IMF در پیش‌بینی بحران نبود و تغییرات بندهای آیین‌نامه این صندوق به این معنا نیست که خواهد توانست بحران بعدی را پیش‌بینی کند.

آنچه در موفقیت صندوق بین‌المللی پول نقشی کلیدی خواهد داشت، افزایش فشار برای تغییراتی به ویژه در ارتباط با مدیریت موسسات است.