غول‌های «سیلیکون ولی» اقتصاددانان را به زرادخانه خود اضافه می‌کنند

مایک سوئیفت

مترجم: محمدرضا فرهادی‌پور

علاوه‌بر مهندسان نرم‌افزار، متخصصان کامپیوتر و مهندسان وب، غول‌های سیلیکون ولی از یاهو گرفته تا گوگل و ای‌بی (eBay) همچنان‌که کسب‌وکارهای جدیدی را راه‌اندازی می‌کنند به دنبال استخدام اقتصاددانان، این جنگ‌افزارهای کمتر شناخته ‌شده و با ارزش درحال افزایش هستند. به دنبال استخدام موردی اقتصاددان برکلی توسط گوگل، هال واریان، کسی که به گوگل کمک کرد تا فرآیند مزایده را در فراسوی جریان درآمد تبلیغاتی جست‌وجوی چند میلیارد دلاری خود تکمیل کند، کمپانی‌های بزرگ اینترنتی بر سر جلب توجه اقتصاددانان یا برای کار با آنها در پروژه‌های خاص به دور از دانشگاه‌ها رقابت می‌کنند. یاهو در این میان یکی از پرتکاپوترین‌ها بوده است، اما ای بی، آمازون دات.کام، فیس بوک و سایر کمپانی‌ها نیز در پی استخدام فعالانی هستند که چیزی به نام «علم ملال‌انگیز [اقتصاد]» را مورد استفاده قرار می‌دهند. در توصیف این‌که چگونه این کمپانی‌ها در خصوص این مهارت‌ها فکر می‌کنند باید بگوییم که مدیریت ارشد مایکروسافت، استیو بالمر، شخصا سوزان اتی اقتصاددان هارواردی را استخدام کرده است.

هال واریان که بعد از کار در مقام مشاور برای غول جست‌وجو [گوگل] در ۲۰۰۲ به صورت تمام‌وقت به مونتین ویو ، پایگاه گوگل، پیوسته است می‌گوید که «سایر کمپانی‌ها دریافته‌اند که اقتصاددانان واقعا کارهای زیادی برای انجام دارند». گوگل در میان کارمندان زیردست هال واریان ۱۰ اقتصاددان، آماردان و سایر تحلیل‌گران را دارد و به دنبال استخدام تعداد بیشتری از آنها نیز هست.

کمپانی‌های اینترنتی معتقدند اقتصاددانان در تلاش‌‌های این کمپانی‌ها برای ایجاد شبکه‌های تبلیغاتی خوب نقش مهمی ایفا می‌کنند تا بدین‌وسیله به میلیون‌ها آنلاین طی یک روز خدمت کنند و همچنین معتقدند که اقتصاددانان برای درک بهتر پلت‌فرم تجارت الکترونیک با ده‌ها میلیون خریدار و فروشنده، مهم هستند. اقتصاددانان همچنین می‌توانند تعیین کنند که آیا کسب‌وکارها یا رویکردهای جدید [انتخابی این کمپانی‌ها] اثربخش خواهد بود.

برای نمونه، اقتصاددانان یاهو در جست‌وجوی یک هدف نهایی مقدس از تبلیغات خود بوده‌اند- شاهدی ملموس که عده‌ای آنلاین واقعا کاری می‌کنند که مردم در فروشگاه‌های جهان واقعی خرید ‌کنند. گوگل نیاز دارد تا بازارهای غیراینترنتی مانند حمل و نقل و خرده‌فروشی را نیز بشناسد. به گفته هال واریان «برای هماهنگی خریداران و فروشندگان، شما نیاز دارید که بدانید خریداران اهل کجایند و فروشندگان کجا کار می‌کنند».

اقتصاددانان «توانایی نگاه به داده‌های گذشته و پیش‌بینی آنچه اتفاق خواهد افتاد را دارند، اگر شما بازی را تغییر دهید» این را سوزان اتی می‌گوید که به هاروارد بازگشته است، اما کار با مایکروسافت را به عنوان مشاور ادامه می‌دهد. او می‌گوید: همراه اختراع کسب‌وکارهای جدید توسط کمپانی‌های اینترنتی و هجوم به بازارهای موجود، اقتصاددانان «می‌توانند سخت فکر کنند و مسائل جدید را مفهوم‌سازی کنند».

اقتصاددان ارشد یاهو، پرستون مک‌کافی، که در ۲۰۰۷ به کمپانی سانیول از موسسه تکنولوژی ماساچوست پیوسته است، برای مدتی طولانی اعتقاد داشته که اقتصاد می‌تواند یک رشته عملی مانند مهندسی باشد. مک‌کافی، حالا رییس تیمی از هفت اقتصاددان و پنج دانشمند تئوری بازی/ الگوریتمی است که با مهندسان نرم‌افزار برای ایجاد محصولات جدید کار می‌کنند که خیلی باهوش نیستند؛ اما زرنگ و دانایند.

مک‌کافی می‌گوید: «مهندسان افراد نسبتا مهربانی هستند و فرض می‌کنند که بقیه جهان هم مانند آنها مهربان هستند»، «اما بیشتر مردم این‌طور فکر نمی‌کنند. و اگر شما نرم‌افزاری بسازید که مردم را این‌گونه در نظر آورد، به سختی مورد حمله اسپم‌ها قرار خواهد گرفت، بنابراین یکی از نقش‌هایی که اقتصاد در یاهو و سایر کمپانی‌ها بازی می‌کند این است که کمی درباره ماهیت بشر بدبین‌تر باشند».

یاهو همچنین می‌خواهد اثبات کند تا تبلیغ‌های برند بزرگی مانند پراکتر اندگمبل که یاهو تبلیغات آن را انجام می‌دهد واقعا کار می‌کند. اقتصاددان یاهو، دیوید رایلی بیش از ۱ میلیون کاربر یاهو را مورد مطالعه بررسی قرار داده است که با آدرس ایمیلشان مشخص شده بودند، کاربرانی که همچنین خریداران یک خرده‌فروشی ملی مهم نیز بودند. درآمد کل خرده‌فروشان حدود ۵ درصد از میان خریداران آنلاین افزایش یافت. اریک بریل، رییس بخش تحقیقات ایبی، به مدیران کمپانی گفت در مورد اینکه اقتصاددانان می‌توانند پیچیدگی‌های بازار آنلاین گسترده شرکت را حل کنند هیجان زده شده‌اند.

بریل می‌گوید: «آنچه تعداد زیادی از ما بیشتر و بیشتر درک می‌کنیم این است که اکوسیستم خیلی خیلی پیچیده‌تر از آن است که ما فکر می‌کردیم».

هال واریان، در اواسط دهه ۱۹۹۰، رییس مدرسه سیستم‌ها و مدیریت اطلاعات برکلی بود، وقتی که او با استاد پیشین برکلی، اریک اشمیت، ملاقات کرد، کسی که بعدا مدیری در سان میکروسیستم‌ها بود. در ۲۰۰۲، اشمیت، واریان را دعوت کرد، حالا واریان دیگر رییس برکلی نبود و در آغاز با انجام یک کار موقت به عنوان مدیر ارشد به آن‌جا پیوست، آن‌جا گوگل بود.

یکی از اولین مشاغل واریان جلادادن به تبلیغات نوپای جست‌وجوی گوگل بود که در آن مبلغان برای واژگان کلیدی‌ای پول پرداخت می‌کنند که وقتی یک نفر آن واژه را در گوگل جست‌وجو می‌کند، گوگل متن آن را بالا می‌آورد. همین تبلیغات جست‌وجو گوگل را به یک غول شرکتی تبدیل کرد.

واریان می‌گوید: «اریک اشمیت می‌گفت لحظه‌ای به این حراج نگاه کنید» و من برای تلاش جهت مدلسازی رفتار آن حراج مشغول کار شدم و اولین مدل را برای آنچه من حراج موقعیت می‌نامم نوشتم.

آن زمان با اقتصاددانان زیردستم صحبت می‌کردم و می‌گفتم که «می‌دانید، واقعا بعضی چیزهای جالب‌توجه در کمپانی‌های اینترنتی وجود دارد و آنها می گفتند «آیا آن اقتصاد است»؟ و حالا، البته سال‌ها بعد، آنها می‌گویند: «شما چگونه فهمیدید که آنچه آن‌جا است خیلی بزرگ است و اهمیت دارد؟ و پاسخ این است که من نمی‌دانستم. من تنها فکر می‌کردم که «واقعا جالب‌توجه است و می‌تواند خیلی بزرگ شود».