فشار تحریم‌ها ایران  را به میز مذاکره نکشاند

مذاکره کننده ارشد هسته‌ای سابق ایران در مطلبی نوشت که این فشار تحریم‌ها نبود که ایران را به پای میز مذاکرات آورد، بلکه تمایل رییس‌جمهور ایران برای برقراری رابطه خوب با غرب و تغییر خط قرمزهای آمریکا در قبال ایران بود. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» به قلم «حسین موسویان»، مذاکره کننده ارشد هسته‌ای سابق ایرانی، در حالی ایران و ۱+۵ دیروز مذاکرات هسته‌ای را در «ژنو» آغاز کردند که بسیاری از مقامات غربی از خود خشنود هستند که این کارآمدی تحریم‌ها بود که ایران را به میز مذاکرات آورد. این ایده که تحریم‌ها تهران را به میز مذاکره آورده، غلط است. تمایل «حسن روحانی» رییس‌جمهور ایران برای رسیدن به یک رابطه خوب با آمریکا و اتحادیه اروپا، همسایگانش و دیگر قدرت‌های جهان در کنار این واقعیت که خط قرمز آمریکا از «ممنوعیت غنی سازی» به «ممنوعیت ساخت بمب» تغییر پیدا کرده است، دلیل اصلی است. در واقع، تهران از آغاز مذاکرات در سال ۲۰۰۳، میز مذاکرات را ترک نکرد. وقتی من در بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران بودم، این کشور تحت تحریم‌های فلج کننده نبود. در عین حال، در مارس ۲۰۰۵، اقدامات مقتدرانه‌ای مشابه پیشنهادات اخیر پیشنهاد شد: اول برای اطمینان حاصل کردن از شفافیت درباره تاسیسات هسته‌ای ایران و دوم درباره این هدف که تضمین حاصل شود برنامه هسته‌ای ایران به سمت تسلیحاتی شدن سوق پیدا نمی‌کند. پیشنهادها شامل اجرای پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بازرسی از تاسیسات هسته‌ای ایران، محدود کردن گسترش برنامه غنی‌سازی ایران، محدود کردن غنی‌سازی اورانیوم در سطح ۵ درصد و محدود کردن آن به استفاده از سوخت و نه تسلیحات هسته‌ای و تبدیل تمامی اورانیوم غنی شده به میله‌های سوختی، تضمین اینکه هیچ بازفرآوری و جدایی پلوتونیوم در رآکتور آب سنگین اراک وجود نداشته باشد.تهران همچنین قوانینی را پیشنهاد داد که ممنوعیت دائمی بر توسعه، ذخیره و استفاده از تسلیحات هسته‌ای را در قبال احترام به حق غنی‌سازی اورانیوم تحت معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای تضمین می‌کرد. این پیشنهادها شبیه به تقاضاهای «فرانسوا اولاند» رییس‌جمهور فرانسه از ایران است که در حین سفر ۱۷ نوامبر به اسرائیل مطرح کرد.

مذاکرات در سال ۲۰۰۵ در نتیجه اصرار آمریکا به جلوگیری از حق قانونی ایران به غنی‌سازی اورانیوم، با شکست روبه‌رو شد. غرب شانس رفع اختلافات را از دست داد و در عوض تحریم‌هایی را تحمیل کرد. برخلاف ادعای برخی از قانون‌گذاران آمریکایی و مقامات اسرائیلی، تحریم‌ها تنها به افزایش چشمگیر قابلیت هسته‌ای موجب شد؛ زیرا تهران به دنبال آن بود که نشان دهد به فشارها اهمیتی نمی‌دهد. پیش‌تر، ایران غنی‌سازی اورانیوم در سطح ۵ درصد را در یک سایت با ۳ هزار سانتریفیوژ صورت می‌داد و دارای ذخایر اندکی از اورانیوم غنی‌سازی شده بود.

امروز ایران اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را در دو سایت با ۱۹ هزار سانتریفیوژ انجام می‌دهد و ذخایرقابل توجهی اورانیوم غنی شده و همچنین سانتریفیوژهای پیشرفته دارد. پیش‌نویس توافقنامه‌ای بین ایران و ۱+۵ در دور اول مذاکرات «ژنو» تمام نگرانی‌های بزرگ قدرت‌های جهان را پوشش داد. فرانسه این توافق را بلوکه کرد؛ زیرا در ابتدا این پیش‌نویس توسط ایران و آمریکا تهیه شده بود. به علاوه اسرائیل نیز در اعمال فشار به فرانسه برای مصالحه نکردن درباره این توافقنامه موفق عمل کرده بود. اسرائیل تمام تلاش خود را به کار گرفته بود تا کنگره آمریکا این پیش نویس را بلوکه کند و تحریم‌های بیشتری علیه ایران تحمیل کند تا امتیازات بیشتری ارائه دهد. دولت اوباما به دنبال جلوگیری از یک جنگ در منطقه است که این جنگ زندگی مردم آمریکا را در معرض خطر قرار می‌دهد؛ اما «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل خواستار اقدام نظامی است؛ زیرا جنگ در راستای نظرش برای از بین بردن جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای است. اوباما و کنگره باید زندگی مردم آمریکا را به عنوان منفعت مهم ملی در اولویت قرار دهند. آشتی با تهران منفعت کوتاه مدت و بلندمدتی را برای آمریکا در منطقه دارد. دولت اوباما همچون روسیه و دیگر کشورهای اروپایی و چین خوشبین هستند که قدرت‌های جهان و ایران می‌توانند به توافق برسند. تاکید بیش از اندازه بر تحریم‌ها و کم ارزش جلوه دادن فرصت‌های پیشنهادی ایران، می‌تواند یکبار دیگر پیامدهای ناخواسته‌ای را به همراه داشته باشد که این‌بار این پیامدها به طرز بالقوه‌ای فاجعه بار خواهد بود. در عوض، قدرت‌های جهان باید این فرصت‌ها را به چنگ بگیرند و سال‌ها مذاکرات را به نتیجه برسانند و به یک راه‌حل صلح‌آمیز و واقعی برای دو راهی هسته‌ای برسند و در همکاری بر روی مدیریت صلح‌آمیز بحران در خاورمیانه بگشایند.