استیصال ریاض

حسن احمدیان کارشناس مسائل عربستان سعودالفیصل، وزیر خارجه عربستان، اخیرا ادعا کرده که ایران برای حل بحران سوریه باید نیروهایش را از سوریه بیرون بکشد. بیان چنین اظهاراتی از جانب این مقام سعودی در چند چارچوب قابل بررسی است. نخست اینکه عربستان با ورود به ائتلاف بین‎المللی مبارزه علیه داعش از جانب غرب نوعی اطمینان خاطر پیدا کرده است و نگران برخورد غرب با خود نیست. به بیان دیگر با توجه به اینکه تهران و ۱+۵ بر سر مساله هسته‎ای هنوز به توافق نرسیده‎اند، طرح این بحث‎ها اطمینان خاطر ریاض از جانب غرب در شرایط تداوم اختلاف دو طرف را نشان می‎دهد. تا پیش از این اتهاماتی علیه ریاض از سوی غرب مطرح بود ولی حضور عربستان در ائتلاف، به این کشور اطمینان داده است که غرب هنوز به‌عنوان متحد به عربستان نگاه می‎کند. مساله دیگر این است که سعودالفیصل در جناح تندروی عربستان قرار دارد و در کل نگاه مثبتی به ایران ندارد، البته در کنار او، چهره‎های دیگری همچون عبدالعزیز بن عبدالله، نفر دوم در وزارت خارجه را می‏توان نام برد که نگاه مثبت تری به ایران دارند. بنابراین این بحث را در قالب جناح بندی‎های داخلی نیز می‎توان ارزیابی کرد. مساله سوم این است که ریاض با توجه به تحولات یمن، خود را تحت فشار استراتژیک ایران و متحدانش می‏بیند و این طرح بحث نشان‌دهنده نوعی استیصال در سیاست‌گذاری خارجی عربستان در شرایط جدید منطقه است. با این تفاسیر تصور بهبود روابط تهران-ریاض در کوتاه‌مدت چندان واقع‌بینانه نیست و برای این هدف، دو طرف باید اراده و خواست داشته باشند. از سوی دیگر صرف یک دیدار یعنی دیدار ظریف و فیصل در نیویورک به معنای تحول روابط نیست دیدارها همواره ادامه داشته است و در دوره اوج اختلافات دو کشور، بارها رئیس‌جمهور سابق ایران از عربستان دیدار کرد. درواقع برای دست زدن یک دست کافی نیست و تنها رویکرد مثبت دولت روحانی نباید مدنظر باشد، بلکه طرف مقابل نیز مهم است. این در حالی است که تاکنون تحول بزرگی در رویکرد ریاض مشاهده نشده و اگر تحولی وجود دارد، نیز مشهود نبوده است. در عین حال پرونده‎های منطقه‎ای نگاه عربستان به ایران را دچار یکسری اشکالات کرده است؛ برای ریاض مباحث امنیتی حائز اولویتی جدی است که بدون مرتفع شدن آنها امکان تحول حداقل در کوتاه‌مدت وجود ندارد. بنابراین حل این پرونده‏های منطقه‎ای-امنیتی می‎تواند مقدمه‌ای برای حل‌وفصل اختلافات دو کشور باشد.

بعضی بدون در نظر گرفتن این اختلافات منطقه‎ای، یک دیدار را قرینه‌ای در تحول بر روابط می‎نگرند در حالی که چنین دیداری صرفا در صورتی می‎تواند موفق باشد و تحول ایجاد کند که تابعی از توافق بر سر پرونده‎های منطقه‎ای باشد. در نتیجه اولویت با حل اختلافات منطقه‎ای است و بدون حل این اختلافات، روابط دو جانبه تحولی نخواهند داشت. یک نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که دیدار وزرای امور خارجه ایران و عربستان در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، یک دیدار حاشیه‎ای و برنامه‌ریزی نشده بود و به هیچ عنوان نمی‏توان آن را به مفهوم تحول در رویکرد طرفین ارزیابی کرد.