لورا موسالو (Laura Mussalo) نویسنده اول این مطالعه در دانشگاه فنلاند شرقی می‌‌‌گوید: مشخص شده است که سیستم بویایی به عنوان واسطه‌‌‌ای برای اثرگذاری آلاینده‌‌‌های محیطی روی مغز عمل می‌کند، در نتیجه به بروز بیماری‌‌‌های مغزی کمک می‌کند. با این حال، مسیرهای دقیقی که از طریق آن این اثرات روی مغز اعمال می‌‌‌شوند، ناشناخته باقی مانده است. در این تحقیقات تاثیر انتشار ذرات بر بیان ژن به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این، دانشمندان به بررسی تفاوت‌‌‌های بین تاثیرات سوخت‌‌‌های فسیلی و دیزل تجدیدپذیر و همچنین تاثیر فناوری‌‌‌های پس‌پالایش جدید مانند فیلترهای ذرات بر انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای پرداختند.

این مطالعه در سطح مولکولی بروز اختلال در بسیاری از سیستم‌های تنظیم سلولی را شناسایی کرد. تغییرات قابل‌‌‌توجهی در بیان ژن‌‌‌های مربوط به پاسخ التهابی، متابولیسم بیگانه‌‌‌ زیست، سیگنال‌‌‌دهی بویایی و یکپارچگی مخاط بویایی در طول قرار گرفتن در معرض گازهای گلخانه‌‌‌ای از منابع دیزل فسیلی و تجدیدپذیر مشاهده شد. با این حال، در مقایسه با دیزل فسیلی، دیزل تجدیدپذیر اثرات منفی کمتری داشت. اثربخشی دستگاه‌‌‌های پس‌پالایش موتور نیز تغییرات حداقلی در عملکرد سلولی را نشان داد.

نتایج این تحقیقات، پژوهش‌‌‌های گذشته را که نشان می‌دهند ذرات بسیار ریز ممکن است از طریق مسیر بویایی منجر به اثرات مضر برای مغز شوند و هیدروکربن‌‌‌های آروماتیک چند‌حلقه‌‌‌ای که طی احتراق ناقص مواد آلی تشکیل می‌‌‌شوند، ممکن است پاسخ التهابی و متابولیسم بیگانه‌‌‌ زیست را در سلول‌‌‌های مخاط بویایی انسان مختل کنند، تایید می‌کند. این مطالعه با ارائه درک قابل‌توجهی در مورد اثرات مضر ذرات بسیار ریز در مدل مخاط بویایی مشتق‌شده از سلول‌‌‌های انسانی، پایه‌‌‌ای برای استراتژی‌‌‌های کاهش و پیشگیری بالقوه نگرانی‌های مربوط به سم‌‌‌شناسی را ارائه می‌دهد. تنظیم انتشار ذرات ناشی از ترافیک جاده‌‌‌ای به عنوان بخشی از سیاست‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی و بهداشت عمومی بسیاری از کشورها در نظر گرفته می‌شود.