گروه اقتصاد بین‌الملل: خودروسازان درحال لابی کردن با دولت فدرال آمریکا هستند تا درمورد برنامه افزایش میانگین بهره‌وری سوخت به ۵/ ۵۴ مایل به ازای هرگالن معادل ۱/ ۵ لیتر در هر۱۰۰کیلومتر تا سال ۲۰۲۵ تجدید نظر کند. این قوانین جدید قرار است از سال ۲۰۱۸ به اجرا گذاشته شوند. خودروسازان نگرانی‌های فراوانی درمورد استانداردهای سخت‌گیرانه‌تر دارند، اما نگرانی اصلی آنها درمورد کاهش فروش خودرو است.

آنها نگران هستند که مشتریان تغییراتی را که برای رعایت این استانداردها باید صورت گیرد، نپسندند و این مساله به فروش آسیب بزند. این در شرایطی است که صنعت خودرو به‌شدت برای اقتصاد آمریکا اهمیت دارد. کاهش فروش خودرو تاثیرات دامنه‌داری خواهد داشت که موجب کاستن از رشد اقتصادی آمریکا خواهد شد، اقتصادی که پس از رکورد سال ۲۰۰۸ درحال احیا و بهبود است. بحث‌ها درمورد استانداردهای بهره‌وری سوخت به دهه ۷۰ میلادی باز می‌گردد. قبل از آن، بنزین گالنی ۶۰ سنت بود، افراد کمی به مساله گرمایش زمین اهمیت می‌دادند و مردم به خرید خودروهای بزرگ با موتورهای ۸ سیلندری تمایل داشتند. خودروهای چهار سیلندر برای افراد بی‌عرضه و بازنده بود. سپس سازمان اوپک شکل گرفت و اقتصاد آمریکا ناگهان دچار سکته شد. در پی بحران نفتی سال ۱۹۷۳ استانداردهای بهره‌وری سوخت به‌منظور کاستن از وابستگی آمریکا به واردات نفت تدوین شد. خودروسازان آمریکایی به‌عنوان وظیفه ملی خود، این برنامه را اجرا کردند و خودروهای چهار سیلندر جذاب شدند. مدل‌هایی مانند فولکس‌واگن ربیت جی‌تی‌آی، ثابت کردند برخورداری از بهره‌وری سوخت به معنی رانندگی با خودرویی کسل‌کننده نیست. از آن زمان به بعد، اندازه خودروهای مورد علاقه آمریکایی‌ها هم راستا با قیمت نفت تغییر کرده است. چندی بعد قیمت بنزین دوباره ارزان شد. جنرال موتورز خودروهای هامر را عرضه کرد که نوعی خودروی صحرایی شبیه خودروهای نظامی است. فورد نیز مدل اکس‌کورژن ۲۵۰ را روانه بازار کرد.

سپس حادثه ۱۱ سپتامبر رخ داد و قیمت بنزین به بیش از گالنی ۴ دلار رسید و مردم آمریکا به این نتیجه رسیدند که خواهان خودروهای کوچک‌‌تر هستند. در اواخر سال ۲۰۱۴ قیمت نفت دچار کاهش شد و قیمت بنزین به کمتر از گالنی ۲ دلار رسید؛ بنابراین تقاضا برای خودروهای بزرگ‌تر به بالاترین سطح خود رسید. نخست، آژانس هوای پاک کالیفرنیا و سپس آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا استفاده از استانداردهای بهره‌وری سوخت برای کاهش وابستگی به واردات نفت را متوقف کردند و در عوض آن را به ابزاری برای رسیدگی به مساله انتشار گاز کربن توسط بخش حمل‌و‌نقل، تغییر دادند. اما بهره‌وری سوخت روش ناکارآمدی برای رسیدگی به مساله انتشار گاز کربن است. اتحادیه اروپا با ایجاد قوانینی که به جای مصرف سوخت در ازای هر گالن بر مایل، انتشار گاز کربن را هدف قرار می‌دهند روش درست‌تری را درپیش گرفته است. بهره‌وری سوخت و انتشار گاز کربن با یکدیگر مرتبط هستند، اما استفاده از بهره‌وری سوخت به‌عنوان یک ابزار اندازه‌گیری، این فرآیند را پیچیده‌ می‌کند. سیستم استانداردهای بهره‌وری سوخت طی سال‌ها به‌طور قابل توجهی از شکل طبیعی خود خارج شده است. یک دلیل آن این است که ارقام استانداردهای بهره‌وری سوخت برای انواع مختلف خودروها، متفاوت است. هرچه خودرویی کوچک‌تر باشد، این استاندارد بالاتر است. هرچه خودرو بزرگ‌تر باشد گرچه ممکن است بهره‌وری سوخت آن کمتر باشد، ولی همچنان مطابق با ارقام آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا است. نتیجه این بوروکراسی درخشان این است که فیات‌کرایسلر تصمیم گرفته است تولید سدان‌های کوچکی را که بهره‌وری سوخت خوبی دارند، متوقف کند تا بتواند بر ساخت وانت‌ها و شاسی‌بلندهایی تمرکز کند که اشتهای زیادی برای بنزین دارند. این نوع قانون‌گذاری خودروسازان را ترغیب می‌کند به‌جای تولید خودروهای دارای آلایندگی کمتر، خودروهایی بسازند که آلایندگی بیشتری دارند.

دلیل دیگر اینکه، ارقام استانداردهای بهره‌وری سوخت با استفاده از فرمولی قدیمی محاسبه شده‌اند. این ارقام مطلقا رابطه‌ای با مسافت طی شده در دنیای واقعی ندارند. اگر در محاسبه ارقام استانداردهای بهره‌وری سوخت از روش‌های واقع‌گرایانه‌تری استفاده می‌شد، میانگین بهره‌وری سوخت باید حدود ۲۰ درصد کمتر می‌شد، یعنی بجای ۵/ ۵۴ مایل به ازای هرگالن می‌شد. در عصری که بسیاری از خودروهای سواری بهره‌وری سوختی معادل ۳۵ مایل برگالن دارند، تولید خودروهایی با بهره‌وری سوخت ۶/ ۴۳ مایل برگالن عملی‌تر به‌نظر می‌رسد. جان بوزلا، مدیرعامل سندیکای خودروسازان جهانی، به آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا و آژانس هوای پاک کالیفرنیا گفته است که خواهان تحلیلی برای بازبینی در مفروضات قیمت سوخت، ترجیحات مصرف‌کنندگان و تکنولوژی‌هاست تا مشخص شود آیا دستیابی به این اهداف همچنان عملی است یا خیر. او می‌گوید ایده‌هایی مانند سیستم خاموش-روشن و هیبریدی کردن نیازمند رعایت استانداردهای بالاتر است. مشتریان متوجه این مساله خواهند شد و احتمالا فروش لطمه خواهد خورد. بوزلا می‌گوید: «زمانی که درباره استانداردهایی که تا سال ۲۰۲۵ باید رعایت شوند حرف می‌زنیم، در حقیقت درباره سرمایه‌گذاری‌ها و استراتژی‌هایی صحبت می‌کنیم که دیگر از دید مشتریان پنهان نمی‌مانند.» بوزلا همچنین می‌گوید آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا، اداره ملی ایمنی ترافیک بزرگراه‌های آمریکا و آژانس هوای پاک کالیفرنیا باید قوانین خود را هماهنگ کنند درنتیجه خودروسازان به‌جای دنبال کردن ۳ هدف، فقط یک هدف مشخص را دنبال خواهند کرد. مساله‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که انتشار گاز کربن از خودروهای سواری باید کاهش یابد یا حذف شود، اما خودروسازان دنیا را از دریچه اشتباهی می‌بینند. مساله، فروش بیشتر خودروهای بزرگ‌تر با آلایندگی بیشتر نیست. بلکه درمورد تغییر عادات رانندگی آمریکایی‌هاست. همچنین مساله مهم جلوگیری از یک فاجعه آب و هوایی است که زندگی میلیاردها نفر را به خطر خواهد انداخت؛ بنابراین هیچ راه‌دیگری به‌جز توقف فروش خودروهای دارای موتور درون سوز وجود ندارد.

برای عملی کردن این کار استفاده از استانداردهای بهره‌وری سوخت به‌عنوان اصلی‌ترین ابزار سیاست‌گذاری اشتباه است. تنها راه، این است که هزینه سوخت‌های فسیلی بیشتر از سوخت‌های جایگزین باشد. درنتیجه بدون اینکه نیاز به قانون‌گذاری باشد، مردم خودروهای غیرآلاینده را انتخاب خواهند کرد. اکنون زمان کنارگذاشتن سیاست‌های گیج‌کننده و ناکارآمد و آغاز ابداع مکانیسم‌های کارآمد فرا رسیده است. سیاست‌گذاران باید مشوق‌های اقتصادی درست ارائه کنند و سپس کنار بایستند و اجازه دهند دست نامرئی بازار جادوی خود را به کار اندازد.