کوزوو با پولهای آلسعود تغییر چهره میدهد
خط مقدم افراطگرایی در اروپا
محمد حسین باقی: هر جمعه، چند متر آن سوتر از مجسمه بیل کلینتون که دستانش را به نشانه شادی در هوا تکان میدهد، صدها جوان با صورتهای دارای محاسن در پیادهرویی بیرون از مسجد و نزدیک یک فروشگاه مبلفروشی روی زمین زانو زدهاند تا نماز بر پا دارند. این مسجد با پولهای دولت سعودی ساخته شده که وظیفهاش گسترش وهابیت، ۱۷ سال پس از مداخله آمریکا در کوزووی کوچکی است که زیر ستم و سرکوب صربها بودند. از آن زمان - که بیشتر این دوران زیر ذرهبین مقامهای آمریکایی قرار داشت- پول و نفوذ سعودی در کشوری وارد شده که روزگاری یک جامعه متساهل مذهبی تلقی میشد و اکنون در حال دگردیسی است.
محمد حسین باقی: هر جمعه، چند متر آن سوتر از مجسمه بیل کلینتون که دستانش را به نشانه شادی در هوا تکان میدهد، صدها جوان با صورتهای دارای محاسن در پیادهرویی بیرون از مسجد و نزدیک یک فروشگاه مبلفروشی روی زمین زانو زدهاند تا نماز بر پا دارند. این مسجد با پولهای دولت سعودی ساخته شده که وظیفهاش گسترش وهابیت، ۱۷ سال پس از مداخله آمریکا در کوزووی کوچکی است که زیر ستم و سرکوب صربها بودند. از آن زمان - که بیشتر این دوران زیر ذرهبین مقامهای آمریکایی قرار داشت- پول و نفوذ سعودی در کشوری وارد شده که روزگاری یک جامعه متساهل مذهبی تلقی میشد و اکنون در حال دگردیسی است. اکنون پول و نفوذ سعودی در حال تبدیل این جامعه به خط مقدم افراطگرایی و جهادگری در بیخ گوش اروپا است. کوزوو اکنون خود را- همچون سایر نقاط اروپا- در محاصره تکفیریها میبیند و در دفع آن تلاش دارد. طی دو سال گذشته، پلیس ۳۱۴ کوزوویی - از جمله دو بمبگذار انتحاری، ۴۴ زن و ۲۸ کودک- را شناسایی کرده که برای پیوستن به داعش از این کشور خارج شدهاند. این آمار بیشترین تعداد سرانه در اروپا است.
بازپرسان کوزوویی میگویند آنها از سوی روحانیون افراطی و انجمنهای مخفی و با بودجه عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس با استفاده از شبکه پنهانی و تو در توی خیریهها، افراد و وزارتخانههای دولتی رادیکال شده و به استخدام این گروهها در آمدهاند. «فاتوس ماکولی»، مدیر پلیس مبارزه با تروریسم در کوزوو، میگوید: «آنها مروج افراطگرایی هستند. آنها پول کلانی را برای ترویج چنین ایدئولوژیای از طریق برنامههای مختلف که عمدتا جوانان و افراد آسیبپذیر را هدف گرفته خرج میکنند. آنها به ترویج ادبیات وهابی و سلفی میپردازند. آنها این افراد را به اسلام سیاسی رادیکال از نوع وهابی نزدیک میکنند که در نهایت باعث رادیکال شدن این افراد میشود.» پس از دو سال بازجویی و تحقیق، پلیس ۶۷ نفر را متهم، ۱۴ نفر را دستگیر و ۱۹ سازمان افراطی را به دلیل تخلف از قانون اساسی و برانگیختن نفرت و عضوگیری در راستای اهداف تروریستی تعطیل کرد. جدیدترین حکم که شامل ۱۰ سال زندان میشود، روز جمعه صادر شد.
این یک دگرگونی خیرهکننده برای سرزمینی ۸/ ۱ میلیونی است که تا همین اواخر یکی از آمریکاییدوستترین جوامع در میان کشورهای اسلامی در جهان بود. پس از اقدام آمریکا در رهبری بمباران ناتو در سال ۱۹۹۹ که موجب استقلال کوزوو شد آمریکاییها بهعنوان «ناجی» در این کشور بسیار مورد استقبال هستند. به همین دلیل است که مجسمه بیل کلینتون در میدان این شهر خودنمایی میکند. پس از جنگ، مقامهای سازمان ملل اداره این سرزمین را در دست گرفتند و نیروهای آمریکایی به حفظ صلح در آنجا کمک کردند. سعودیها هم همزمان رسیدند و میلیونها یورو کمک به این کشور جنگزده و فقیر وارد کردند. اگر آمریکاییها فرصت را برای ایجاد یک دموکراسی جدید آماده میدیدند اما سعودیها سرزمینی آماده و مستعد برای گسترش و ترویج وهابیت را مشاهده میکردند.
ماکولی میگوید: «هیچ شاهدی وجود ندارد که سازمانی بهطور مستقیم به مردم پول دهد و بگوید به سوریه بروید. مساله این است که آنها از متفکرانی حمایت میکردند که مروج خشونت و جهاد به نام حمایت از اسلام بودند.» کوزوو اکنون بیش از ۸۰۰ مسجد دارد که ۲۴۰ تای آن از دوره جنگ به این سو ساخته شده و به شست و شوی مغزی نسل جدیدی یاری میرساند که در راستای ترویج وهابیت گام بر میدارند.
آنها بخشی از آن چیزی هستند که امامان و مقامهای میانهرو در این کشور آن را «استراتژی عمدی و درازمدت سعودی برای تغییر شکل اسلام نه تنها در کوزوو که در تمام نقاط دنیا» توصیف میکنند. پیامهای دیپلماتیک عربستان که از سوی ویکیلیکس در سال ۲۰۱۵ منتشر شد نشان از سیستم بودجه بندی برای مساجد، مراکز اسلامی و روحانیون آموزش دیده در عربستان دارد که در آسیا، آفریقا و اروپا پراکنده میشوند. فقط در دهلی نو ۱۴۰ واعظ مسلمان نامشان در فهرست دستمزد بگیران کنسولگری عربستان ذکر شده است. در سراسر کوزوو، خانوادهها با تبعات سالها تبلیغ واعظان آموزش دیده از سوی عربستان دست و پنجه نرم میکنند. برخی پسران عازم جهاد شدهاند. پارتیزانهای مذهبی تهدید به کاربرد خشونت علیه دانشگاهیان، روزنامهنگاران و سیاستمداران کرده یا در واقع مرتکب این کار شدهاند.
بالکان، خط گسل تاریخی در اروپا، هنوز راه درازی برای التیام یافتن از جنگهای قومی دهه ۹۰ در پیش دارد. اما آنها اکنون با یک عدم تساهل جدید آلوده شدهاند که امامان میانهرو و مقامها نسبت به آن هشدار میدهند. اینکه کوزوو و ماهیت جامعهاش چگونه به شکل بنیادینی در حال دگردیسی است ریشه در بلندپروازیهای جهانی چند دههای از سوی عربستان سعودی برای ترویج و پراکندن وهابیت دارد. این اندیشه افراطی به شدت حمایت مالی شده، به شکل سیستماتیک و با تهدید و ارعاب پیروان اعمال میشود.
مبلغان وارد میشوند
پس از اینکه جنگ در سال ۱۹۹۹ پایان یافت، «ادریس بلالی»، امام مسجد مرکزی در پودویفو، از هرگونه کمکی استقبال کرد. پودویفو که مسکن گاه ۹۰ هزار نفر در شمال شرق کوزوو است، یک شهر کاملا مرفه با دبیرستان و مراکز کوچک کسب و کار در منطقهای بود که در محاصره زمینهای کشاورزی و جنگلها قرار داشت. این شهر با سنتهای قدرتمند اسلامیاش شناخته میشد؛ شهری که مردمانش مناسک مذهبی خود را به آرامی و آزادانه انجام میدادند. پس از چند دهه حکومت کمونیستی آنگاه که کوزوو بخشی از یوگوسلاوی بود، مردان و زنان آزادانه معاشرت میکردند و و دختران به ندرت نقاب بر صورت میزدند. با این حال، نیروهای شبه نظامی صربستان ۲۱۸ مسجد را بهعنوان بخشی از جنگ خود علیه آلبانیایی تبارهای کوزوویی که ۹۵ درصدشان مسلمان بودند گرفتار آتش کردند. امام بلالی برای بازسازی نیاز به کمک داشت.
در عین حال دو امام که در حدود دهه ۳۰ عمر خود بودند- فاضل موسلیو و فاضل سوگوژوا- و در عربستان در مقطع فوق لیسانس درس میخواندند، پس از جنگ با پولهایی کلان برای سازماندهی و برگزاری دورههای دینی تابستانی اعلام آمادگی کردند، آقای بلالی پذیرفت که به آنها کمک کند. این دو امام نمونهای از حدود ۲۰۰ کوزوویی بودند که از مزایای بورس و کمکهزینههای تحصیلی پس از جنگ برای تحصیل در رشته مطالعات اسلامی در عربستان برخوردار شدند. بسیاری، مانند آنها، با تعصب خاص تبلیغی بازگشتند. به زودی، بر اساس آموزشهای موسلیو، دانشآموزان رویکرد و روایتی سختگیرانه از دین اسلام را پذیرفتند که با سنتهای اسلامی میانهرو در این بخش از اروپا بیگانه بود. آقای بلالی نفوذ را تشخیص داد و بهشدت از این مساله ابراز نگرانی کرد. بلالی، ۵۲ ساله، در مصاحبهای اعلام کرد: «این وهابیتی است که در حال خزیدن در جامعه ماست.» امام بلالی در دانشگاه مدینه در عربستان سعودی در اواخر دهه ۸۰ آموزش دیده و بهعنوان دانشآموز از سوی یک استاد کوزوویی به او هشدار داده شد که در برابر تفاوتهای فرهنگی وهابیت موضعگیری نکند. او فهمید که یک کمپین تبلیغی با فشار سعودیها به راه افتاده است. او میگوید: «اولین چیزی که وهابیت انجام میدهد بیگانه کردن اعضای اجتماع است که اسلام را به شیوه سنتی کوزوویی میفهمند که ما نسلها از آن برخوردار بودیم و به آن عمل میکردیم. آنها میخواهند جامعه را از آن برداشت دور کنند. وقتی آنها مردم را از سنتهای خودشان دور کردند سپس آنها را با افکار و اندیشههای رادیکال بمباران میکنند.» امام بلالی میافزاید: «هدف اصلی فعالیت آنها ایجاد ستیز میان مردم است. این مساله در ابتدا باعث شکاف و سپس نفرت میشود و بعد همان چیزی رخ میدهد که در کشورهای عربی رخ داد؛ جنگ به دلیل همین ستیزها آغاز میشود.»
به گزارش نیویورکتایمز، بومیان محلی و مقامهای کوزوویی میگویند از همان ابتدا، روحانیون تازه وارد به دنبال فائق آمدن بر «جامعه اسلامی کوزوو» بودند؛ سازمانی که برای چند نسل مدافع و متولی شکلی تساهلگرایانه از اسلام بود که در منطقه به آن عمل میشد. مسلمانان در این کشور که به مدت ۵۰۰ سال بخشی از امپراتوری عثمانی بوده، به نحله حنفی از اسلام باور دارند و این نحله بهطور سنتی ادیان دیگر را نیز میپذیرد. اما در سراسر این کشور، نسل جدیدی از واعظان رادیکال در حال ایجاد مساجدی محلی هستند که اغلب با پول سعودیها ساخته میشوند. در برخی موارد، ساختمانهای چند صد ساله تخریب شدند از جمله یک کتابخانه تاریخی در «جاکوویسا» و چندین مسجد ۴۰۰ ساله و همچنین زیارتگاهها، گورستانها و صومعه دراویش که همگی از سوی آموزههای وهابی «طاغوتی» تلقی میشوند.
امامان آموزش دیده در عربستان از پایگاههای خود، اصول وهابیت را تکثیر میکنند: برتری قانون شریعت و ایدههای خشن جهادی و تکفیریگری که کشتار مسلمانانی را که به دلیل دنبال نکردن تفاسیر آنها از اسلام مرتد تلقی میشوند، مجاز میدارد.
امامان میانهرو و بازجویان میگویند موسسات خیریه سعودی اغلب حقوق و هزینههای گزافی میپردازند و دورههای مذهبی و کلاسهای انگلیسی و کامپیوتر را حمایت مالی میکنند تا رد خود را گم کنند و بگویند ما مدافع آموزههای مدرن هستیم. فعالان حقوقبشر میگویند اما کمکهای خیریه شرایطی دارد. به خانوادهها مقرری ماهیانه داده میشود به این شرط که در کلاسهای مذهبی در مساجد شرکت کنند و زنان و دختران نقاب بر سر و صورت بزنند. «آژنیشاه حلیمی»، سیاستمداری که تلاش کرد تا امام تندروی آلبانیایی را پس از شکایت خانوادهها مبنی بر سوءاستفادههای جنسیاش از کشور اخراج کند، میگوید: «مردم بسیار نیازمند بودند و کسی نبود که ملحق نشود.»
تهدید افزایش مییابد
ظرف چند سال از پایان جنگ، نسل قدیمیتر روحانیون سنتی با برخورد خشونتبار روحانیون جوان وهابی مواجه شدند. برعکس، برخی از جدیترین تنشهای ایجاد شده در «ژیلن» بود، شهری در شرق کوزوو با جمعیت ۹۰هزار نفری که ۷ هزار سرباز آمریکایی در آنجا بهعنوان نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در اردوگاه «Bondsteel» حضور دارند. «انوررشپی»، یکی از امامان میانهرو، در مورد این موسسات خیریه میگوید: «آنها به نام کمک ظاهر میشوند، اما با پسزمینهای از اهداف متفاوت میآیند و این همانجایی است که دین اسلام در آنجا شروع به چند شاخه شدن کرد.» او میگوید یک روز در سال ۲۰۰۴، از سوی یکی از مهاجمترین جوانان وهابی به نام «زکریا غضیمی»، دانشآموز سابق مدرسه در اوایل دهه ۲۰ عمر خود، تهدید شد. آقای رشپی در مسجد خود مدتها پرچم آلبانی را برافراشته بود. این پرچم که با عقابی دو سر تزئین شده بود نماد محبوب مبارزه آزادیبخش کوزوو تلقی میشود. اما بنیادگرایان سفت و سخت اسلامی تصویر هر موجود زندهای را «کفرآلود» میدانستند. غضیمی این پرچم را پاره کرد، اما رشپی بار دیگر آن را در جای خود نصب کرد.
رشپی به خاطر میآورد که غضیمی سر او خشمگینانه فریاد زد: «این جوری نمیشود.» ظرف چند روز، آقای رشپی ربوده شد و از سوی مردان نقابپوش در جنگل بالای ژیلن بهشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. او بعدها غضیمی را متهم کرد که در پس این حمله قرار دارد اما تحقیقات پلیس به جایی نرسید.
ده سال بعد در سال ۲۰۱۴، پس از آنکه دو کوزوویی خود را در عراق و ترکیه با عملیات انتحاری به هوا فرستادند، محققان تلاش وسیعی را در مورد منابع رادیکالیسم آغاز کردند. غضیمی که در همان جنگل پنهان شده بود دستگیر شد. یک دادگاه هم پس از اینکه وی به نفرتپراکنی و استخدام و جذب نیرو به نفع گروههای تروریستی متهم شد او را به ۱۰ سال حبس محکوم کرد. در نیمه سالهای اول ۲۰۰۰، پول سعودی و روحانیون آموزش دیده در این کشور بر «جامعه اسلامی کوزوو» اعمال فشار میکرد. منتقدان این سازمان میگویند رهبر این گروه بی سر و صدا از گردش به سوی محافظهکاری چشمپوشی کرد.
غضیمی ابتدا به سمت امامت یک مسجد روستایی انتخاب شد و سپس امام مسجد القدوس در حاشیه ژیلن شد. کسی نبود که بتواند با او مقابله کند. مصطفا بایرامی- مربی سابقش- که بهعنوان رئیس «جامعه اسلامی ژیلن» در سال ۲۰۱۲ برگزیده شد، از این قاعده مستثنی بود. آقای بایرامی ریشه در یک خانواده برجسته مذهبی دارد؛ پدرش اولین مفتی اعظم یوگوسلاوی طی دوران کمونیستی بود. او دارای دکترا در رشته مطالعات اسلامی است. با این حال، دانشآموزانی را به یاد دارد که هر جا شروع به صحبت علیه وهابیت میکرد شروع به طغیان علیه او میکردند. او به زودی دریافت که به دانشآموزان باورهایی از سوی امامان رادیکال آموخته میشود که از برنامه درسی میانهروانه و سنتی این کشور متمایز است. او استفاده از مساجد پس از زمانهای رسمی نماز را ممنوع اعلام کرد. با این حال، دشمنی بیشتر شد. او در سخنرانیهایش متوجه ژست کم محلی یا بی توجهی از سوی مردم یا کسانی شد که به همسرش اهانت میکردند و هنگام درگذشتش او را «مرتد» و «کافر» مینامیدند. در روستا، نفوذ آقای غضیمی سرانجام آنقدر مخرب شد که ساکنان خواستار عزل او شدند. اما در ژیلن او همچنان دهها نفر از جوانان را به کلاسهای چند ساعتی خود جذب میکرد. بایرامی در یک مصاحبه میگوید: «آنها بر اساس درسی که از زکریا غضیمی میگرفتند ۱۰۰ درصد تندرو شدند. ۱۰۰ درصد رادیکال به شیوهای ایدئولوژیک.»
افراطگرایان پخش میشوند
با گذشت زمان، امامان آموزش دیده در عربستان کار خود را بسط دادند.
در سال ۲۰۰۴، آقای موسلیو، یکی از دانشآموزان دارای مدرک کارشناسی ارشد از پودویفو که در عربستان تحصیل کرده بود، از تحصیل فراغت یافت و امام مسجدی در پایتخت- پریشتینا- شد. در پودویفو، او یک سازمان خیریه محلی به نام « Devotshmeria» یا «وقف» راهاندازی کرد که کلاسهای مذهبی دایر و به تدریس متون دینی پرداخت و برنامههای اجتماعی برای زنان، یتیمان و فقرا ارائه میداد. این سازمان از سوی «الوقف الاسلام» - یک سازمان وهابی که یکی از ۱۹ سازمانی بود که در نهایت از سوی بازپرسان تعطیل شد- حمایت مالی میشد. موسلیو پسر عموی خود «جتمیر رحمانی» را مسوول آنجا قرار داد.
امام بلالی، روحانی میانه رویی که با او شروع به تدریس کرد، میگوید: «فهمیدم اتفاقی در شرف وقوع است که بوی خوبی از آن استشمام نمیشود. این تازه آغاز کار بود. آنها در حال ضرب شدن بودند و به شکل تصاعدی در حال افزوده شدن بر تعدادشان بود.» در سال ۲۰۰۴، یک هسته ۲۰ نفری وهابی وجود داشت. بلالی برنامهای قوی را در برابر گسترش مساجد غیرمجاز و آموزشهای وهابی آغاز کرد. او در سال ۲۰۰۸ بهعنوان رئیس جامعه اسلامی پودویفو انتخاب و کلاسهای دینی برای زنان در تلاش برای تضعیف «وقف» را شروع کرد.
وقتی بلالی شروع به مهار نفوذ افراطیون کرد تهدید مرگ هم برای او افزایش یافت از جمله یادداشتی در صندوق صدقات مسجد برای او گذاشته شد. او میگوید تلفنی ناشناس اعلام کرد که او و خانوادهاش ناپدید خواهند شد. بلالی میگوید: «هر کس با آنها مخالفت کند به او به چشم دشمن مینگرند.» او به رهبری جامعه اسلامی کوزوو متوسل شد. اما به گفته وی، در آن زمان این جامعه تحت نفوذ و غرق پولهای کشورهای حاشیه خلیجفارس بود. حمایتهای اندکی از بلالی صورت گرفت. وقتی بلالی «اتحادیه همقطاران میانه رو» را تشکیل داد، جامعه اسلامی کوزوو او را از پستش برکنار کرد. کیم جاشاری، جانشین او- که به همان اندازه نگران نفوذ سعودی بود- کج دار و مریز این مبارزه را ادامه داد. تلاش سعودیها همچنان ادامه دارد. بذرهای نفرت و افراطگرایی در سرتاسر کوزوو در حال پخش شدن است. اگر جلوی این مسیر گرفته نشود دیری نخواهد پایید که کوزوو به عراق یا سوریه دیگر تبدیل خواهد شد. جاشاری میگوید: «من ۱۰ سال در کشورهای عربی به سر بردم و در زمینه فرقه گرایی در اسلام تخصص یافتم. خیلی مهم است که جلوی تسری فرقهگرایی سعودی به کوزوو را بگیریم.»
ارسال نظر