حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

داعش معتقد است خدماتی که به زنان و مهاجران ارائه می‌دهد در هیچ کجای جهان نمونه‌ای ندارد. این گروه مدعی است که پس از استقرار خلافت وضعیت زنان مسلمان در دیار خلافت بسیار بهتر از قبل شده و «دولت اسلامی» ضامن اجرای حقوق زنان است. برخی از دیگر ادعاهای داعش در پی می‌آید.

زندگی روزمره

می دانیم که در نینوا همچون موصل و سایر استان‌های سنی در عراق، فقر حکمفرما بود. «دولت اسلامی» تمام تلاش خود را به‌کار گرفته تا فقر را بزداید و عدالت اجتماعی را - آن‌گونه که اقتصاددانان می‌گویند- محقق سازد. بنابراین، برای بسیاری از مردم زندگی تحت لوای «دولت اسلامی» آسان‌تر شده و فرصت‌های زیادی برای کار کردن و کسب درآمد هست. برای مثال، زنان می‌توانند اجناس خود را در بازار بفروشند، کاری تشکیل دهند و «دولت» هم حق او را برای خرید و فروش تضمین می‌کند. یکی از چشمگیرترین مسائلی که در این بازارها رواج دارد این است که فقط در نمازهای روزانه کار تعطیل می‌شود. در خارج از سرزمین خلافت، چنین چیزی را مشاهده نخواهید کرد.

دارو

وقتی دولت کنترل خود بر قدرت در عراق را محکم‌تر کرد و بر منابع، حوزه‌های نفتی و ذخایر پولی مسلط شد، خیلی از چیزها تحت تاثیر قرار گرفت: برق، آب و خدمات غذایی متاثر شدند و مدارس، بیمارستان‌ها و خدمات عمومی فراموش شدند و نتوانستند توسعه یابند و سیستم خدمات درمانی هم به فراموشی سپرده شد. پس از تاسیس خلافت، بیمارستان‌ها کار خود را از سر گرفتند و کمبودها برطرف شد. خزانه خلافت هیچ چیز از مردم دریغ نکرد.

خلافت برای آنها تکنولوژی مدرن درمانی را به ارمغان آورد که تمام کسانی که از بیماری‌های مزمن مانند سرطان رنج می‌کشیدند را می‌توانست درمان کند. خلافت برنامه‌های واکسیناسیون را برای کودکان و نوزادان انجام داده است. زنان از این مقدار خدمات اساسی بهره‌مندند. برای مثال، بیمارستان مادران، مراقبت‌های خاصی برای مادران و پسرانی ارائه می‌دهد که از سوی متخصصان اطفال معاینه شده‌اند؛ متخصصانی که به این اطفال درمان‌ها و داروهای مورد نیاز را ارائه می‌دهند. «خلافت به اولین و تنها جایی تبدیل شده که خدمات کامل درمانی را در بیمارستان‌های مدرن ارائه می‌دهد. خلافت همچنین کهنسالان (از مردان و زنان) را تحت پوشش قرار داده است.

شعار خلافت این است: «کسی در میان ما نیست که نسبت به کوچک‌ترها بخشنده نباشد و نسبت به بزرگ‌ترها احترام‌آمیز برخورد نکند.» به همین دلیل، کیفیت خدمات عمومی بهتر شده است. خیابان‌های موصل تمیز هستند، تهی از آلودگی و آشغال هستند، شب‌ها نورانی‌اند و زندگی در آنجا به شکل مطلوبی جریان دارد.

آموزش

همان‌طور که قبلا گفته شد، این حق زنان است که با دانش شریعت آشنا شوند. می‌خواهیم دو نکته را در اینجا مورد تاکید قرار بدهیم:1- آموزش و تحصیل برای همه در تمام مراحل از مدرسه تا دانشگاه ادامه یابد. «دولت» چیزی را ممنوع نکرده است.2- دغدغه «دولت» تدریس دین به کودکان و تمرکز آموزش‌های مربوط به زنان بر «فقه» بوده است و به همین دلیل برای آن موسسات شرعی، دوره‌ها و درس‌هایی در مدارس شکل گرفته است.

رقه

رقه، دومین مکانی است که در آن الخنسا استقرار یافته است. این به آن خاطر نیست که تفاوتی جدی میان این دو کشور [سوریه و عراق] وجود داشته باشد. جامعه و مردم هر دو کشور خوب هستند و ساختمان‌هایشان زیباتر از هر جای دیگری است. رقه، یکی از بزرگ‌ترین شهرها در سوریه، مقصد بسیاری از مهاجران از نقاط مختلف جهان به «دولت اسلامی» است. اینجا بهشتی برای آنان است. آنان با دین و آیین خود از دست سرکوب ستمگران در شرق و غرب گریخته‌اند و در اینجا با دیده تکریم به آنها نگریسته می‌شود. در اینجا خانه‌های مجلل شامی به دوستان خدا داده می‌شود تا در آن اسکان یابند. آنها خانواده‌های مهاجر عرب و غیرعرب هستند. پس از استقرار خلافت در آنجا، مردم شهر و بازدیدکنندگان شاهد کیفیت زندگی ساکنان بودند و می‌دیدند که وقتی پرچم خلافت بر فراز بام‌ها افراشته شد، زندگی آنها بهبود یافت و ثبات حاکم شد. وقتی خلافت در رقه حاکم شد، توجه خاصی به آن جلب شد. مهاجرت تحت تاثیر شرایطی بود که مهاجران در کشورهایشان داشتند و دلیل دیگر آن خدمات بهداشتی و سایر خدماتی بود که «خلافت» ارائه می‌داد و در هیچ کجای دیگر این خدمات مشاهده نمی‌شد.