سیگنال‌های جنگی آمریکا

دنیای اقتصاد: نیروی دریایی ایالات‌متحده یکی از قدرتمندترین زیردریایی‌های خود را به کره‌جنوبی گسیل کرده تا در صورت درگیری احتمالی توانایی خود را به نمایش بگذارد. زیردریایی یو اس اس میشیگان با تشدید قابل‌توجه امکان رویارویی دولت ترامپ با کره‌شمالی بر سر برنامه هسته‌ای پیونگ‌یانگ راهی این ماموریت شد.

میشیگان روز سه‌شنبه گذشته به بوسان، بندری بزرگ در جنوب کره‌جنوبی رسید تا برای ماموریتی که «بازدید عادی از غرب اقیانوس آرام» توصیف می‌شد، استقرار پیدا کند؛ اما این ورود به کره‌جنوبی با توجه به اتفاقات کنونی، نمی‌تواند تصادفی باشد. این زیردریایی کلاسیک ۵۶۰ فوت طول داشته و قادر به حمل ۱۵۴ موشک کروز و انتقال تیم‌های مختلف کماندویی نیروی دریایی به ساحل است. حمله موشکی ترامپ به پایگاه هوایی الشریعات سوریه با ۵۹ موشک از طریق این زیردریایی انجام شد.

نیروی دریایی تنها چهار زیردریایی با قابلیت هدایت موشک دارد که تنها دوتای آنها به طور معمول برای جنگ در دسترس است. از این سو، ارسال میشیگان به کره‌جنوبی مساله قابل‌توجهی است. نیروی دریایی ورود این زیردریایی را با اعلامیه مطبوعاتی رسمی عنوان کرد که نشان می‌دهد این حرکت تا چه میزان قابل‌توجه است و به هیچ وجه شبیه ورود یک کشتی معمولی به یک کشور نیست. اریک ورتهام، تحلیلگر مستقل نیروی دریایی و نویسنده کتاب «ناوگان مبارزه با جهان» به دیلی بیست گفت: «زیبایی عملیات با زیردریایی این است که تنها نیروهای خودی می‌دانند که کجا هستند و دشمن تنها می‌تواند حدس بزند.» به‌عبارت دیگر، دولت ترامپ می‌خواست که میشیگان تنها در صورتی که اوضاع در شبه‌جزیره کره بدتر شد، وارد کار شود. آنها به جهان و پیونگ یانک هشدار دادند که میشیگان در آن دور و اطراف است.

ورتهام اضافه کرد: «با اعلام حضور خود در منطقه، دولت ما به احتمال فراوان پیامی قوی ارسال کرده که با دیگر دارایی‌های نظامی ما در منطقه همراه می‌شود و در برابر دشمن بالقوه و متحدان ما نمایشی از عزم آمریکا و هدف ما در حل مشکل است.»

کره‌شمالی که در حال حاضر تعدادی کلاهک اتمی در اختیار دارد در روز ۱۵ آوریل موشکی بالستیک را آزمایش کرده و به گفته وزارت دفاع ایالات‌متحده این موشک «تقریبا بلافاصله پس از پرتاب منفجر شد.»

اما شکست در این آزمون تنش‌ها را کاهش نمی‌دهد. به‌خصوص پس از اینکه در اواسط ماه مارس اعلام شد که «سیاست صبر و شکیبایی استراتژیک آمریکا در برابر کره‌شمالی به پایان رسیده است.» رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه روز چهارشنبه همراه با جیمز متیس، وزیر دفاع، در برابر مجلس از طرح رئیس‌جمهور دونالد ترامپ برای مقابله با کره‌شمالی پرده برداشتند.

دولت ترامپ ظاهرا به‌دنبال دستیابی به نتایج قطعی تا پیش از انتخابات در کره‌جنوبی است. رای‌دهندگان کره‌ای جانشین رئیس‌جمهور سابق پارک گئون های را که اوایل ماه مارس در پی اتهامات فساد و رسوایی‌های عجیب و غریب برکنار شد، انتخاب خواهند کرد. کاندیدای پیشرو برای ریاست‌جمهوری به چپ متمایل بوده و خواهان اتخاد روش‌های ملایم‌تری در قبال پیونگ‌یانگ است. به‌عبارت دیگر، اگر ترامپ در نظر دارد حمله‌ای پیشگیرانه به کره‌شمالی انجام دهد ـ عملی که می‌تواند جهان را در جنگی فاجعه‌بار غرق کند ـ او باید احتمالا این کار را تا پیش از ۹ مه عملی کند. پس از این تاریخ، کره‌جنوبی به مکانی تبدیل می‌شود که کمتر برای میشیگان و هزاران نیروی نظامی آمریکایی که حضوری دائمی در این کشور دارند، مهمان‌نواز است.

در کره‌جنوبی اما کسی از ورود میشیگان و قدرت‌نمایی ترامپ تحت تاثیر قرار نگرفت. رابرت کلی، استاد دانشگاه ملی بوسان به دیلی بیست گفت: «ورود این زیردریایی در حد خبری جزئی در وبسایت‌ها و روزنامه‌های جنگ‌طلب‌تر این کشور کار شد. به‌نظر می‌رسید که این خبر در تلویزیون حضور پررنگ‌تری داشته باشد، اما این اتفاق نیز چندان زیاد به وقوع نپیوست.»

کلی معتقد است: «برخلاف حرافی‌های دولت ترامپ و وسیله نظامی با ابهتی مانند میشیگان، کره‌جنوبی انتخابی میان ایالات‌متحده و کره‌شمالی انجام نداده است. کره‌جنوبی مدت‌ها است که با تهدید کره‌شمالی زندگی کرده‌اند و آنها در این مورد بسیار خوشبین هستند.»

اگر دولت ترامپ بخواهد حمله‌ای به کره‌شمالی انجام دهد، میشیگان به کمک احتیاج خواهد داشت. موشک‌های کروز میشیگان می‌توانند خسارت‌های سنگینی به فرودگاه‌ها و تاسیسات نظامی کره‌شمالی تحمیل کنند، اما پیونگ‌یانگ امکانات بسیار بیشتری از جمله سایت‌های هسته‌ای مخفی و تونل‌هایی صدها فوت زیر زمین در اختیار دارد. برای از بین بردن چنین تاسیساتی، نیروی هوایی ایالات‌متحده باید بزرگ‌ترین بمب‌های غیرهسته‌ای توسعه‌یافته موجود در جهان را به خدمت بگیرد.

فاجعه حمله نظامی به شبه‌جزیره کره

شمایل حمله نظامی در شبه‌جزیره کره به چه ترتیب است؟ برای بسیاری، این پرسش به مثابه پیش کشیدن یک اضطراب آخرالزمانی است، جایی که از یک طرف تصور می‌کنیم جمهوری دموکراتیک خلق کره قصد دارد خشونتی فاجعه‌بار همچون گوتردامرونگ‌(سقوط خدایان) را به جان بخرد تا از رژیم استالینیستی خود دفاع کند، در حالی که از سوی دیگر به‌نظر می‌آید از تامل واقعی در خصوص کشتاری که هر نوع نزاع میان سئول و پیونگ‌یانگ به بار خواهد آورد ناتوان هستیم.

یک توضیح برای این موضوع این است که تخمین تلفات و ویرانی‌ها در شبه‌جزیره کره (و احتمالا ژاپن) در هر سناریوی جنگی بی‌اندازه بالا است. تنها اگر پیونگ‌یانگ تهدید خود مبنی‌بر تبدیل سئول به «دریای آتش» را عملی کند، براساس برخی تخمین‌ها تلفات در کلانشهر سئول به تنهایی در عرض ۴۸ ساعت از ۱۰۰ هزار تن عبور خواهد کرد، بدون آنکه اساسا از سلاح‌های کشتار جمعی استفاده شود. براساس ارزیابی وزارت دفاع ایالات‌متحده جنگ دوم کره می‌تواند در ۹۰ روز اول ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر تلفات نظامی به بار آورد، به‌علاوه صدها هزار تلفات غیرنظامی.

حمله غافلگیرانه کره‌شمالی به منطقه‌ای غیرنظامی در پی ارزیابی فرمانده کل قوای ارتش خلق کره مبنی بر اینکه حمله‌ای پیشگیرانه به تاسیسات هسته‌ای این کشور قریب‌الوقوع است، انجام خواهد شد. این سناریو بر چهار فرض تجربی استوار است: اول، باوجود تعهدات موجود در عهدنامه دوستی و همکاری مشترک میان چین و کره‌شمالی که در سال ۱۹۶۱ تنظیم شده است، در صورت حمله غافلگیرانه کره‌شمالی به جنوب، چین در مقام دفاع از کره‌شمالی برنخواهد آمد. دوم اینکه پیونگ‌یانگ از سلاح هسته‌ای برای نابودی سئول استفاده نخواهد کرد.

سوم کره‌شمالی - حتی اگر توانایی‌اش را داشته باشد - موشک بالستیک قاره‌پیما به سمت ایالات‌متحده شلیک نخواهد کرد. چهارم ایالات‌متحده از موشک علیه پیونگ‌یانگ استفاده نخواهد کرد. رهبر کره‌شمالی، کیم جونگ اون، در درجه اول از انگیزه بقای رژیم برخوردار است که متعاقبا باعث می‌شود پیونگ‌یانگ را در معرض حمله هسته‌ای ایالات‌متحده قرار ندهد و فورا جنگ را به سطح اتمی نکشد. از این گذشته، براساس این سناریو، کیم می‌پندارد که طرح‌های جنگی کره‌جنوبی و آمریکا شامل ساقط کردن وی از قدرت نیست (که البته نه صرفا به‌دلیل مواضع اخیر رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، اما می‌تواند فرضی اشتباه باشد.)

همین قدر کفایت می‌کند که بگوییم کره‌شمالی ۷۰۰ هزار نفر از نیروی زمینی یک میلیون نفری، ۸۰۰۰ عراده توپ، ۲۰۰۰ دستگاه تانک، ۳۰۰ فروند هواپیما، ۴۰۰ فروند کشتی جنگی روی آب و حدود ۵۰ زیردریایی را برای اشغال جنوب وارد منازعه می‌کند. با توجه به اینکه تمام امکانات نظامی که برشمرده شد در فاصله ۱۰۰ مایلی (۱۶۱ کیلومتری) منطقه غیرنظامی مستقر است، به‌نظر می‌آید چنین حمله‌ای نیاز به استقرار دوباره و گسترده نیروها از قبل ندارد و این تجهیزات و نیروها می‌توانند در عرض سه روز پس از صدور دستور حمله از سوی کیم جونگ اون به منطقه برسند. هدف اصلی اشغال، تصرف سئول و حفظ این شهر تا حد ممکن و همزمان تحمیل بالاترین میزان تلفات به شهروندان سئول و بالاترین میزان خسارات به زیرساخت‌های این شهر است. تصرف حتی بخشی از شهر گرچه پیروزی تبلیغاتی مهمی نخواهد بود، اما جنگی شهری و مدرن با هزینه و تلفات بالا در خاک کره‌جنوبی را تضمین می‌کند.