نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی

از زمان جنگ سرد، ایالات‌متحده تلاش‌های زیادی را وقف توسعه سیستم‌های موشکی ضدبالستیک کرده است. اگرچه ایالات‌متحده بارها اذعان کرده که سیستم موشکی ضدبالستیکی‌اش «دولت‌های شرور» و نه روسیه یا چین را هدف گرفته اما مسکو و پکن تهدید بالقوه و چالشی که این اقدام به‌دنبال دارد را احساس کرده‌اند. با در نظر گرفتن این حقیقت که نیروهای هسته‌ای چین فراوان نیستند، چالش موثری که سیستم موشکی ضدبالستیک آمریکا متوجه تسلیحات هسته‌ای استراتژیک چین می‌سازد، تهدیدآورتر است. آمریکایی‌ها با پیشبرد تسلیحات دوربرد و هدایت‌شونده سعی داشتند تا چین را از برنامه هسته‌ای‌اش محروم سازند. چین این را یک «تحریک خصمانه» تلقی کرده و چنین اقداماتی را غیرقابل پذیرش می‌پندارد.

با این حال چین اندیشیدن مداوم در مورد استراتژی هسته‌ای را رها نکرده و نقشی که به تسلیحات هسته‌ای واگذار شده را بسط نداده و اولویت‌بندی نسبتا پایین تسلیحات هسته‌ای در چارچوب امنیت ملی‌اش تغییر نکرده است. این کشور تلاش‌هایی را وقف نوسازی دفاع ملی‌اش کرده و تلاش‌ها برای ورود تکنولوژی اطلاعاتی به ارتش را سرعت بخشیده به‌ویژه با توسعه هدفمند نیروهای رزمی جدید. ایدئولوژی هدایت‌بخش برای توسعه و تجهیز تسلیحات استراتژیک چین همچنان در برابر تهدید تسلیحات جدید رقبا مقاومت می‌ورزد و می‌کوشد تا به آنها دست یابد تا تسلیحات جدید و بالقوه رقبا را به یک «ببر کاغذی جدید» تبدیل کند.

فشارهای شفافیت و خلع سلاح در بحبوحه فداکاری روزافزون برای عدم اشاعه

نیروهای هسته‌ای چین به دلیل اندازه و حجم کوچک‌شان و تعداد اندک‌شان پس از جنگ سرد با فشارهایی دوگانه از سوی فرآیند کنترل تسلیحات بین‌المللی مواجه بودند. دولت‌های خاص دارای تسلیحات هسته‌ای ایده استفاده از زور علیه چین را - به‌ویژه برای محروم کردن این کشور از تسلیحات هسته‌ای- کنار نگذاشته‌اند. در عین حال، برخی دولت‌های هسته‌ای و غیرهسته‌ای خاص رایزنی کرده‌اند تا چین به سرعت به فرآیند خلع سلاح هسته‌ای روسی- آمریکایی بپیوندد و از چین به دلیل فقدان شفافیت هسته‌ای انتقاد کرده‌اند. این دقیقا به این خاطر است که زرادخانه هسته‌ای چین کوچک است به‌گونه‌ای که برای این کشور مناسب نیست که کمیت و مقیاس تسلیحات هسته‌ای خود را فاش کند. اگر چنین کند، بقا و کارآمدی خود را تضعیف کرده است. سالنامه SIPRI «موسسه تحقیقات بین‌المللی صلح استکهلم» و «بولتن آمریکایی دانشمندان اتمی» سالانه داده‌هایی در مورد مقیاس و حجم نیروهای هسته‌ای چین منتشر می‌کند. دولت چین هیچ اظهارنظری در مورد این داده‌ها و گزارش‌ها انجام نداده است. نقش تسلیحات هسته‌ای چین در امنیت ملی این کشور همواره کوچک بوده و نمی‌تواند بیش از این کاهش داده شود. زرادخانه هسته‌ای چین در مقیاس بسیار کوچک و برای چین دشوار است که باز هم آن را کاهش دهد آن‌هم در حالی که سایر قدرت‌های هسته‌ای همچنان به حفظ و توسعه زرادخانه هسته‌ای بزرگ خود ادامه می‌دهند. بر خلاف ابرقدرت‌های هسته‌ای، نیروهای هسته‌ای چین سالامی مکفی ندارد که قطعه قطعه شود.

اگر در مورد تفکر چین درباره استراتژی هسته‌ای از زمان جنگ سرد تعدیل یا تغییری وجود داشته باشد، این تغییرات عمدتا تلاش روزافزون چین برای منع اشاعه هسته‌ای و توجه روزافزون به تاثیرات منفی اشاعه هسته‌ای در مورد امنیت ملی این کشور و ثبات منطقه‌ای و جهانی را نشان داده است. به‌ویژه تلاش‌های تروریست‌ها و افراط‌گرایان برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای و مواد هسته‌ای نیاز به جلوگیری از اشاعه تسلیحات کشتار جمعی را فوری‌تر و آشکارتر ساخته است. در مورد استراتژی هسته‌ای و کنترل تسلیحات هسته‌ای، تفاوت‌هایی میان چین و کشورهای غربی مانند آمریکا هست اما حوزه‌های منافع مشترک در حال افزایش است. در عین حال، این به آن معنی است که چین «تا حد مشخصی» ماهیت تبعیض‌آمیز رژیم منع اشاعه هسته‌ای بین‌المللی طبق NPT را پذیرفته و با آن موافقت کرده است که بر اساس آن فقط دولت‌های معدودی مجاز به داشتن تسلیحات هسته‌ای هستند. اگرچه این تبعیض به لحاظ عینی واقعی است اما بیشتر دولت‌های غیرهسته‌ای در NPT مشارکت کرده و از رژیم منع اشاعه هسته‌ای حمایت کرده‌اند و این نشان می‌دهد که این تبعیض عموما برای جامعه بین‌المللی قابل‌پذیرش است. در قیاس، اشاعه تسلیحات کشتار جمعی حامل خطرات و ریسک‌های فراوان‌تری است.

نقش تسلیحات هسته‌ای در امنیت ملی چین

به تدریج بحث‌هایی در مورد تسلیحات هسته‌ای در چین در دوران پسا جنگ سرد شکل گرفت. این بحث‌ها درباره تسلیحات هسته‌ای و استراتژی هسته‌ای دیگر بسته و محدود نیستند، بلکه مشارکت‌کنندگان در آن از حوزه‌ها و رشته‌های مختلفی هستند. اول، برخی از این افرادی که در مباحث مشارکت می‌کنند دارای پیشینه و سابقه نظامی هستند. هرچه چین بیشتر درگیر مسائل بین‌المللی شود، ایدئولوژی‌ها و تئوری‌های ارتش‌های خارجی بیشتر توجه ارتش چین را جلب می‌کند و تسلیحات هسته‌ای و استراتژی هسته‌ای طبیعتا جنبه‌های مهمی از این مباحث هستند. دوم، برخی از این مشارکت‌کنندگان محققانی از حوزه‌ها و رشته‌های مربوط به صنعت هسته‌ای هستند؛ با توجه به اینکه فناوری هسته‌ای و سیاست هسته‌ای همواره با هم مرتبط بوده‌اند. سوم، برخی از این افرادی که در این مباحث حضور دارند سابقه آکادمیک دارند به‌ویژه دانشمندانی که در سیاست‌های بین‌المللی دخیل هستند. بیشتر دانشمندان روابط بین‌الملل هم به کنترل تسلیحات بین‌المللی توجه می‌کنند و هم آن را مورد مطالعه قرار می‌دهند؛ حوزه‌ای که در آن تسلیحات هسته‌ای و کنترل سلاح‌های هسته‌ای حوزه‌های مهمی از تحقیق هستند.

اگرچه آدم‌های بیشتری شروع به اظهارنظر و طرح دیدگاه‌های خود در مورد استراتژی هسته‌ای چین کرده‌اند، اما خیلی از آنها مطالعات عمیق نداشته‌اند و یافته‌های تحقیقی مربوطه نسبتا محدود هستند. این مباحث بازتاب ماهیت پویای تفکر چین در مورد استراتژی هسته‌ای است که به موجب آن طیف گسترده‌ای از افراد در سیاست‌گذاری مشارکت و حضور دارند و بحث درباره مسائل مهم استراتژیک مانند تسلیحات هسته‌ای و استراتژی هسته‌ای به‌تدریج درحال تغییر جهت از دفاتر مرکزی دولتی به خانه‌های شهروندان معمولی است. در عین حال، این بحث‌ها تا حدی بازتاب ابهام و عدم قطعیت جهان آکادمیک چین است.