اصل نهم توسعه هسته‌ای چین شامل مشارکت در طرح‌های نوسازی هسته‌ای می‌شود که هدف حفظ یک قابلیت موثر بازدارندگی هسته‌ای را بازتاب می‌دهد. در دهه‌های اخیر، در ارتباط با ساخت قوای هسته‌ای، چین تاکید خاصی بر تلاش‌های نوسازی خود داشته است. این عمدتا به خاطر تغییرات در محیط تهدید خارجی است که چین با آن مواجه است؛ این تغییرات موجب چالش‌های جدیدی برای کارآمدی بازدارندگی هسته‌ای شده و نیاز خاص به ارتقا و اصلاح تکنولوژی را باعث شده است. با قضاوت از روی بیانیه‌های سیاسی و تلاش‌های عملی دولت چین، هدف تلاش‌های نوسازی هسته‌ای همانا بهبود دائمی کیفیت تسلیحات هسته‌ای است به منظور تضمین ابقای قابلیت بازدارندگی هسته‌ای کارآمد در این محیط امنیتی جدید. هدف اصلی حفظ قابلیت ضربه هسته‌ای تلافی جویانه است با تمرکز بر تلاش‌های نوسازی هسته‌ای که ایمنی، امنیت، قابلیت اعتماد، قابلیت بقا و قابلیت رسوخ تسلیحات هسته‌ای چین را افزایش می‌دهد.

مشارکت فعالانه در فرآیند کنترل تسلیحات هسته‌ای چندجانبه دهمین اصل هدایت‌کننده توسعه هسته‌ای چین است. چین به لحاظ تاریخی توجه زیادی به این فرآیند معطوف کرده است. حفظ و نگهداری قوای هسته‌ای محدود، تعهد دائمی‌اش به آغازگر نبودن در استفاده از تسلیحات هسته‌ای و پایبندی‌اش به «وضعیت آرایش در مقیاس اندک» (low-key deployment posture) بازتاب احترام و حمایت این کشور از کنترل تسلیحات هسته‌ای در سطح جهان بوده است. نقش چین در فرآیند جهانی شدن منجر به مشارکت بیشتر در رژیم کنترل تسلیحات هسته‌ای چندجانبه بر مبنای خویشتنداری یکجانبه شده است؛ این از یک گام ضروری و جدایی‌ناپذیر حکایت دارد. در دهه ۹۰، دولت چین در مذاکرات «پیمان منع جامع آزمایش هسته‌ای» مشارکت و در نهایت آن را امضا کرد. چین همچنین وعده داد که در مذاکرات پیمان منع تولید مواد هسته‌ای مورد استفاده در تسلیحات مشارکت کند. چین همچنین در سازوکارهای مشورتی برای کنترل تسلیحات هسته‌ای که دربرگیرنده ۵ دولت هسته‌ای به رسمیت شناخته شده از سوی NPT بود مشارکت کرد و به اشکال مختلف و قویا به بده بستان‌هایی در مورد کنترل تسلیحات هسته‌ای چندجانبه پرداخت. این نمونه‌ها کاملا نشان می‌دهد که مشارکت مستقیم چین در سازوکارهای کنترل تسلیحات هسته‌ای چندجانبه به واقعیت تبدیل شده است. با توجه به توسعه بعدی قوای هسته‌ای چین، توجه زیادی به ضرورت‌های فرآیند کنترل تسلیحات هسته‌ای و افزایش مشارکت فعال این کشور در تلاش‌های مربوط به کنترل تسلیحات هسته‌ای جهانی معطوف خواهد شد.

تاریخ و سابقه تصمیم‌گیری چین با توجه به توسعه قوای هسته‌ای‌اش نشان می‌دهد که هشت اصل اول در اوایل دهه‌های ۵۰ و ۶۰ شکل گرفتند. دو مورد آخر به تدریج در دوران پساجنگ سرد توسعه یافتند و فرمت‌های طبیعی این اصول اولیه هستند. دقیقا تحت هدایت همین اصول است که چین توانسته با استفاده از سرمایه‌گذاری محدود از دهه ۵۰ به این سو یک نیروی بازدارنده هسته‌ای را ایجاد کند و این نیرو نقش یک «سنگ بنای» استراتژیک را در امنیت ملی این کشور بازی کند. طی سال‌ها، چین یک ثبات و پیوستگی‌ای را در وضع و نقش قوای هسته‌ای‌اش نشان داده است. چین در مقیاس توسعه هسته‌ای‌اش محدودیت‌هایی را اعمال کرده و سطح بالایی از انعطاف‌پذیری و امنیت در حوزه استقرار، به‌کارگیری و آرایش نیرو را نشان داده است. الگوی متمایز چین برای توسعه تسلیحات هسته‌ای و آرایش آن نه تنها نیازهای امنیتی‌اش را برآورده می‌سازد بلکه منابع را ذخیره می‌کند و مدیریت، نگهداری و به‌روزرسانی زرادخانه هسته‌ای‌اش را آسان‌تر می‌سازد.

در عین حال، رویکرد منحصر به فرد چین در تطابق با فرآیند کنترل تسلیحات هسته‌ای جهانی به حفظ ثبات استراتژیک کمک می‌کند. رویکرد بازدارندگی هسته‌ای که چین انتخاب کرده بسیار ایمن و قابل اعتماد است. در قیاس با مسیری که کشورهای دیگر مانند آمریکا و شوروی (روسیه بعدی) اتخاذ کردند – که مشخصه‌اش ایجاد و افزایش ابتدا به ساکن و کورکورانه قوای نظامی است که با خلع سلاح اجباری هسته‌ای دنبال می‌شود- مسیر توسعه تسلیحات هسته‌ای چین مسیری است اقتصادی که به‌صرفه و کارآمد است. اگرچه چین اکنون با چالش‌های جدیدی مربوط به قوای هسته‌ای موجودش مواجه است اما تصمیم‌گیران این کشور در وضعیت مناسبی هستند تا به درستی رابطه میان نوسازی هسته‌ای و مشارکت در فرآیند کنترل تسلیحات هسته‌ای بین‌المللی را هماهنگ کنند. در نتیجه، خدمت جدیدی به امنیت ملی و ثبات استراتژیک جهانی ارائه می‌دهد.

فصل ۴

دیدگاه چین در مورد نقشه راه منتهی به خلع سلاح هسته‌ای

 مقدمه

تاثیرات به‌شدت مخرب تسلیحات هسته‌ای یک تهدید بالقوه بزرگ برای بشریت به‌حساب آمده و در نتیجه، این سلاح‌ها از زمانی که توسعه یافتند نگرانی‌های جدی‌ای برانگیختند. مسابقه تسلیحاتی هسته‌ای میان آمریکا و شوروی که طی جنگ سرد رخ داد این نگرانی‌ها را بدتر کرد و وقتی رقابت شدت گرفت، درخواست‌های بیشتر و بیشتری در حمایت از خلع سلاح هسته‌ای مطرح شد. این دو ابرقدرت خودشان نگران بودند که مسابقه تسلیحات هسته‌ای از کنترل خارج شود و اینکه آنها نتوانند بار مالی سنگین و خطر نزاع هسته‌ای ناشی از آن را تحمل کنند. از این‌رو، موافقت کردند که قواعد خاصی را برای تعلیق آن توسعه دهند. هر دو کشور به تدریج به این درک رسیدند که در یک جنگ هسته‌ای هرگز برنده‌ای وجود نخواهد داشت. با اصرار مردم جهان، از جمله شهروندان هر دو کشور، آمریکا و شوروی شروع به محدود کردن تسلیحات هسته‌ای خود کرده و به تدریج به سوی کاهش زرادخانه‌شان حرکت کردند.