تحلیل بسیاری از اندیشکده‌ها بر نیاز فوری به این مساله تاکید می‌کند که ایالات‌متحده باید روی سیستم‌های قابل دوام‌تری برای عقیم گذاشتن سیستم‌های ضددسترسی و منع منطقه‌ای چین متمرکز شود و سرمایه‌گذاری کند. این تلاش‌ها مقوم بازدارندگی خواهد بود، به جلوگیری از اعتماد به نفس روزافزون چین برای فائق آمدن در یک درگیری شدید کمک می‌کند و ثبات در بحران‌ها و در مرحله مهم و آغازین نبرد را بهبود و ارتقا می‌بخشد.  

این اقدامات آمریکا می‌تواند موجب تقویت و استحکام این ادراک از سوی چینی‌ها شود که ایالات‌متحده مصمم به محاصره و منزوی کردن چین و ایجاد این برداشت است که آمریکا به‌دنبال از میان بردن چین و نابودی دولت در این کشور هنگام جنگ است.

تفاوت البته در اینجا است که ایالات‌متحده به‌دنبال منزوی کردن چین نیست مگر اینکه جنگ چنین بطلبد. خطر آسیب به روابط چین و آمریکا را می‌توان - هرچند تا حدودی- با تلاش‌های صبورانه و مداوم از سوی آمریکا برای دخیل کردن همتایان سیاسی و نظامی چینی در بحث همکاری و مدیریت بحران کاهش داد. ارتش آمریکا در بسیاری از جنبه‌های این آماده‌سازی نقش‌های مهمی برای ایفا کردن دارد. این نقش‌ها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

* سرمایه‌گذاری در قابلیت‌های زمین پایه‌ سیستم‌های ضددسترسی و منع منطقه‌ای (مثلا، موشک‌های متحرک نمایشی و دفاع هوایی پیشرفته) برای کمک به تلفات و خسارت‌های نظامی بالای چین

* ترغیب و تشویق شرکای آسیایی برای افزایش دفاع قدرتمند از جمله دفاع هوایی و موشکی

* بهبود قابلیت همکاری با شرکایی نظیر ژاپن

* کمک به توسعه و تعمیق درک «ارتش با ارتش» میان دو کشور و همکاری برای کاهش خطرات مربوط به سوءبرداشت‌ها و محاسبات غلط.

از آنجا که جنگ چین و آمریکا، در ساختاری که در اینجا مورد استفاده قرار گرفت، شامل درگیری قابل‌توجه زمینی نمی‌شود، خسارت‌های مورد انتظار ارتش آمریکا به نسبت کمتر از خسارت‌های نیروی هوایی و دریایی خواهد بود. بنابراین، این تحلیل مولفه‌های تاثیرگذار فعلی مربوط به الزامات کلی استعداد نهایی (end-strength) یا بسیج را - هرچند با سرمایه‌گذاری‌هایی در فناوری، سیستم‌ها و تغییر در ساختار قوا برای تقویت شلیک‌های دوربرد و دفاع هوایی- تغییر نمی‌دهد. با این حال، یک نبرد قابل‌توجه در شبه‌جزیره این فرضیه را تغییر می‌دهد.

ملاحظات پایانی

از آنجا که پیشرفت‌های نظامی چین، مزیت نظامی آمریکا را خنثی می‌سازد و تکنولوژی به ضدحمله متعارف کمک می‌کند، جنگ میان دو کشور می‌تواند شدید باشد، یک سال یا بیشتر به طول انجامد، برنده‌ای نداشته باشد و موجب خسارت‌ها و هزینه‌های عظیم به هر دو طرف شود. هر چه این جنگ طولانی‌تر شود، تاثیرات اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی داخلی‌اش هم چشمگیر می‌شود. درحالی‌که چنین تاثیرات غیرنظامی به‌شدت به چین ضربه می‌زند، اما می‌تواند به اقتصاد آمریکا و توانایی آمریکا برای تحقق کانال‌های امنیتی در تمام جهان هم به‌شدت ضربه بزند.

ایالات‌متحده باید آماده‌سازی محتاطانه‌ای داشته باشد تا بتواند جنگی طولانی و شدید را با چین شروع کند. آنچه اهمیتش کم از این نیست همانا توانایی آمریکا برای محدود کردن دامنه، شدت و مدت زمان جنگ با چین از طریق برنامه‌ریزی، سیستم کنترل غیرنظامی و توانایی‌اش برای ارتباط با چین در دوران صلح، بحران و جنگ است. به همین ترتیب برای چین، کنترل سیاسی و ارتباطات خوب سطح بالا در زمان جنگ ضروری است. درست، پیشرفت‌های نظامی چین خطر باخت قاطعانه به آمریکا را کاهش داده است.

با این حال، چین نمی‌تواند روی جنگ کوتاه حساب باز کند و جنگ طولانی هم موجب تضعیف، بی‌‌ثباتی، ناامنی و فقر در چین می‌شود. هرچه چین و آمریکا در توانایی خود برای تخریب و نابودی قوای یکدیگر برابرتر بشوند، هیچ کدام نمی‌توانند با هزینه‌ای قابل پذیرش به پیروزی خود مطمئن باشند. اگر یک تقابل یا حادثه‌ای منجر به خصومت شود، برای دو طرف بهتر این است که به این بیندیشند که چگونه لطمات را محدود کنند نه اینکه فقط به چگونگی پیروزی بیندیشند.

سناریوی درگیری شدید

در سال ۲۰۲۵، در صورت وقوع نبردی «شدید» میان دو کشور این اتفاقات محتمل است:

۱- هواپیماها

خسارت آمریکا

* نسل پنجم جنگنده‌های چینی به‌کار گرفته خواهند شد و در کنار سیاهه موشکی گسترده چین تهدیدی بزرگ‌تر برای آمریکا خواهند شد.

* به احتمال زیادتر چین می‌تواند به ناوهای هواپیمابر آمریکا یا هرگونه «ابزارهای هوایی» دیگر آسیب زده یا آنها را غرق کند.

* آمریکا در گام اول بسیاری از نیروهایش در منطقه را از دست خواهد داد، هرچند این بیشتر در نتیجه نیروهای موشکی چین خواهد بود نه جنگنده‌های چینی.

* پایگاه‌های هوایی منطقه‌ای آمریکا زیر حمله قرار خواهند گرفت با توجه به اینکه چین از قابلیت سوخت‌گیری سریع هواپیماها برخوردار خواهد بود.

* ایالات‌متحده احتمالا آستانه‌ای کیفی در نبرد «هوا به هوا» خواهد داشت اما باید با تعداد کثیری از جنگنده‌های نسبتا جدید چینی بجنگد.

* هواپیماهای نسل چهارم آمریکا از سوی هواپیماهای نسل پنجم چینی در خطری جدی خواهند بود.