با توجه به نفرت‌پراکنی و جرائم مرتبط با نفرت، آنل و لائوس در چنین اقداماتی مشارکت نمی‌کنند (لائوس به‌ویژه پس از انتخابات سال ۲۰۱۲) اما سپیده طلایی حزبی است که آشکارا به ارتکاب اقدامات خشن متهم است، چیزی که مصاحبه‌شوندگان لائوس و آنل (و نیز قربانیان، وکلا و نمایندگان سازمان‌های «آنتی‌بادی» [anti-body: آنتی‌بادی به سازمان‌های حامی افراد و مخالف نژادپرستی گفته می‌شود]) بر آن تاکید داشتند. این وکلا و نمایندگان آشکارا پلیس یونان را به همکاری با جوخه‌های اقدام سپیده طلایی هم در ارتکاب و هم در پنهان کردن حملات یا حتی قتل عام‌های خشن متهم می‌کنند. پس از دستگیری رهبر و اعضای سپیده طلایی به‌دنبال قتل عام اولین یونانی به نام «پاولوس فیاس» [Pavlos Fyssas] در سپتامبر ۲۰۱۳، گزارش‌های متعدد اعلام کردند که یک یونانی باید کشته شود یا اینکه مراجع دولتی و رسانه‌ها در نهایت وارد اقدام خواهند شد. همچنین یک جوش و خروش چشمگیر بین‌المللی علیه یونان وجود داشت که از اتحادیه اروپا نشأت می‌گرفت؛ جوش‌وخروشی که آشکارا باعث شد یونان نتواند در ژانویه ۲۰۱۴ ریاست شورای اروپا را به‌دست بگیرد. این کشور همزمان از سوی رسانه‌های بین‌المللی متهم شده بود که نمی‌تواند با نفرت‌پراکنی و جرائم مرتبط با نفرت مقابله کند. چنانکه یک کنشگر یکی از سازمان‌های ضدنژادپرستی به ما گفت: «نژادپرستی نه‌تنها نتیجه بحران اقتصادی نیست بلکه از طریق سیاست‌های عمومی‌ به آن دامن زده می‌شود که از سوی دولت‌های متوالی یونانی برای سال‌ها دنبال می‌شد. سپیده طلایی نتیجه این رویکرد دولتی است.»

بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ به این‌سو بخشی از تبیین مربوط به طغیان راست افراطی است. این تاثیر اساسا غیرمستقیم بوده، تا جایی که بحران بی‌نظمی نظام دو حزبی سنتی این کشور نشان داده است و این تاثیر در عوض رای‌دهندگان را به سوی احزابی با ادبیات قدرتمند ضدسیستمی سوق داده است. تمرکز بر تاثیرات بحران اقتصادی بر فرهنگ و جامعه سیاسی یونان مفهوم «فرهنگ تو‌سری خور» [underdog culture] را به ذهن متبادر می‌سازد؛ مفهومی که از سوی «دیاماندوروس» [Diamandouros] برای توصیف نوعی از خرده‌فرهنگ سیاسی در یونان مدرن استفاده می‌شود که با عناصر کوته‌نظرانه [parochial]، دفاعی، اقتدارگرا و بیگانه‌هراس مشخص می‌شود. دیاماندوروس ادعا می‌کند که یونان پیش از دهه ۹۰ با این سنت قدیمی مشخص می‌شد که تمایل به «دورن‌نگری» داشت، به خارجی‌ها مظنون بود، دولت‌گرا و ضدبازار بود و توانسته بود مقاومت قدرتمندی در برابر هرگونه اصلاحی به خرج دهد که درصدد مدرنیزه کردن یونان بود. یکی از تاثیرات بحران اقتصادی- در میان مسائل دیگر- تقویت و برجسته کردن همین «فرهنگ تو سری خور» در یونان بود که به نوبه خود حمایت از احزاب نژادپرست و اقتدارگرا مانند احزاب مورد بررسی را برمی‌انگیخت.

طی دهه گذشته، سه حزب از خانواده راست افراطی موفق شدند که در سطح ملی و اروپایی انتخاب شوند. با وجود تفاوت میان این احزاب – به‌ویژه با توجه به مسائل مربوط به واژگان و اصطلاحات فنی [terminology] به‌خاطر سابقه رادیکال آنل و لائوس در برابر ادبیات افراطی سپیده طلایی- همین «فرهنگ تو سری خور» در کنار مفهوم قدرتمند ملی‌گرایی است که در حمایت از هویت جمعی و مشترک احزاب پوپولیست راست افراطی در یونان استدلال می‌کند. تحریک به تبعیض و نفرت علیه «دیگری» موجب بسیج علیه نژادپرستی، اقدام در برابر پوپولیست‌های راست افراطی و چرخش ملی‌گرایی در یونان شده است. اما آیا این مخالفت کافی است؟ این فقط یک پدیده یونانی نیست. ایدئولوژی‌های افراطی- پوپولیسم راست افراطی، ملی‌گرایی قومی یا بیگانه‌هراسی- می‌تواند زمینی بارور بیابد و بر چندین جنبه از زندگی تاثیر بگذارد؛ هدف حامیان این گروه‌ها ایجاد شبکه‌ای در تمام اروپا است. این باید با اصول دموکراتیک اعلامی به‌ویژه علیه اقدامات نژادپرستانه و خشونت علیه دیگری در اولویت دستور کار جامعه مدنی قرار گیرد. گفتمان و اقدام ضدنژادپرستی فرصتی برای پایان دادن به نژادپرستی به‌دست می‌دهد. آنچه مضاف بر این لازم است دادن این هشدار و تقویت آستانه تحمل در جامعه از طریق تحصیل و آموزش است.

فصل ۹

پوپولیسم هویت گرای اکثریت در بریتانیا

مقدمه

در انتخابات پارلمان اروپا در سال ۲۰۱۴، احزاب پوپولیست بدبین به اروپا [Eurosceptic] و راست افراطی این تاثیر را داشتند: «جبهه مقدم فرانسه» [French Front National (FN)] ۲۴/ ۸۵ درصد، حزب نونازی یونانی «سپیده طلایی» ۴/ ۹ درصد، جنبش پنج ستاره استالیا (M۵S۱) ۲۱/ ۲درصد، دموکرات‌های سوئد (SD) ۹/ ۷درصد و UKIP  ۲۶/ ۶درصد از آرا را به‌دست آوردند. رای اروپا به موجی بدبین به اروپا اشاره می‌کرد که احزاب اصلی مستقر در دولت‌های عضو را به چالش می‌کشید.