«بی نظمی» جدید جهانی

هدف «دنیای آشفته» پرداختن به این مسائل و سوالات مربوطه است. این کتاب کاری برنامه‌ریزی شده نبود. نگارش این کتاب با یک تماس تلفنی در سال ۲۰۱۴ از سوی «ریچارد دیرلاو» [Richard Dearlove] شروع شد که رئیس سابق MI۶(سرویس اطلاعات خارجی انگلیس، چیزی شبیه به CIA) و رئیس وقت دانشکده[College] پمبروک  در دانشگاه کمبریج بود. او برای من توضیح داد که دانشگاه یک مجموعه سخنرانی‌هایی داشته و از من پرسید آیا علاقه‌مند به‌عنوان «محقق شاغل» [scholar practitioner] طی سال آینده تحصیلی (دانشگاهی) هستم یا خیر. هر گونه مقاومتی از سوی من زمانی بر باد رفت که از سرفصل مربوطه مطلع شدم: «استادیار میهمان حکومت و دیپلماسی.» این نامی بسیار خوب و فرصتی برای مداقه بود. در آوریل ۲۰۱۵ آماده شدم و سه سخنرانی ارائه دادم؛ هر کدام از این سه سخنرانی حدود یک ساعت طول کشید و ۳۰ دقیقه هم به پرسش و پاسخ اختصاص داده شد. همچنین در سمپوزیومی شرکت کردم که در آن به سه نفر از اساتید دانشگاه و بسیاری دیگر فرصت داده شد تا آنچه گفته بودم را نقد کنند و پس از آن به من فرصت داده شد تا به نقد منتقدان بپردازم. نظم نوشتاری و گفتاری به من کمک کرد تا ایده‌هایم (که درحال کار رویشان بودم) را بپرورانم. بازخورد دیگران هم «نور علی نور» بود و دومین اتفاق خوبی بود که پس از اولی رخ داد.

این کتاب کاملا متفاوت از آن سخنرانی‌هاست. تا حدی، این کتاب فرمت‌های متفاوتی را بازتاب می‌دهد: از حرف تا عمل فاصله بسیار است و آنچه گفته می‌شود اگر روی کاغذ هم آورده شود شاید چندان کارگر نباشد. اما تفاوت میان آنچه در کمبریج گفتم و آنچه در این صفحات به بحث می‌گذارم نشان‌دهنده تکامل در اندیشه‌هایم است. سخنرانی‌ها و نوشته‌های بعدی در خلأ رخ ندادند. سال ۲۰۱۵ و نیمه اول ۲۰۱۶ دوران آشفتگی‌ها و دشواری‌های چشمگیر در جهان بود. نظم پساجنگ جهانی اول درحال از هم گسستن بیشتر خاورمیانه بود. اهداف هسته‌ای ایران و دسترسی‌های بیشتر «دولت اسلامی» بیشتر بخش‌های منطقه را در بحران فرو برده بود. سوریه، عراق، یمن و لیبی در بسیاری از ویژگی‌های «شکست» یا «دولت شکست خورده» مشترکند. سوریه به‌طور اخص به‌عنوان مصداق و نمونه‌ای از آن چیزی که راه به خطا برد رخ نمود؛ صدها هزار نفر سوری‌ جان خود را از دست دادند و بیش از نیمی از جمعیت یا آواره داخلی شدند یا پناهنده؛ آن هم در فرآیندی که سر‌ریز آن نه فقط همسایگان سوریه که اروپا را هم تهدید می‌کند. در نتیجه، تعداد مهاجران و آوارگان داخلی در جهان به بیش از ۶۰ میلیون نفر رسید. روسیه، شبه‌جزیره کریمه را تصرف و ضمیمه خاک خود کرد و به شکلی فعالانه شرق اوکراین را بی‌ثبات کرد؛ همچنین این امر برای اولین بار طی دهه‌ها، اشتیاق و توانایی برای فعالیت و اقدام جسورانه در خاورمیانه را نشان داد.

یونان و وام دهندگانش برای رسیدن به فرمولی که به واسطه آن بتوانند وام‌های جدید را تمدید کنند به دشواری ؛ خطر، بحرانی بود که می‌توانست در یونان و منطقه یورو شروع شود اما ضرورتا محدود به آنجا نخواهد ماند. چشم‌انداز برگزیت سوالاتی بنیادین در مورد آینده بریتانیا و اروپا مطرح کرد. ۷۰ سال پس از پایان جنگ در پاسیفیک، چین درحال گستراندن ادعای خود در دریای چین جنوبی در بحبوحه ملی‌گرایی روزافزون و تنش‌ها در منطقه‌ای است که مشخصه‌اش مناقشات فراوان سرزمینی و تلخی‌های تاریخی است. به لحاظ داخلی، مقام‌های چینی که از تبعات سیاسی کاهش رشد اقتصادی می‌ترسند شروع به سرکوب سیاسی کرده و دست به مداخله در بازار سهام و دستکاری بازار پول زده‌اند. کاهش رشد اقتصادی به هیچ روی محدود به چین نیست؛ بر عکس، این (هم به‌عنوان دلیل و هم نتیجه قیمت‌های پایین کالا و انرژی) به یک واقعیت جهانی تبدیل شده است. بانکداران مرکزی تنها در غیاب سیاست مالی مناسب و اصلاحات جدی ساختاری می‌توانند کار کنند. بسیاری از مهم‌ترین کشورها در آمریکای لاتین از جمله آرژانتین، مکزیک و به‌طور اخص برزیل در مشکلات سیاسی داخلی‌شان گرفتار شده‌اند که موجب تضعیف اعتماد به دولت‌هایشان و در نتیجه عملکرد اقتصادی‌شان شده است.

سه کشور آفریقایی درحال دست و پنجه نرم کردن با شیوع ویروس ابولا هستند؛ کشورهای دیگر هم درحال جست‌وجوی نشانه‌هایی داخلی از این بیماری هستند. چند ماه بعد، بیماری دیگری به نام «ویروس زیکا» در عرصه جهانی شروع به تاخت و تاز کرد. تغییرات آب و هوایی، با وجود تلاش‌های پاپ فرانسیس و دیگران برای تضمین یک پاسخ بین‌المللی‌تر به آن، درحال سبقت گرفتن از تلاش‌های جهانی برای رقابت با آن است. معلوم نیست کنفرانس تغییرات آب و هوایی دسامبر ۲۰۱۵ در پاریس – که موفقیت‌آمیز توصیف می‌شد- به تغییراتی چشمگیر و بهتر هم در رفتار آحاد کشورها و هم میزان مشکلات منجر شود. فضای سایبری جبهه جدیدی از قابلیت‌ها و تهدیدهای رو به رشد اما با قواعد معدود است: هک سونی از سوی کره‌شمالی در ازای مقابله به مثل با فیلمی که ترور رهبر جوان کره‌شمالی را ترسیم کرده بود یک نمونه است. تروریسم سنتی‌تر نه تنها در خاورمیانه بلکه فراسوی آن از جمله در پاریس، نیس، بروکسل و سان‌برناردینوی کالیفرنیا درحال شایع شدن است.

p04-08