«دیوید زوکینو» و «توماس گیبونز- نف» در گزارش ۱ ژانویه ۲۰۲۱ برای نیویورک تایمز نوشتند، اگرچه این مذاکرات به توافق در اصول و رویه‌هایی منجر شد که هدایتگر مرحله بعدی مذاکرات صلح است اما همین هم هزینه‌های بالایی به دنبال داشته است. با این حال، در زمانی که مذاکرات در دوحه در جریان بود، دو طرف در جبهه‌های جنگ درگیری داشتند و نبرد شدت زیادی یافته بود. اکنون که قرار است مذاکرات در ۵ ژانویه ۲۰۲۱ آغاز شود، جزئیات آنچه قرار است مورد مذاکره قرار گیرد همچنان مبهم است. در حالی که هم دولت افغانستان و هم طالبان گفته‌اند که به‌طور عمومی فهرست اولویت‌های خود برای دور بعدی مذاکرات را اعلام نخواهند کرد، اما تحلیل‌های امنیتی و محققان، مقام‌های دولت افغانستان و طالبان انتظار دارند که این موارد مورد مذاکره قرار گیرد:

هدف نهایی مذاکرات همانا خلق نقشه راه سیاسی برای دولت آینده است. معصوم استانیکزی، رئیس تیم مذاکره دولت، روز چهارشنبه ۱۰ دی ماه گفت که برقراری آتش‌بس اولویت اصلی هیات او خواهد بود. در مقابل، طالبان که از حملات علیه نیروهای امنیتی و غیرنظامیان به‌عنوان اهرم فشار استفاده می‌کند، می‌کوشد تا قبل از بحث در مورد آتش‌بس، از مذاکره برای نوعی حکومت بر اساس شریعت اسلامی سختگیرانه استفاده کند. اما دستیابی به این توافقات بزرگ‌تر آسان نخواهد بود زیرا دو طرف در مورد معنای برخی واژگان اساسی مانند «آتش بس» و «اسلامی» اختلاف نظر و ابهام دارند. انواعی از آتش بس وجود دارد: از آتش بس دائمی و سراسری گرفته تا آتش بس نسبی و مشروط اما بخش عمومی توافق نامه ماه فوریه میان ایالات متحده و طالبان خواستار خروج کامل نیروهای آمریکایی است اما به‌طور خاص نمی‌گوید که این خروج چگونه باید باشد. عبدالحفیظ منصور، عضو تیم مذاکره‌کننده افغانستان، می‌گوید: «طالبان یک نظام اسلامی می‌خواهد اما به‌طور دقیق مختصات آن را روشن نمی‌کند.» هر دو طرف از جنگ به‌عنوان اهرم فشار طی مذاکرات در دوحه استفاده می‌کنند اما طالبان در حملات خود به نیروهای دولتی تجاوزگرتر بوده و پرخاشگرانه‌تر می‌جنگد در حالی که نیروهای دولتی افغان میل دارند که در پایگاه‌ها و پست‌های ایست بازرسی بمانند و به حملات مداوم واکنش نشان دهند. در حقیقت، نیروهای افغان در حالتی تدافعی هستند و طالبان در وضعیت تهاجمی. بر اساس آمارهای جمع‌آوری شده از سوی نیویورک تایمز، قبل از پاییز و هنگام مذاکرات، کشتار نیروهای امنیتی و غیرنظامیان از سوی طالبان افزایش یافته بود. به دنبال این مساله بود که مذاکره‌کنندگان طالبان در اوایل دسامبر اعلام کردند که بر سر رویه‌ها برای مذاکرات آینده به توافق رسیده‌اند اگرچه سرمای هوا به کاهش تلفات نیروهای افغان کمک کرد. در ماه سپتامبر حداقل ۴۲۹ نیروی دولتی کشته شدند و در ماه اکتبر هم لااقل ۲۱۲ غیرنظامی کشته شدند. «عتیق الله امرخل»، تحلیلگر نظامی در کابل می‌گفت: «کشتار و خونریزی به قله‌های جدیدی رسیده است. این چه نوع اراده‌ای برای صلح است؟» ابراهیم باهیس، تحلیلگر مستقل افغان، هم گفت که طالبان به‌طور همزمان دو مسیر را دنبال می‌کند: خشونت و مذاکره. او می‌گوید: «هدف آنها رسیدن به قدرت و داشتن نوع خاصی از سیستم دولتی است. اینکه آیا آنها از طریق گفت‌وگو یا از طریق جنگ به آن دست می‌یابند، هر دو شامل هزینه‌هایی می‌شود که آنها تحمیل می‌کنند.» در حقیقت، پیروزی در میدان جنگ است که مختصات مذاکرات دیپلماتیک را مشخص می‌کند. اگرچه طالبان از ماه فوریه حملات مستقیم به نیروهای ایالات متحده را بسیار کاهش داده اما این گروه شورشی با محاصره نیروهای امنیتی، قلمرو تحت کنترل خود را گسترش داده است. در پاسخ آمریکایی‌ها حملات هوایی را در مواردی آغاز کردند البته در جایی که نیروهای افغان طی حملات طالبان تحت فشار شدید قرار گرفته بودند.