این زمینه را برای رقابت شدیدتر بین چین و ایالات متحده فراهم می‌کند؛ ایالات متحده‌ای که خاورمیانه را کاملا زیر چتر امنیت جهانی خود می‌بیند. «محمد ترکی السدیری» رئیس واحد مطالعات آسیایی در مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل در عربستان سعودی گفت: «با رشد کردن و فزونی گرفتن اثر و رد پای چین در منطقه، یک شرق‌‌شناسی رمانتیک نسبت به چین، این تصور از چین وجود دارد که این کشور جایگزینی بالقوه برای ایالات متحده، به‌عنوان یک قدرت ثروتمند برای رسیدگی به مسائل منطقه بر پایه روش‌های اساسی است.»

یوآن به جای دلار؟

برخی استدلال می‌کنند که این می‌تواند خاورمیانه را به چین نزدیک‌تر کند؛ زیرا ایالات متحده تمرکز سیاست خارجی خود را به تدریج در منطقه تغییر داده و تمرکز انرژی خود را نیز از نفت دور می‌کند. در ماه مارس، گزارش شد که عربستان سعودی در حال بررسی پذیرش رنمینبی چین (یوآن) به جای دلار آمریکا برای فروش نفت به چین است؛ این یک تغییر جهت چشمگیر از سیستم کنونی تجارت بین‌‌المللی نفت مبتنی بر دلار است. عربستان سعودی بزرگ‌ترین صادرکننده نفت‌خام به چین است: به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۲۱، چین ۵۸/ ۸۷ میلیون تن نفت‌خام از این پادشاهی وارد کرد که طبق گفته اداره کل گمرک چین، عربستان در صدر فهرست کشورهای صادر کننده نفت‌خام به چین قرار گرفت. به گفته تحلیلگران، هم عربستان سعودی و هم چین منافعی در این تعاملات می‌بینند.

برای چین، تجارت با یوآن اساسا این کشور را از نوسانات ارزی و تحریم‌‌های احتمالی محافظت می‌‌کند. به گفته «داون مورفی»، دانشیار استراتژی امنیت ملی در کالج ملی جنگ آمریکا که روابط چین با جنوب جهانی از جمله خاورمیانه را مطالعه می‌کند، در سوی عربستان، چین یک شریک تجاری بزرگ است و چنین اقدامی می‌تواند «درک این کشور را از نگرانی‌های چین نشان دهد». با این حال، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که رقابت بین این دو قدرت بزرگ در منطقه، با وجود ارتباط خودکار خاورمیانه با نفت و گاز در دهه‌های گذشته، لزوما در بخش انرژی نخواهد بود. اقتدارگرایی روزافزون چین که در نقطه مقابل آن چیزی است که بایدن آن را «ارزش‌های آمریکایی» توصیف می‌‌کند، دور جدیدی از رقابت ایدئولوژیک شدیدتر بین ایالات متحده و چین را در خاورمیانه به راه انداخته است.

به گفته مورفی، چین با توجه به رفتار خود با جمعیت مسلمان اویغور در این کشور و سرکوب مخالفان در هنگ‌‌کنگ، «به دنبال کسب حمایت در عصر چندقطبی‌‌های در حال ظهور است» زیرا احتمال بیشتری دارد که بتواند در شرایط برابر با ایالات متحده رقابت کند. او گفت: «چین با اطمینان از اینکه دیگر کشورها از جمله عربستان سعودی از فعالیت در سین کیانگ حمایت نمی‌کنند، به دنبال حفظ امنیت داخلی خود است.»به گفته تحلیلگران، هسته اصلی رقابت آمریکا و چین ممکن است به همین جا ختم شود: این ایده که ایالات متحده نقش مسلط خود را در منطقه به چین واگذارد، می‌تواند غلوآمیز باشد و حضور چین و ایالات متحده در منطقه می‌تواند برای دو طرف کاملا سودمند باشند. «گای برتون» محققی در دانشکده حکومت در بروکسل که روابط چین با خاورمیانه را به‌طور گسترده مورد مطالعه قرار می‌دهد، گفت: «این ایده که ایالات متحده در خطر از دست دادن خاورمیانه و واگذاری آن به چین است» بسیار ساده‌اندیشانه است.

برتون گفت: «چین برای مدت طولانی در خاورمیانه حضور داشته و ردپای اقتصادی آن فراتر از بخش انرژی گسترش یافته و به سمت حوزه های دیجیتال، مراقبت های بهداشتی و املاک و مستغلات رفته است. اما این به آن معنا نیست که آنها [کشورهای خاورمیانه] آمریکا را رها می‌کنند: خاورمیانه‌ای‌ها روابط خوبی با چینی‌ها دارند؛ اما انتظار ندارند چینی‌ها جایگزین آمریکایی‌ها شوند.»به گفته کارشناسان، همان‌طور که از تلاش‌های بایدن برای تشکیل یک ائتلاف امنیتی که شامل اسرائیل و عربستان سعودی می‌شود مشهود است، آمریکا همچنان در جنبه امنیتی منطقه بسیار بیشتر از چین سرمایه‌گذاری کرده و این مساله به این زودی‌ها تغییر نخواهد کرد. مورفی گفت: «ردپای چین در خاورمیانه اقتصادی است و نه امنیتی.

چین نمی‌تواند برای برآورده کردن نیازهای امنیتی منطقه وارد چنین اقدامی شود و اصولا در چنین جایگاهی قرار ندارد.» چین در گذشته به‌طور قابل توجهی از حضور امنیتی آمریکا سود برده است: از عراق تا کویت، پیش‌‌فرض گسترش سرمایه‌‌گذاری چین بر امنیت و ثبات آن کشورها استوار است. به گفته برتون، از این نظر، منافع ایالات متحده و چین در زمینه‌های خاصی دچار همگرایی می‌شود.در همین حال، چین مدت‌هاست که توانایی خود را برای توسعه روابط قوی با کشورهای مختلف، به‌ویژه عربستان سعودی و ایران، دو تن از بزرگ‌ترین شرکای چین در منطقه به محک آزمون گذاشته است. چین تاکنون در حفظ سیاست خارجی متعادل خود و حفظ روابط مثبت با کشورهای منطقه بسیار موفق بوده است. پکن ضمن ورود به برنامه همکاری ۲۵ساله با ایران، قراردادهایی با اسرائیل و عربستان سعودی امضا کرده و موقعیت خوبی برای عدم دخالت سیاسی در منطقه‌ای که درگیر بحران و نزاع است، به‌دست آورده است.

با این حال، ازآنجاکه ایالات متحده و چین هر دو مصمم هستند تا در رقابت شرکت کنند، مشخص نیست چین تا چه زمانی می‌تواند به اجرای سیاست خارجی صرفا مبتنی بر اقتصاد خود در منطقه ادامه دهد. موفقیت گذشته چین در حفظ موقعیت نسبتا «خنث» مورد حمایت است. عربستان سعودی قدردان این است که چینی‌ها خود را درگیر سوابق حقوق بشری ریاض نمی‌کنند. این در حالی است که چینی‌ها با ایران به‌عنوان چالشگر نظم جهانی برخورد نمی‌کنند و به‌دلیل تعامل با ایران مورد تحریم آمریکا قرار نمی‌گیرند. با این حال، برخی تحلیلگران درباره احتمال اجرای دقیق این سیاست توسط چین ابراز تردید کرده‌اند.