استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

در سالنامه‌ دیپلماسی خاورمیانه، برگزاری یک گردهمایی تشریفاتی دشوار است؛ گردهمایی‌ای که کیسینجر به‌عمد به‌عنوان ویترینی برای مذاکراتی طراحی کرده بود که - با ویژگی‌های یک پیشرفت دیپلماتیک بزرگ- در جای دیگری برگزار می‌شد. بااین‌حال، موفقیت او به‌طور کامل در تضاد با تلاش مشابهی است که جانشینان فوری او در دولت کارتر برای آن تلاش کردند و به طرز چشمگیری در انجام آن شکست خوردند. من پیش‌ از این گفتم که هر رئیس‌جمهور جدیدی در آمریکا تمایل دارد از سیاست‌های سلف خود دوری کند؛ به‌خصوص اگر او از حزب جایگزین یا حزب مقابل باشد. درباره کارتر، روند صلح خاورمیانه‌ای که او به ارث برده بود، بر پایه‌ محکم دیپلماسی گام‌به‌گام کیسینجر بنا شد؛ اما کارتر در اوایل به این تصمیم رسید که زمان آن فرارسیده است که این رویکرد را به نفع حل‌وفصل همه‌جانبه درگیری اعراب - اسرائیل در تمام ابعاد آن، از جمله مشکل فلسطین، کنار بگذارد. ابزاری که او برای به جریان انداختن تلاش خود انتخاب کرد، بازگشت به کنفرانس ژنو بود.

کینه‌ورزی در روابط ایالات‌متحده-اسرائیل اجتناب‌ناپذیر بود- همان‌طور که در زمان کیسینجر بود- که با انتخاب دولت دست راستی مناخیم بگین در اولین سال ریاست‌جمهوری کارتر این کینه‌ورزی بیشتر هم شد .اما کارتر از طریق اظهارات عمومی -که حامیان آمریکاییِ اسرائیل را متقاعد کرد که او مصمم به ایجاد یک کشور فلسطینی است که موجودیت اسراییل را تهدید می‌کند- مشکل را تشدید کرد. بر خلاف کیسینجر که برای متقاعد کردن اسرائیلی‌ها مبنی بر اینکه در کنار آنهاست سختی‌های زیادی را تحمل کرد، کارتر نسبت به نگرانی‌های آنها ناشنوا بود. عزم کارتر برای دستیابی به یک راه‌حل جامع از طریق کنفرانس ژنو همچنین وی را ملزم به تضمین حضور سوریه و مشارکت فلسطینی‌ها کرد. کارتر توانست اسرائیلی‌ها را متقاعد کند که با مشارکت فلسطینی‌ها در قالب بخشی از یک «هیات متحد عربی» موافقت کنند. اما کارتر هزینه‌ سنگینی برای این امتیاز اسرائیل در قالب توافق‌نامه کاری ایالات‌متحده - اسرائیل برای ژنو پرداخت کرد. کیسینجر در یک یادداشت جانبی خصوصی به اسرائیل درباره کنفرانس اطمینان داده بود. مقاله‌ عمومی کارتر این تصور را در میان همکاران عرب او ایجاد کرد که وی تسلیم فشار داخلی شده است.

این تصور با رفتار کارتر در قبال شوروی تشدید شد. یکی از مهم‌ترین اهداف کیسینجر کنار گذاشتن شوروی از مذاکرات بود. به اصرار سادات، او به‌دقت نقش آنها را در کنفرانس محدود کرده بود؛ حتی درحالی‌که توهم مشارکت کامل آنها را ایجاد می‌کرد. بااین‌حال، کارتر در شتاب خود برای تشکیل کنفرانس، از ضدیت سادات نسبت به اتحاد جماهیر شوروی غافل بود. بر این اساس، در تلاش برای تشکیل مجدد کنفرانس ژنو، سایروس ونس، وزیر امور خارجه‌ کارتر، در بیانیه‌ مشترک شوروی - ایالات‌متحده که اصول حل‌وفصل همه‌جانبه‌ درگیری را بیان می‌کرد، به‌آرامی مذاکره کرد.

به یاد داشته باشید که این رویکردی بود که کیسینجر در برابر آن مقاومت کرده بود زمانی که برژنف در نشست سران در ژوئن۱۹۷۳ بر نیکسون فشار آورد و بار دیگر در اکتبر۱۹۷۳ یعنی زمانی که نیکسون به کیسینجر دستور داد تا آن را با برژنف در مسکو دنبال کند. کارتر چنین ملاحظاتی نداشت؛ اما زمانی که این بیانیه‌ مشترک منتشر شد، توفانی از انتقادات را در واشنگتن و بیت‌المقدس به‌دلیل بازگرداندن دوباره‌ی شوروی به بازی برانگیخت. چهار روز بعد، ونس و دایان در واکنش به اعتراضات داخلی، بیانیه‌ مشترک ایالات‌متحده-اسرائیل را صادر کردند. در آن بیانیه، بیانیه‌ مشترک ایالات‌متحده-شوروی به‌عنوان مبنایی برای برگزاری کنفرانس ژنو حذف شد. برای کارتر و مشاورانش، شتاب به‌سوی ژنو به‌خودی‌خود به یک هدف تبدیل‌شده بود و یک تلنگر بزرگ ایجاد کرده بود که این سیگنال را می‌فرستاد که ایالات‌متحده جدی نیست.

همه اینها تاثیر عمیقی بر ساداتِ ناامید داشت. کارتر صراحتا درک اولیه‌ای را که سادات با کیسینجر ایجاد کرده بود، از بین برد. بدتر از آن، در پیگیری کارتر برای مشارکت سوریه در کنفرانس، او پذیرفته بود که اعراب در یک هیات متحد عربی شرکت کنند که به اسد حق وتو درباره مذاکرات مصر با اسرائیل می‌داد. این چیزی بود که سادات هرگز آن را قبول نمی‌کرد، همان‌طور که در اولین دیدار حافظ اسماعیل با کیسینجر در فوریه‌۱۹۷۳ و دوباره پس‌ازاینکه اسد از رفتن به ژنو در دسامبر امتناع کرد، روشن‌شده بود.

همان‌طور که سادات بارها و بارها کیسینجر را از تمایلش به تعامل با اسرائیل غافلگیر کرده بود، اکنون نیز راهی جسورانه برای خروج از بن‌بست ایجادشده توسط دیپلماسی کارتر پیدا کرد. سادات، شاید تحت تاثیر آموزش کیسینجر به او درباره اهمیت درمان بُعد روانی درگیری، در ۹نوامبر۱۹۷۷ به مجلس ملی مصر اعلام کرد که آماده است برای صلح «تا انتهای زمین» برود، حتی به بیت‌المقدس برای سخنرانی در کنست اسرائیل. ۱۰روز بعد به اسرائیل رسید. حتی آن ابتکار شگفت‌انگیز و تاریخی در ابتدا برای دور کردن کارتر از عزم خود برای برگزاری مجدد کنفرانس ژنو کافی نبود.

در ۳۰نوامبر، ۱۱روز پس از دیدار سادات از بیت‌المقدس، کارتر در اولین بیانیه عمومی‌اش همچنان خواستار «مشاوره‌ای فراگیر در ژنو» بود. بهترین چیزی که می‌توان برای دیپلماسی کنفرانس کارتر گفت این بود که سادات را با رفتن تا بیت‌المقدس، به فرار از ژنو، سوق داد. ثابت شد که این کمک بزرگی به ایجاد صلح بود. اما این یک پیامد ناخواسته بود که ایالات‌متحده را به‌جای کیسینجر «استاد بازی‌ها» در حاشیه قرار داد - که ناجور و احمقانه به نظر می‌رسید؛ کیسینجر با برگزاری موفقیت‌آمیز کنفرانس ژنو در دسامبر۱۹۷۳ به «استاد بازی‌ها» تبدیل‌شده بود.