استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

این مشکل در طول چندین دهه با استفاده‌ آنها از اسرائیل به‌عنوان وسیله‌ای برای منحرف کردن مردم خود از مصائب روزمره تشدید شده است. ازآنجا‌که تهمت علیه «هویت صهیونیستی» و «یهودی‌ها» خصومت مردمی را با دشمن اسرائیلی تقویت کرد، برقراری صلح مستلزم آن بود که رهبران نگاه مردم خود را برگردانند. سادات این کار را کاملا با موفقیت از طریق یک نسخه‌ مصری از چت‌های پای بخاریِ فرانکلین دی.روزولت انجام داد، آن هم به کمک توانایی‌اش در بازی با احساسات اولیه‌ مصر در مقابل منتقدان عرب خود. وقتی او تصمیم به انجام این کار گرفت، عرفات توانست به مشروعیت خود به‌عنوان رهبر فلسطین متوسل شود که از خشونت برای نشان دادن آرمان مردمش روی نقشه استفاده کرده بود تا با آنها از «سازش شجاعان» سخن گوید.

حتی اسد که ده‌ها سال به مردمش رژیم غذایی ثابتی از سرخوردگی ضد صهیونیسم داده بود، زمانی که سرانجام تصمیم گرفت با اسرائیل سازش کند، شروع به آموزش آنها از طریق بیلبوردها و سخنرانی‌های معاونانش برای مقام‌های حزب بعث کرد. بااین‌حال، هیچ‌یک از این‌ها معمای صلح‌جویانه‌ آمریکایی را آسان‌تر نمی‌کند. در فضای دشمنی، رهبران اسرائیل برای متقاعد کردن اسرائیلی‌ها برای دادن امتیازات ملموس سرزمینی به همسایگان عرب که عمیقا به آنها بی‌اعتماد هستند، کار بسیار دشواری در پیش رو داشتند. هنگامی‌که چنین امتیازاتی شامل دارایی‌های استراتژیک مانند گذرگاه سینا یا بلندی‌های جولان کار حتی سخت‌تر می‌شود. به همین ترتیب، رهبران عرب به شجاعت زیادی نیاز دارند تا در برابر اتهامات اجتناب‌ناپذیر رقبایشان برای رهبری در جهان عرب درخصوص خیانتشان به آرمان عرب یا فلسطین ایستادگی کنند. سادات و رابین به‌خاطر شکستن قالب این درگیری بهای آن را با جان خود پرداختند و هر دو ترور شدند. رهبران آمریکایی نمی‌توانند کار زیادی برای کمک به افکار عمومی انجام دهند.