استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

دوشنبه، ۱۴ژانویه ۱۹۷۴، اسوان. ساعت ۱۰صبح، سادات با کیسینجر در آلاچیقِ حیاط خلوت ویلایش ملاقات کرد؛ درحالی‌که با وجود گرما، یک کت نظامی شش‌دکمه بر تن کرده بود. بعد از چند دقیقه کیسینجر را به داخل برد تا بتواند نقشه‌ها را ببیند. کیسینجر زمان کمی را برای نقشه‌ اول صرف کرد؛ به‌ویژه پس ‌از آنکه سادات، همان‌طور که پیش‌بینی شد، ایده‌ واگذاری هر سرزمینی از مصر، حتی تحت کنترل سازمان ملل را رد کرد. در عوض، او [سادات] بر اصرار اسرائیل برای ماندن ارتشش در سمت غربی گذرگاه سینا تمرکز کرد. سادات بار دیگر مدعی شد که کابینه‌ اسرائیل دوپاره است و برای رسیدن به توافق مشکل دارد. همان‌طور که می‌دانیم، با توجه به ماهیت معمولا تفرقه‌افکنانه‌ سیاست اسرائیل، ممکن است این امر قابل‌قبول به نظر برسد؛ اما واقعیت ندارد.

درحالی‌که کیسینجر سایر عناصر پیشنهاد اسرائیل را توضیح می‌داد، سادات که به جزئیات فکر نمی‌کرد، صحبت او را قطع کرد و پرسید که آیا فهمی و الجمسی می‌توانند به آنها بپیوندند. آنها به اتاق غذاخوری رفتند؛ جایی که برای اولین‌بار، کیسینجر و دستیارانش در مقابل سادات و مشاورانش پشت میز نشستند. کیسینجر اطلاعات دیگران را درباره مکالمه‌شان به‌روز و ادعا کرد که او -و نه سادات- اولین نقشه‌ اسرائیل را رد کرده است. وی اظهار کرد که اسرائیلی‌ها از او می‌خواستند که نقشه را ارائه کند و سپس به آنها بازگرداند، اما او نپذیرفت. «من نتوانستم با این پیشنهاد با سادات روبه‌رو شوم.» وی [کیسینجر] نقشه‌ دوم را به مصریان نشان داد و به آنها گفت که به نظر وی، خط عقب‌نشینی که در آنجا به تصویر کشیده شده، درواقع حرف آخر اسرائیل است. سادات به‌نوبه‌ خود اصرار داشت که نمی‌تواند از هیچ سرزمین مصری‌ای که ارتش او از اسرائیل آزاد کرده است، عقب‌نشینی کند و نمی‌تواند قسمت جنوبی خط را بپذیرد که باید در «رأس سودار» در انتهای جنوبی کانال تنظیم شود. کیسینجر که می‌خواست آنها باور کنند که وی طرفشان است، استدلال کرد که آنها حق دارند انتظار داشته باشند که خط در جنوب صاف شود و وقتی به اسرائیل بازگشت، قویا بر آن اصرار ورزد.

به‌این‌ترتیب، او آنها را از بحث درباره گذرگاه‌ها که به نظر او باید به اسرائیل تحویل می‌شد، منحرف کرد. درباره نیروهای مصری در کرانه‌ شرقی، کیسینجر ادعا کرد که به اسرائیلی‌ها گفته است که درخواستشان برای تنها سه گردان غیرممکن است. سادات درحالی‌که پیپ خود را از دهانش بیرون می‌آورد تا به‌شدت سرش را تکان دهد، گفت: «درست است». وقتی کیسینجر محدودیت‌های توپخانه را بیان کرد، نوبت به الجمسی رسید: «غیرممکن است!» کیسینجر به سرعت موافقت کرد. سادات با تاکید اضافه کرد: «بسیار درست است». پس‌ازاینکه کیسینجر با قیافه‌ جدی اظهار کرد که پیشنهاد اسرائیل «آزاری باورنکردنی برای ما ایجاد کرده است»، قضاوت خود را ارائه کرد: تعداد گردان‌ها باید افزایش یابد (اگرچه او مراقب بود که سخنی از تعداد گردان‌ها بر زبان نیاورد). کیسینجر سپس سایر الزامات اسرائیل را که سادات آنها را به‌عنوان موضوعاتی «مضحک» رد کرد تیک زد، چون «مسائل سیاسی» بودند.

سادات با اتخاذ همان موضع منفی دستیارانش، به آنها پیشنهاد داد تا کمیته‌های کاری تشکیل دهند که جزئیات را بررسی کنند. اما او با درک اینکه این موضوع به سرعت به بن‌بست منجر می‌شود، در این ایده تجدیدنظر کرد. او گفت ابتدا باید با کیسینجر بر سر اصول به توافق می‌رسید که سپس کار کمیته‌ها را هدایت می‌کرد.