استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

پنج‌شنبه، ۱۶مه۱۹۷۴، دمشق. با نزدیک‌تر شدن دو طرف، کیسینجر تصمیم گرفت ایده پیشنهادی پل زدن آمریکا را با خدام در سفر طولانی خود از فرودگاه تا دفتر اسد به محک آزمون بگذارد. وزیر امور خارجه‌ سوریه پذیرای این ایده بود؛ اما گفت که پیشنهاد آمریکا باید درباره آنچه پس از اولین گام یعنی مرزهای ۱۹۶۷ اتفاق می‌افتد، باشد. کیسینجر به سرعت پاسخ داد که صحبت درباره آخرین گام، اکنون مانعی برای حل مرحله اول خواهد بود. اما کیسینجر به خدام اطمینان داد: «قبل از پایان سال، در حالت ایده‌آل پس از انتخابات ما، یک دیپلماسی بسیار مصمم را برای پیشروی قابل‌توجه در جولان آغاز خواهیم کرد.» او به اسرائیلی‌ها دقیقا برعکس گفته بود تا آنها را آرام کند. در واقع، تا پایان سال، او بر بازپس‌گیری قلمروی بیشتر در سینا برای سادات متمرکز خواهد شد.

عبدالحلیم خدام، وزیر امور خارجه‌ سوریه، هنری کیسینجر را از هواپیمایش در فرودگاه دمشق در ۱۶مه۱۹۷۴ اسکورت می‌کند. همچون فهمی و ابن، خدام هرزمانی که کیسینجر در دمشق بر زمین می‌نشست با وی دیدار می‌کرد و با او به‌سوی کاخ ریاست‌جمهوری همراه می‌شد تا با رئیس‌جمهور اسد دیدار کند. بااین‌وجود، خدام به‌عنوان یک ایدئولوگ بدبین حزب بعث، متعهد به کمک به کیسینجر برای موفق شدن در مذاکرات جدایی اسرائیل-سوریه نبود.

یک جلسه‌ هشت‌ساعته با اسد تشکیل شد که در آن کیسینجر یک پیشنهاد ایالات‌متحده را بر اساس برآورد خود از آنچه اسرائیلی‌ها می‌پذیرفتند (اگر اسد نیز آماده‌ی پذیرش آن بود)، ارائه کرد. اسد در نهایت پذیرفت که سمت غربی تپه‌ها می‌تواند تحت کنترل اسرائیل و دامنه‌های شرقی تحت کنترل سازمان ملل باشد و هیچ‌یک از طرفین مزارع را کشت نمی‌کنند. او همچنین روستاهای دروزی در شمال را واگذار کرد و پیامی به اسرائیلی‌ها داد: «اگر به یک توافق رضایت‌بخش دست یابیم... می‌توانیم در آنجا استقامت طولانی داشته باشیم.» او افزود که اگر توافق رضایت‌بخش نبود، «ما همواره برای ادامه، فشار خواهیم آورد.»

اسد به اسرائیلی‌ها مهلت طولانی در برابر فشارها برای واگذاری قلمروهای بیشتری در جولان ارائه می‌داد. این همان چیزی بود که مایر - و کیسینجر- می‌خواست. اما برای اسد ارائه‌ چنین انگیزه‌ای برای تعدیل جزئی در خط عقب‌نشینی تعجب‌آور بود. این نسخه‌ای سوری از قلمرو برای زمان بود و نشان می‌داد که بازپس‌گیری جولان برای او اولویت کمتری نسبت به سایر مسائل مبرم در داخل و در لبنان دارد. اکنون با نگاهی به گذشته، این مساله می‌تواند بهترین توضیح را درباره این بدهد که چرا جولان هنوز در دست اسرائیل است.

جمعه، ۱۷مه۱۹۷۴، بیت‌المقدس. کیسینجر در ساعت ۲:۱۵بامداد به اسرائیل بازگشت. او دیر از خواب برخاست و [سپس] با تیم اسرائیلی ملاقات کرد؛ این‌بار با حضور نخست‌وزیر، برای صرف ناهار آخر هفته در اقامتگاه آبا ابن. کیسینجر سعی کرد با اعلام اینکه تیمش تصمیم گرفته جوایزی را به خاطر مصرف غذای اسرائیلی‌ها در جلسات طولانی‌شان به آنها اعطا کند، محیط را کمی شادتر کند. او بالاترین جایزه را برای پرز به خاطر آداب سفره‌اش کنار گذاشت؛ زیرا همیشه آجیل و میوه را قبل از خوردن به آمریکایی‌ها تعارف می‌کرد. کیسینجر معتقد بود که مذاکرات در حال رسیدن به اوج خود است.

او درباره تعلیق ماموریت خود با اسد صحبت کرده بود؛ حتی درباره بیانیه‌ای هم که خواهد داد صحبت کرد. اسد پاسخ داده بود که پایان دادن به مذاکرات برای او دردسرساز است و از کیسینجر خواسته بود تا یک تلاش دیگر انجام دهد. کیسینجر آن بده‌بستان را با همکاران اسرائیلیِ خود به‌عنوان مقدمه‌ای برای توضیح آنچه وی به اسد به‌عنوان پیشنهاد آمریکا ارائه داده بود، بازگو کرد. مایر جلسه را برای مشاوره‌ خصوصی با تیمش به تعویق انداخت. هنگامی‌که آنها برگشتند، مایر پیشنهاد کرد که خط را در چند صد متری غرب قنیطره حرکت دهد، منطقه‌ حائل سازمان ملل را تا دامنه‌ تپه‌ها گسترش دهد، فقط سلاح‌های سبک را روی تپه‌ها – و در شمال و جنوب قنیطره - نگه دارد و خط را به یک کیلومتری غرب منتقل کند.

بدون فشار کیسینجر برای دادن امتیازی دیگر، اسرائیلی‌ها تصمیم گرفته بودند نتیجه‌ نهایی خود را آشکار کنند. کیسینجر راضی بود که تا آنجایی که می‌توانست چیزی به‌دست آورده بود، هرچند اخطار همیشگی خود را اضافه کرد که شک دارد اسد آن را بپذیرد. مایر تابه‌حال یاد گرفته بود که این ارزیابی‌ها را جدی نگیرد. کیسینجر به بررسی آن چیزی پرداخت که پس از دیدار بعدی خود با اسد گفت و اعلام کرد که مذاکرات به تعویق افتاده است؛ درحالی‌که به پیشرفت قابل‌توجهی که حاصل‌شده بود، اشاره می‌کرد. سپس یک‌بار دیگر- حالا بیشتر با اندوه تا عصبانیت- از عواقب احتمالی پایان ناموفق ماموریتش به آنها هشدار داد. او «دوره‌ای از آزمون‌های شدید» را پیش‌بینی کرد.

شنبه، ۱۸مه۱۹۷۴، دمشق. هنگامی‌که کیسینجر در مسیر سفر به دمشق به رسانه‌های همراه توضیحاتی داد، انتظارات کمی برای این دیدار پرشور با اسد داشت. درحالی‌که او ارزیابی کرد که آنها «به‌اندازه‌ای که می‌توان بدون توافق به توافق نزدیک شد، به آن نزدیک شدند»، به آنها گفت که انتظار پیشرفتی را ندارد و قصد دارد پس از جلسه به واشنگتن بازگردد. ازاین‌رو، کیسینجر شگفت‌زده شد وقتی اسد گفت: «ما قرار نیست درباره یک کیلومتر چک‌وچانه بزنیم»، اگرچه این دقیقا همان کاری بود که او در ۲۰روز گذشته انجام می‌داد. اسد گفت: «به این نتیجه رسیده‌ام که باید به حداکثر میزان ممکن مثبت باشیم.» وی افزود: «من متقاعد شده‌ام که شما تمام تلاش خود را می‌کنید. من همکارانم را هم متقاعد کرده‌ام. اگر این امر در خدمت صلح باشد، با وجود عدم خوش‌بینی‌مان به نحوه‌ رفتار اسرائیلی‌ها، از بحث تپه‌ها چشم‌پوشی می‌کنیم.» ناگهان، به‌طور غیرمنتظره با چند کلمه‌ ساده، اسد درباره تمام موضوعاتی که دستیابی به موفقیت را غیرممکن کرده بود، دست به عقبگرد زد.