حذف یارانه سوخت، آری یا نه؟

مونا مشهدی رجبی

حذف یارانه سوخت مدت‌هاست که در محافل علمی ‌و اقتصادی مطرح است. اهمیت حذف این یارانه‌ها به حدی است که نه تنها در بدنه داخلی دولت‌ها بلکه در سطح بین‌المللی نیز در مورد هزینه‌های پرداخت این یارانه‌ها برای اقتصاد جهان و به خصوص بازار نفت بارها و بارها سخن به میان آمده است. حذف یارانه‌های سوخت در تمامی ‌محافل بین‌المللی از قبیل اجلاس‌های دوره‌ای‌ گروه هشت، اجلاس صندوق بین‌المللی پول، اجلاس داووس و حتی اجلاس آکرا -که برای بررسی نحوه تاثیرگذاری سیاست‌های غذایی صندوق بین‌المللی پول برگزار شد- مورد بحث و بررسی قرار ‌گرفت‌. حال سوال اینجا است که چرا حذف یارانه‌های سوخت تا این اندازه اهمیت دارد و آیا باید برای تعدیل بازار جهانی این فشار به مردم یک یا چند کشور تحمیل شود؟

رابرت فرانک در بخش دیدگاه اقتصادی نیویورک تایمز در این مورد می‌نویسد: «زمانی ‌که یک یا چند کشور جهان سیاست‌های اقتصادی نادرستی را تدوین می‌کنند و آن را در کشور خود به اجرا در می‌آورند نه تنها شهروندان و ساکنان آن کشور باید هزینه این سیاست نادرست را بپردازند، بلکه کل جهان باید تاوان این اشتباه را بدهد. زیرا هم‌اکنون دنیا به یک دهکده کوچک تبدیل شده است. دهکده جهانی که بعد از پیدا شدن مفهوم جهانی‌سازی در دنیا و مقبولیت آن در میان صاحبان اندیشه شکل‌ گرفت و تمامی‌ کشورهای دنیا را همچون حلقه‌های یک زنجیر به هم پیوند داد. بدون شک نقص در هریک از این حلقه‌ها به عملکرد کل زنجیر آسیب وارد می‌کند.»

این یارانه‌ها بیشتر در کشورهای در حال توسعه آسیایی پرداخت می‌شود و دلایل مختلفی برای پرداخت آن وجود دارد. یکی از تحلیل‌گران مسائل کشورهای در حال توسعه در صندوق بین‌المللی پول در مورد دلیل اجرای این طرح می‌گوید: «کشورهای در حال توسعه برای حمایت از شهروندان خود در برابر نوسانات قیمت نفت به خصوص رشد فزاینده آن در برهه‌هایی از زمان یارانه‌ها را پرداخت می‌کنند. این کشورها با کمک یارانه‌ها قیمت بنزین و دیگر فرآورده‌های نفتی را در سطحی بسیار پایین‌تر از قیمت جهانی آن حفظ می‌کنند بنابراین مردم ساکن در این کشورها بیشتر از توان اقتصادی و نیاز واقعی خود سوخت و فرآورده‌های دیگر نفتی را مصرف می‌کنند.»

بسیاری از تحلیل‌گران بر این باورند کشورهای در حال توسعه‌ای که از یارانه‌های سوخت استفاده می‌کنند تنها عامل رشد تقاضای نفت در دنیا هستند. بدون این انگیزه مصنوعی در بخش تقاضا سطح تقاضا و مصرف نفت در جهان بسیار پایین‌تر خواهد بود و به دنبال آن سیر فزاینده قیمت نفت در دنیا کنترل می‌شود. به هر حال اهمیت حذف یارانه‌های سوخت در دنیا به اندازه‌ای است که ارائه یک پیش‌بینی کوچک در این مورد یا حتی انتشار خبری مبنی بر احتمال حذف یارانه در یک کشور دنیا می‌تواند بازار را دچار تحول کند. به عنوان مثال در ماه‌های آغازین تابستان سال جاری اخباری مبنی بر تمایل چین برای حذف یارانه‌های نفتی منتشر شد. در این خبر آمده بود: «حذف یارانه‌های نفتی در کشور چین سبب می‌شود تا قیمت نفت مصرفی در این کشور آسیایی ۱۷‌درصد افزایش یابد و به سطح جهانی برسد.» انتشار این خبر سبب شد تا قیمت نفت ۴ دلار تنزل یابد در حالی که این طرح اجرا نشده بود.

شاید به نظر برسد حذف یارانه‌های نفتی که در گام اول به مصرف‌کنندگان داخلی کشورهای در حال توسعه فشار اقتصادی وارد می‌کند، تنها به نفع مصرف‌کنندگان ثروتمند غربی است. ولی واقعیت این است که در اولین گام اجرای این طرح برای اقتصاد کشورهای در حال توسعه مفید است و موجب افزایش درآمد دولت و افزایش توان آن در ارائه خدمات به مردم می‌شود. بدون شک قیمت بالای نفت آسیب‌های اقتصادی زیادی را برای کشورهای مصرف‌کننده ایجاد می‌کند. واقعیت این است که با افزایش قیمت نفت در دنیا کشورهای خریدار نفت یا وارد‌کنندگان با شوکی ناگهانی در اقتصاد روبه‌رو می‌شوند. شوکی که تداوم آن می‌تواند به تخریب زیرساخت‌های اقتصادی کشور منجر شود و ارائه یارانه‌ها تاثیری در کاهش این شوک اقتصادی ندارد. ارائه یارانه سوخت موجب می‌شود اقتصاد کشور مذکور به دلیل پذیرش هزینه سنگین‌تر و به دوش کشیدن بار بیشتری در اثر رشد قیمت نفت با شدت بیشتری تخریب شود. از طرف دیگر زمانی که قیمت یک کالا در یک کشور کمتر از میزان جهانی یا کمتر از یک سطح مشخص باشد، مصرف آن کالا افزایش می‌یابد.

قیمت پایین سوخت

هم‌اکنون متوسط قیمت هر گالن سوخت در دنیا ۴ دلار است. در حالی‌که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مصرف‌کنندگان سهم بسیار کمتری از این قیمت را می‌پردازند. به عنوان مثال در کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس قیمت هر گالن بنزین کمتر از یک چهارم قیمت جهان است و در برخی از آنها که قیمت افزایش یافته است با نصف قیمت جهانی در اختیار مردم قرار می‌گیرد. اما آیا قیمت پایین بنزین به نفع مردم و اقتصاد آن کشور است ؟

قیمت یک گالن بنزین باید معادل هزینه‌ای باشد که فرد در ازای مصرف آن باید بپردازد. به عبارت دیگر قیمت هر گالن بنزین باید برابر با هزینه تمامی ‌کالاهای خوبی باشد که فرد در ازای مصرف آن گالن بنزین از دست می‌دهد‌. از جمله این کالاهای خوب می‌توان به هوای پاک و احتمال افزایش سطح بیماری‌های تنفسی و هزاران مورد دیگر اشاره کرد‌. با توجه به این مساله و تمامی‌ هزینه‌هایی که جهان در ازای مصرف بنزین می‌پردازد، قیمت جهانی آن بسیار پایین است‌. ولی حتی اگر این مبلغ یعنی ۴ دلار به ازای هر گالن (گالن ۴ لیتر) را نزدیک به واقع در نظر بگیریم شاهد این مساله هستیم که در بسیاری از کشورهای دنیا هر گالن بنزین با پرداخت دو دلار یارانه به قیمت دلار به مردم فروخته می‌شود. به تعبیر بهتر هر لیتر بنزین در این کشورها کمتر از ۵/۰ دلار(حدود ۴۶۰ تومان) قیمت دارد که بسیار غیرواقعی است.

این قیمت غیرواقعی بنزین در تصمیم‌گیری‌های تمامی ‌اقشار جامعه تاثیرگذار است و در نهایت بازار جهانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد‌. به عنوان مثال فرض کنید یک پیشنهاد کاری به یک راننده کامیون برای حمل بار از یک منطقه به یک منطقه دیگر داده شده است‌. وی برای تصمیم‌گیری به این مساله می‌اندیشد درآمدی که کسب می‌کند حداقل معادل هزینه‌ای باشد که برای کار صرف می‌کند‌. در این شرایط وی قیمت بنزین را در نظر می‌گیرد. با فرض بنزین سوبسیدی و قیمت دو دلار به ازای هر گالن و توجه به این نکته که وی برای انجام کار خود به یک‌هزار گالن بنزین نیازمند باشد متوجه می‌شویم که هزینه بنزین وی دو هزار دلار خواهد بود‌. فرض کنید وی هزینه زمان صرف شده برای این کار را یک هزار دلار برآورد کند، در آن صورت پیشنهاد ۳هزار دلاری را می‌پذیرد و حجم زیادی بنزین را در مسیر این کار مصرف می‌کند در حالیکه با قیمت واقعی یعنی حداقل ۴ دلار به ازای هر گالن وی هیچ گاه این پیشنهاد را نمی‌پذیرد و در ازای دریافت دستمزد واقعی‌تری وارد کار می‌شود. اما این تنها یک روی سکه است‌. دولت برای صرف این هزار گالن بنزین باید دو ‌هزار دلار یارانه بپردازد و مصرف این حجم بنزین آلودگی‌های زیاد و بیماری‌های مختلفی ایجاد می‌کند که برای برطرف کردن آنها هزاران دلار دیگر باید صرف شود‌.

چگونه یارانه را حذف کنیم؟

همیشه هدر دادن منابع کار نادرست و مضری است‌. هدر دادن منابع سبب تضعیف اقتصاد یا به تعبیر دیگر کوچک شدن کیک اقتصاد می‌شود بنابراین به فردی که در این اقتصاد زندگی می‌کند تکه کوچکتری از این کیک می‌رسد‌. در مقابل اگر در مصرف منابع دقت لازم به عمل آید و استفاده بهینه از منابع شود تکه‌ای که از کیک اقتصاد به هر فردی می‌رسد بسیار بزرگتر است و این به معنای بیشتر شدن منافع تمام افراد جامعه است‌. بنابراین در مضر بودن وجود یارانه سوخت در اقتصاد هیچ شکی نیست ولی چگونه باید آن را حذف کرد؟

مطالعات نشان می‌دهد سخن گفتن پیرامون مضرات استفاده از یارانه‌های سوخت به تنهایی نمی‌تواند مشکل دنیا را حل کند بلکه باید راه حل این مشکل نیز اندیشیده شود‌. در صورتی‌که یارانه سوخت در یک کشور افزایش یابد و در مقابل دولت هزینه‌های بهداشت و درمان در مراکز خوب کشور را کاهش دهد و از میزان مالیات‌ها بکاهد، درآمد قابل حصول و مطلوبیت افراد جامعه افزایش می‌یابد‌. با اجرای این طرح نه‌تنها مردم سود می‌برند بلکه دولت هم منتفع می‌شود‌.

پژوهشگر مرکز مطالعات اقتصادی آمریکا معتقد است: «باید یارانه‌های سوخت در کشورهای در حال توسعه به خصوص کشورهای پر مصرفی همچون چین و هند حذف شود که این سبب افزایش درآمد قابل حصول توسط دولت و ارتقای توان خدمات‌رسانی به مردم می‌شود‌. در کنار این طرح باید مالیات‌ها کاهش یابد تا سهم بیشتری از درآمد نصیب فرد شاغل شود و خدمات بهداشت، درمان و آموزش نیز به کم‌هزینه‌ترین میزان ممکن در اختیار مردم قرار‌ گیرد. باید سهمی‌ از یارانه‌های سوخت به مواد غذایی اختصاص یابد تا مردم برای پرداخت هزینه تامین نیاز غذایی خود سهم کمتری از درآمدشان را صرف کنند‌. در این صورت است که نه تنها دولت بلکه مردم و کل جهان نیز با طرح از میان برداشتن یارانه سوخت موافقت و همراهی می‌کنند.»