خوب، بد، زشت - ۲۹ دی ۹۳

عبدالله گل رئیس‌جمهور سابق ترکیه زمانی که فعالیت سیاسی خودم را در سال ۱۹۹۱ آغاز کردم، دو اتفاق تاریخی رخ داده بود: ابتدا جنگ اول خلیج‌فارس بود و دیگری کنفرانس صلح خاورمیانه در مادرید. رهبران جهان در آن زمان متوجه شده بودند که بین چالش‌های خاورمیانه و مساله فلسطین ارتباط پیچیده‌ای وجود دارد. متاسفانه، آن پیوندها همچنان پابرجا است. از آن زمان شاهدم که طرح‌ها و پروژه‌های زیادی را برای حل این مشکل ارائه کرده‌اند. نیازی به گفتن نیست، کشورم، همیشه برای برقراری صلح، ثبات و همکاری در منطقه نقش فعالی داشته است و این فعالیت‌ها را در دوره‌ای که نماینده مجلس بودم، سپس نخست‌وزیر و در نهایت هم رئیس‌جمهور شدم پیگیری کرده‌ام. متاسفانه به‌رغم هزینه‌ها و انرژی‌های فراوانی که صرف شده، هنوز هیچ‌کدام از تلاش‌ها به نتیجه مطلوبی ختم نشده است. پیشرفت‌هایی هم که صورت گرفته یا در نهایت از بین رفته یا اینکه آنقدر ناچیز بوده که به چشم نمی‌آید. فاجعه انسانی که در تابستان گذشته در غزه اتفاق افتاد، بربریت‌ از نوع داعشی آن، حمله تروریستی به پارلمان کانادا، همه و همه ما را به یک چیز رهنمون می‌کند: «خشونت همه‌گیر شده است.» در سال ۱۹۹۱، صدام حسین تنها تهدید منطقه‌ای به حساب می‌آمد. امروزه تهدیدها پخش شده‌اند. در سال ۱۹۹۱، کنفرانس صلح مادرید به حمایت ایالات‌متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق برگزار شده بود.

امروز، ایالات‌متحده و روسیه حتی نمی‌توانند با هم گفت‌وگو کنند. بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای از انباشت مشکلات در خاورمیانه خسته شده‌اند. بدبینان می‌گویند که حتی شرایط بدتر از این هم خواهد شد. با وجود این می‌خواهم اجازه دهید که به سیگنال‌های مثبتی که در چند ماه اخیر به‌وجود آمده است اشاره‌ای داشته باشم. برای شروع به موضوع جابه‌جایی تسلیحات شیمیایی اشاره می‌کنم که از سوریه منتقل و نابود شد. همچنین همگان بر روی یک توافق جامع بین گروه ۱+۵ با ایران بر سر برنامه‌ هسته‌ای‌اش امیدوار شده‌اند. توافق جامع با ایران یک پیروزی بزرگ برای دیپلماسی چندجانبه‌ است. موفقیت در مذاکرات هسته‌ای ایران (من در زمانی که وزیر امور خارجه بودم و سپس رئیس‌جمهور شدم درگیر این موضوع بودم) می‌تواند پیامدهای راهبردی، سیاسی و اقتصادی برای خاورمیانه و دنیا داشته باشد. یکی دیگر از سیگنال‌هایی که در خاورمیانه رخ داد ایجاد یک دولت فراگیر در عراق بود، که با تلاش بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای صورت گرفت. همچنین عدم اصرار اقلیم خودمختار کردستان بر همه‌پرسی نیز یکی دیگر از اتفاقات مثبتی بوده که در چند وقت اخیر رخ داده است. به‌رغم اینکه نشانه‌های مثبتی در چند وقت اخیر رخ نموده، اما هنوز مشکلات منطقه‌ای در خاورمیانه پابرجا است.

بهار عربی، به استثنای تونس از بین رفته است. اما بهار عربی با خود چند نتیجه را به همراه داشت: دموکراسی، شفافیت، حکمرانی خوب، حقوق بشر، برابری جنسیتی و ایجاد عدالت. اینها آینده منطقه را تشکیل خواهند داد. پرسشی که می‌توان مطرح کرد این است: چگونه می‌شود به این دستاوردها دست نزد و آنها را حفظ کرد؟ مشکلات در حال حاضر خاورمیانه را دربرگرفته است. اما چگونه می‌شود این خوش‌بینی را ادامه داد؟ اگر نتوان به راه‌حل مناسبی دست یافت، جایگزینی که برای آن پرسش مطرح خواهد شد، بسیار تیره‌تر و ترسناک‌تر خواهد بود.