گروه جهان: پرزیدنت باراک اوباما در ماه ژوئن به لس‌‌آنجلس پرواز کرد و در حین پرواز از طریق ویدئو به سخنان خانواده‌ کشته شده‌ها گوش می‌داد. خانواده‌هایی که اعضای‌ خود را در حمله مسلحانه یک سفید پوست به کلیسای امانوئل از دست داده بودند و حالا برای ادای شهادت در دادگاه حضور پیدا کرده بودند.

در یکی از این صحنه‌ها دختری که مادرش را از دست داده بود، به فرد مهاجم می‌گوید: «شاید خدا تو را ببخشاید. من تو را بخشیدم.» سپس نوبت به مادری رسید که وی دخترش را در این حمله از دست داده بود. وی ناله‌کنان گفت: «همه بدن من به درد آمده است اما شاید خدا تو را مورد عفو قرار دهد.» پرزیدنت فیلم را متوقف کرد. فقط صدای پره‌های هلی‌کوپتر می‌آمد و الا در کابین سکوت محض برقرار شده بود. او روز قبل قصد داشت تا توییتی در مورد میزان استفاده خشونت‌آمیز از اسلحه در ایالات‌متحده چاپ کند و آمار و ارقام میزان خشونت به کار رفته را با برخی دیگر کشورها مقایسه کند؛ اما حالا او به کارکنانش دستور داده است که کار این توییت را لغو کنند. در عوض، او دو روز بعد در دفتر بیضی شکل خود تصمیم گرفت کار دیگری انجام دهد و به جای بحث در مورد تغییر قانون استفاده از اسلحه در آمریکا در مورد موضوع مهم‌تری با مردم صحبت کند. موضوعی که جوهر تفکرات سیاسی وی را تشکیل می‌دهد. او می‌خواست دوباره ملت را یکپارچه و از دو دستگی خارج کند.

براساس آنچه از این دیدار نت‌برداری شده بود، باراک اوباما در زمانی که اعضای خانواده‌های قربانیان را در کاخ سفید به حضور پذیرفت، گفته بود: ماهیت مسیحیت همین بخششی است که بر آن تاکید می‌کند.آن چنان که اوباما مشاهده می‌کرد، کشیش‌ها و خانواده‌های آنها از باراک اوباما درخواست داشتند تا تعالیم مسیح بیشتر ترویج داده شود. اوباما نیز درخصوص این دیدار گفت: خانواده‌ها از آن غریبه استقبال کرده و بدترین خشونت رقم خورده را بخشیدند. اینها مواردی بود که اوباما در سر داشت تا در اولین سخنرانی خود پس از این فاجعه را به گوش مردم برساند. او قصد داشت تا در مورد کشیشی صحبت کند که در این حمله کشته شد و سپس قفلی را که در دوره وی ایجاد شده بود، باز کند؛ زیرا کل دوره ریاست‌جمهوری وی تحت تاثیر این بن‌بست بوده است. او پرسید: ما با خود چگونه رفتار می‌کنیم؟ آیا لازم نیست کاری بیش از تسلی و نیایش انجام دهیم و تنها به این بسنده کنیم چه خانواده‌های بزرگوار و نازنینی بودند و سپس به زندگی عادی روزانه‌مان بازگردیم.

اوباما در یک خانواده مذهبی رشد نکرده است و زمانی خود را مسیحی تلقی کرد که بزرگ شده بود. او بیش از هر رئیس‌جمهوری مدرن دیگری در مورد شهودات قلبی و معنوی خود نوشته و سرنخ این موضوع در دو کتابی است که به نام او منتشر شده است. وی پیش از اینکه رئیس‌جمهور ایالات‌متحده شود، این دو کتاب را در مورد خود به رشته تحریر در آورد. ایمان قلبی او در مرکز اندیشه‌های او است. او نوعی تازه از یک دموکرات است که می‌تواند مانند جمهوری‌خواهان و با استفاده از ادبیات آنها از ارزش‌های مسیحی صحبت کند. او زمانی که یک سال از دوره دوم ریاست‌جمهوری خود را پشت‌سر گذاشته بود در مسیری متفاوت قرار گرفت: هیچ رئیس‌جمهور مدرنی به اندازه او در مورد مذهبش مورد پرسش قرار نگرفت. نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد ۲۹ درصد از کل مردم آمریکا و ۴۵ درصد از طرفداران جمهوری‌خواه بر این باور هستند که وی مسلمان است.

او در این مدت مکررا اظهار تاسف می‌کند که وی کاخ سفید را در سال ۲۰۱۶ به شخص دیگری تحویل خواهد داد، در حالی که در دو دوره ریاست‌جمهوری وی، جامعه بیش از پیش قطب‌بندی شده است. اوباما در مصاحبه اخیر با تاکید بر این موضوع گفت: این همه خوبی، مهربانی و نجابت و حس‌های مشترکی از این دست بر روی زمین وجود دارد اما در عمل این مفاهیم به جزم‌اندیشی، تصلب و پلیدی ترجمه و تبدیل شده است. برای فهم اینکه او چرا عمیقا به این باور داشت که می‌تواند این شکاف را پر کند اما در عمل قادر به انجام آن نشد باید ایمان او و اینکه این ایمان در سیاست‌های وی چه تاثیری داشته است، توجه کرد. همین ایمان اوست که توجیه می‌کند چرا وی هنوز این موضوع را رها نکرده است. در اولین سالی که وی در کاخ سفید حضور پیدا کرده بود، اوباما باور داشت که می‌تواند با همکاری جمهوری‌خواهان و اوَنجلیکاها اصلاحاتی را در حوزه عدالت کیفری ایالات‌متحده اعمال کند. او قصد داشته و دارد تا قانون استفاده از اسلحه را تغییر دهد و زندان گوانتانامو را نیز در خلیج گوانتانامو واقع در کوبا تعطیل کند.

یکی از مقامات کاخ سفید می‌گوید: باراک اوباما تلاش دارد تا راهی پیدا کند که چطور می‌شود این موضوعات بسیار مهم و بزرگ را از فضای فرصت‌طلبی سیاسی به فضای انسانی‌تر برساند. این مقام کاخ سفید تاکید دارد که باراک اوباما در سال آخر دوره ریاست‌جمهوری‌اش قصد دارد تا برنامه‌های مورد نظرش را پیاده کند. چند روز پیش از اینکه اوباما قصد کند تا با حضور در مراسم تدفین کشته‌شدگان حادثه چارلستون، سخنرانی کند سلسله اتفاقاتی درخصوص نحوه و محتوای سخنرانی وی پدید آمد. «کُدی کینان» نویسنده سخنان باراک اوباما ۱۹ صفحه در مورد روز فاجعه نوشت و تحویل باراک اوباما داد. او برای این سخنرانی نکاتی از دیدار باراک اوباما با خانواده‌های قربانیان را گنجانده بود. وی همچنین در مورد آتش‌سوزی‌های مذهبی قرون وسطی مطالبی قرار داده بود تا حق مطلب در مورد این تراژدی ادا شود.

کینان همان روزی که برای ویرایش نهایی به دفتر اوباما رفته بود تا نسخه ویرایش شده را از باراک اوباما تحویل بگیرد، متوجه شد که اوباما در دو صفحه اول این متن کلی حاشیه‌نویسی داشته و دو صفحه آخر را هم بازنویسی کرده است. پس از ۸ سال کار کینان برای باراک اوباما، وی طرز فکر و راه و روش وی را به خوبی می‌دانست؛ اما این یکی از مواردی بود که وی نتوانسته بود رئیس‌جمهوری را قانع کند. او می‌گوید: از باراک اوباما عذرخواهی کردم اما او گفت: «وقتی برای مدت ۳۰ سال به این قبیل موضوعات فکر می‌کنی، پس می‌دانی که قصد داری از چه صحبت کنی».

نمایش دینداری اوباما

نمایش دینداری اوباما