حرکت این شاخص در بالای 5 میانگین متحرک مهم یعنی 50،90،120،150 و 200 روزه نشانه خوبی است، ولی به جهت اینکه در بازار جریان پولی وجود ندارد و دامنه نوسان نامتقارن است، سهم‌های کوچک بازار قدرت نوسان خود را از دست داده‌اند. به همین دلیل ریسک نقد‌شوندگی آنها فوق‌العاده افزایش پیدا کرده و نتیجه آن صف‌های فروش در چندین روز متوالی است. این امر سبب شده که سرمایه‌گذاران در بازار خسته شوند و بیشتر به دنبال فروش سهام خود باشند، بنابراین هر روز که از منفی بودن بازار می‌گذرد، هیجان فروش بیشتر شده و صف‌های فروش سنگین‌تر می‌شوند. اگرچه شاخص کل هم‌وزن در مقاطع فعلی کاهش چندانی ندارد و در منطقه 430 هزار واحد تا 440 هزار واحد در حال نوسان است، ولی حضور در بالای میانگین متحرک‌های یاد شده موجب افزایش قیمت نمی‌شود. به‌نظر می‌رسد هنوز اصلاح زمانی شاخص کل هم‌وزن تمام نشده است.

میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب‌کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌رو‌ اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به‌عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

قیمت داخل ابر ایچیموکو قرار دارد و این موضوع نشان می‌دهد که در حال حاضر معامله‌گران در یک حالت بی‌تصمیمی قرار دارند. از طرف دیگر در پایین ابر محدوده حمایتی 430 هزار واحد قرار دارد که می‌تواند قدرت این منطقه حمایتی را دوچندان کند.‌ دو نوسان نمای سنکو A و سنکوی B بدنه اصلی ابر ایچیموکو را می‌سازند که اطلاعات خوبی به تحلیلگران می‌دهند. به نظر می‌رسد در هفته‌های آینده شاهد بازاری صعودی با قدرت کم باشیم. این موضوع می‌تواند به لطف دامنه نوسان متقارن باشد که تنها یک روز مثبت در هفته می‌تواند برآیند کلی هفته را مثبت کند. البته شیب نوسان نمای سنکوی A منفی شده است، بنابراین در صورت افزایش قیمت‌ها، شیب بسیار کم خواهد بود.

ابر ایچیموکو مجموعه‌ای از شاخص‌های تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهت‌گیری بازار را نشان می‌دهد. ابزار ایچیموکو این کار را با گرفتن چند میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام می‌دهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه «ابری» استفاده می‌کند که سعی در پیش‌بینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد. اگرچه این ابزار در نگاه اول پیچیده به نظر می‌رسد، اما افرادی که با چگونگی خواندن نمودار آشنا هستند، معمولا می‌توانند با استفاده از آن، تحلیل‌های خوبی از آینده بازار داشته باشند.‌ ابر قسمت اصلی شاخص است. وقتی قیمت زیر ابر است روند نزولی است. وقتی قیمت بالاتر از ابر باشد، روند صعودی است و هنگامی که قیمت درون ابر قرار دارد بازار در حالت بی‌تصمیمی قرار دارد.

تقریبا فعالان بازار به هیچ‌کدام از صنایع بازار احساس خوبی ندارند و تقریبا سردرگم از این صنعت به آن صنعت، به دنبال کسب سود هستند که البته تعداد بسیار کمی از آنها در این امر موفق می‌شوند. بیشتر شرکت‌های بزرگ در وضعیت بنیادی مناسبی قرار دارند. بنابراین با در نظر گرفتن شاخص‌های مختلف تکنیکال می‌توان در فاز اول سناریوی افزایشی، انتظار داشت شاخص کل هم‌وزن تا منطقه 475 هزار واحد افزایش داشته باشد که البته مقاومت 455 هزار واحد می‌تواند از تکمیل این مرحله جلوگیری کند. با خوش‌بینی بسیار نسبت به بازار می‌توانیم امیدوار باشیم شاخص تا چند ماه آینده به محدوده سقف قبلی یعنی 538 هزار واحد برسد، البته فعلا با این حجم پولی که در بازار وجود دارد این امر بعید به نظر می‌رسد. مهم‌ترین محدوده مقاومتی در فاز دوم افزایش قیمت‌ها منطقه 500 هزار واحد است. در مورد اعداد بیشتر از محدوده سقف قبلی درحال‌حاضر نمی‌توان اظهارنظر کرد چون نحوه رسیدن به منطقه 538 هزار واحد بسیار مهم است. محدوده‌های مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضه‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمت‌ها باشند.

هنوز جریان پول خاصی وارد بازار سرمایه نشده و از طرفی بی‌اعتمادی عمومی به بورس اوراق بهادار، مانع بزرگی برای ورود افراد حقیقی شده است. از طرفی مقاومت‌های بسیار قدرتمندی پیش روی شاخص قرار دارند. همچنین وجود ریسک‌های نامتعارف در بازار سرمایه ایران از جمله ریسک دستورالعمل‌ها و قوانینی که با ذات بازار هم‌خوانی ندارد می‌تواند سرمایه‌گذاران را دچار مخاطره کند. بنابراین می‌توان گفت احتمال کاهش قیمت‌ها تقریبا با احتمال افزایش قیمت‌ها برابر است در نتیجه فعالان بازار در هنگام سرمایه‌گذاری باید به جنبه کاهش قیمت‌ها نیز نیم‌نگاهی داشته باشند. به هر ترتیب هدف پرده اول از سناریوی کاهش قیمت‌ها محدوده 365 هزار واحد است. در این مرحله علاوه بر محدوده‌های حمایتی 415 هزار واحد و 400 هزار واحد، میانگین‌های متحرک با دوره‌های زمانی مهم وجود دارند که می‌توانند نقش حمایتی بسیار خوبی بازی کنند. بنابراین تکمیل این مرحله و ریزش تا محدوده 365 هزار واحد بعید به نظر می‌رسد ولی حرکت در جهت آن محتمل است. در تکمیل مرحله اول و ادامه بی‌توجهی به مکانیزم عرضه و تقاضا، احتمال کاهش تا محدوده‌های 300 هزار واحد در پرده دوم کاهش قیمت‌ها وجود دارد ولی صحبت در مورد آن را به بعد موکول می‌کنیم. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضا‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.