در حال حاضر شاخص چند رشته‌ای صنعتی با محدوده میانگین متحرک 150 روزه درگیر است و احتمال شکسته شدن آن بسیار زیاد است. ضمن اینکه شاخص در حال حرکت در پایین سه میانگین متحرک 50، 90 و 120 روزه است که تراکم آنها در کنار هم می‌تواند مقاومت قدرتمندی برای افزایش قیمت‌ها باشد. با توجه به وضعیت شاخص این صنعت، تنها افراد ریسک‌پذیری که افق زمانی بلندمدت در بازار دارند هنوز در شرکت‌های زیر مجموعه آن باقی مانده‌اند و در صورتی که میانگین متحرک 200 روزه نیز به سمت پایین شکسته شود بعضی از این سرمایه‌گذاران نیز به حد ضرر خود می‌رسند و از بازار خارج خواهند شد.

میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب‌کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌رو اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

قیمت هنوز در داخل ابر ایچیموکو قرار دارد‌ و این موضوع نشان می‌دهد که در حال حاضر معامله‌گران در یک حالت بی‌تصمیمی قرار دارند. دو نوسان‌نمای سنکو A و سنکوی B بدنه اصلی ابر ایچیموکو را می‌سازند که اطلاعات خوبی به تحلیلگران می‌دهند. این دو نوسان‌نما روی هم قرار گرفتند و تقریبا ابر بعدی بسیار نازک است. این موضوع پیش‌بینی را برای آینده بسیار دشوار کرده است و خبر از نوسان‌های بدون دلیل و همچنین ادامه حرکت بدون روند می‌دهد.

ابر ایچیموکو مجموعه‌ای از شاخص‌های تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهت‌گیری بازار را نشان می‌دهد. ابزار ایچیموکو این کار را با گرفتن چندین میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام می‌دهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه «ابری» استفاده می‌کند که سعی در پیش‌بینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد. اگرچه این ابزار در نگاه اول پیچیده به نظر می‌رسد، اما افرادی که با چگونگی خواندن نمودار آشنا هستند، معمولا می‌توانند با استفاده از آن، تحلیل‌های خوبی از آینده بازار داشته باشند. ابر قسمت اصلی شاخص است. وقتی قیمت زیر ابر است روند نزولی است. وقتی قیمت بالاتر از ابر باشد، روند صعودی است و هنگامی که قیمت درون ابر قرار دارد بازار در حالت بی‌تصمیمی قرار دارد.

سرمایه‌گذاران بسیار ریسک‌پذیر و همچنین فعالانی که نظاره‌گر بازار هستند، به هیچ کدام از صنایع بازار احساس خوبی ندارند و تقریبا سر در گم از این صنعت به آن صنعت، به دنبال کسب سود هستند که البته تعداد بسیار کمی از آنها در این امر موفق می‌شوند. بیشتر شرکت‌های بزرگ در وضعیت بنیادی مناسبی قرار دارند. از طرفی بعضی از شاخص‌های تکنیکال احتمال افزایش قیمت را هم نشان می‌دهند. در این شرایط و با توجه به دامنه نوسان نامتقارن و افزایش ریسک نقد شوندگی در بازار همان‌طور که قبلا هم گفته شد احتمال حرکت در روندی خنثی بیش از افزایش یا کاهش شاخص کل است. اما اگر به هر دلیلی‌ بازار حرکتی صعودی به خود گرفت، می‌توان در فاز اول سناریوی افزایشی‌ انتظار داشت‌ تا منطقه 184 هزار واحد افزایش داشته باشد. در این فاز علاوه بر دو محدوده 149 هزار و 500 واحد و 168 هزار واحد، سه میانگین متحرک 50، 90 و 120 روزه نیز نقش مقاومتی بازی می‌کنند و کار را برای ادامه حرکت صعودی دشوار خواهند کرد. در پرده دوم از سناریوی افزایشی شاخص هدف 217 هزار واحد را دنبال می‌کند که البته مقاومت 200 هزار واحد می‌تواند از تکمیل این مرحله جلوگیری کند. محدوده‌های مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضه‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمت‌ها باشند.

هنوز جریان پول خاصی وارد بازار سرمایه نشده و از طرفی بی‌اعتمادی عمومی به بورس اوراق بهادار، مانع بزرگی برای ورود افراد حقیقی شده است. از طرفی مقاومت‌های بسیار قدرتمندی پیش روی شاخص قرار دارند. همچنین اراده‌ای برای رونق گرفتن بازار سرمایه دیده نمی‌شود، بنابراین با شکسته شدن میانگین متحرک 150 روزه به سمت پایین احتمال کاهش قیمت‌ها نیز افزایش خواهد یافت. به هر ترتیب هدف پرده اول از سناریوی کاهش قیمت‌ها محدوده 131 هزار و 500 واحد است که البته میانگین متحرک 200 روزه می‌تواند مانع این کاهش قیمت شود. در صورت شکسته شدن این محدوده دوباره شاهد فروش‌های هیجانی خواهیم بود و پرده دوم از سناریوی کاهشی می‌تواند تا سطوح 95 هزار و 500 واحد ادامه پیدا کند. منطقه حمایتی 110 هزار واحد، حمایتی بسیار قدرتمند است که می‌تواند مانع تکمیل این مرحله از ریزش قیمت‌ها شود. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضا کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.