این منطقه بارها به عنوان سطح حمایتی بسیار خوبی عمل کرده و در صورتی که این محدوده به سمت پایین شکسته شود، احتمالا شاخص تا سطح میانگین متحرک 200 روزه هم افت داشته باشد. بسیاری از افراد با ریسک‌های متفاوت، در صورت شکسته شدن این محدوده به سمت پایین، به فکر خروج سرمایه‌های خود از بازار می‌افتند. میانگین متحرک 50 روزه نیز در حال قطع کردن میانگین متحرک 90 روزه به سمت پایین است که خود زنگ خطری برای سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود. البته این موضوع هنوز به طور کامل اتفاق نیفتاده و این دو سطح با یکدیگر درگیر هستند.

میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب‌کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌روی اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

شاخص در پایین ابر ایچیموکو در حال حرکت است و این موضوع نشان می‌دهد که روند فعلی شاخص نزولی است. دو نوسان نمای سنکوی A و سنکوی B بدنه اصلی ابر ایچیموکو را می‌سازند که اطلاعات خوبی به تحلیلگران می‌دهند. ابر کوموی نزولی آینده و همچنین شیب منفی سنکوی A، احتمال حرکت نزولی را در روزهای آتی نشان می‌دهد. در صورت افزایش قیمت‌ها، بدنه اصلی ابر کومو به عنوان سطح مقاومتی بسیار قدرتمندی نقش بازی کند.

ابر ایچیموکو مجموعه‌ای از شاخص‌های تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهت گیری بازار را نشان می‌دهد. ابزار ایچیموکو این کار را با گرفتن چند میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام می‌دهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه «ابری» استفاده می‌کند که سعی در پیش‌بینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد. اگرچه این ابزار در نگاه اول پیچیده به نظر می‌رسد، اما افرادی که با چگونگی خواندن نمودار آشنا هستند، معمولا می‌توانند با استفاده از آن، تحلیل‌های خوبی از آینده بازار داشته باشند. ابر قسمت اصلی شاخص است. وقتی قیمت زیر ابر است روند نزولی است. وقتی قیمت بالاتر از ابر باشد، روند صعودی است و هنگامی که قیمت درون ابر قرار دارد بازار در حالت بی‌تصمیمی قرار دارد.

سرمایه‌گذاران بسیار ریسک‌پذیر و همچنین فعالانی که نظاره‌گر بازار هستند، به هیچ‌کدام از صنایع بازار احساس خوبی ندارند. اگرچه بسیاری از آنها در وضعیت بنیادی مناسبی هستند. در این شرایط و با توجه به دامنه نوسان نامتقارن و افزایش ریسک نقدشوندگی در بازار احتمال حرکت در روندی خنثی بیش از افزایش یا کاهش شاخص کل است اما اگر به هر دلیلی شاخص بورس اوراق بهادار حرکتی صعودی به خود گرفت، می‌توان در فاز اول سناریوی افزایشی انتظار داشت تا منطقه یک میلیون و 300 هزار واحد افزایش داشته باشد. در این فاز علاوه بر محدوده یک میلیون 257 هزار واحد، سه میانگین متحرک 50، 90 و 120 روزه نیز نقش مقاومتی بازی می‌کنند و کار را برای ادامه حرکت صعودی دشوار خواهند کرد. در پرده دوم از سناریوی افزایشی شاخص هدف یک میلیون و 450 هزار واحد را دنبال می‌کند که البته مقاومت یک میلیون 365 هزار واحد می‌تواند از تکمیل این مرحله جلوگیری کند. با کمی خوش‌بینی می‌توانیم امیدوار باشیم شاخص تا چند ماه آینده به محدوده‌های یک میلیون و 500 هزار واحد برسد. محدوده‌های مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضه کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمت‌ها باشند.

هنوز جریان پول خاصی وارد بازار سرمایه نشده و از طرفی بی‌اعتمادی عمومی به بورس اوراق بهادار، مانع بزرگی برای ورود پول افراد حقیقی شده است. از طرفی مقاومت‌های بسیار قدرتمندی پیش روی شاخص قرار دارند. در حال حاضر شاخص کل، در سطح بسیار مهم یک میلیون و 172 هزار واحد قرار دارد و در صورتی که این منطقه و میانگین متحرک 150 روزه به سمت پایین شکسته شوند می‌توان انتظار داشت در پرده اول از سناریوی کاهش قیمت‌ها شاخص تا منطقه یک میلیون و 100 هزار واحد افت داشته باشد که البته منطقه یک میلیون و 130 هزار واحد به عنوان سطوح حمایتی می‌تواند مانع کامل شدن این پرده از کاهش قیمت‌ها شود. اگر بازار نتواند در محدوده هدف پرده اول از سناریوی کاهشی خود را جمع و جور کند، انتظار می‌رود در فاز دوم سناریوی کاهشی، سرمایه‌گذاران با فروش‌های هیجانی باعث افت شاخص تا محدوده‌های محدوده یک میلیون و 50 هزار واحد یا حتی یک میلیون واحد شوند. فعلا شکسته شدن محدوده یک میلیون واحد به سمت پایین دور از ذهن است ولی اگر این اتفاق بیفتد، سطح 915 هزار واحد می‌تواند نقش حمایتی خوبی داشته باشد. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضا کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.