به گزارش ایسنا به نقل از شبکه بلومبرگ، زلزله سیاسی اخیر در عربستان سعودی به ارزیابی‌هایی درباره آینده پادشاهی سعودی منجر شده است اما اغلب تحلیل‌گران این مساله به شدت بزرگ‌تر که فراتر از تحولات منطقه در حال پدیدار شدن است، غفلت می‌کنند؛ چشم‌انداز یک تقابل نظامی میان ایران و آمریکا به سرعت در حال شدت گرفتن است.

هم‌زمان که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در حال تقویت قدرت از طریق بازداشت شاهزادگان سرمایه‌گذاران میلیاردر روحانیون وهابی و مدافعان حقوق بشر که تهدیدی برای حکومت وی محسوب می‌شوند، بود، پادشاهی عربستان ادعا کرد که ایران مسوول حمله موشکی حوثی‌های یمن به ریاض است.

در این میان سعد الحریری نخست‌وزیر لبنان که متحد نزدیک سعودی‌ها به شمار می‌آید در حالی‌که در ریاض به سر می‌برد استعفا داد و مدعی شد که به دلیل ترس از ترور به دست حزب‌الله که مورد حمایت ایران است دست به این کار زد. ارتش و حزب‌الله لبنان هر دو وجود چنین طرحی را رد کردند. لبنان به طور روزافزون در حال تبدیل شدن به نقطه انفجار در جنگ سرد میان تهران و ریاض است.

به گزارش بلومبرگ، اگر عربستان سعودی به زور با ایران وارد درگیری نهایی شود، آمریکا خود را میان این معرکه خواهد یافت. اظهارات دونالد ترامپ رییس‌جمهور آمریکا و تیم مشاور امنیت ملی وی بر رویکرد تقابلی‌تر واشنگتن در قبال تهران تاکید می‌کنند. این رویکرد شامل تایید نکردن توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در سال 2015 با وجود شواهد قوی مبنی بر پایبندی ایران به توافق، وضع تحریم‌های جدید علیه سپاه پاسداران ایران، حزب‌الله و برنامه موشکی ایران می‌شود.

تمایل دولت ترامپ برای منزوی کردن ایران و فشار بر این کشور نشان دهنده تفکر باقی‌مانده‌ای است که واقعیت‌های کنونی در خاورمیانه را در نظر نمی‌گیرد. محتمل‌ترین نتیجه این است که دست ایران در منطقه قوی‌تر خواهد شد، همان‌طور که پس از حمله رییس‌جمهور جورج بوش به عراق در سال 2003 این‌گونه شد.

ایران مسلما قدرتمندترین بازیگر منطقه‌ای در خاورمیانه است. ایران در عراق، سوریه و لبنان نفوذ دارد و این نفوذ تا یمن و افغانستان گسترش یافته است. عقب راندن قدرت ایران به معنی مقابله با نیروهای ایران خواهد بود که در کنار شبه نظامیان این کشورها قرار دارند یا مهمان دولت‌هایی همچون عراق و سوریه هستند.

علاوه بر این ایران دیگر در جهان منزوی نیست. این کشور روابطی قوی با روسیه دارد و منافع مشترکش با ترکیه در مسائلی همچون استقلال کردستان عراق و تقویت دولت مرکزی بغداد رو به افزایش است. هم ایران و هم ترکیه از قطر در برابر عربستان و امارات متحده عربی حمایت می‌کنند. این اختلافات گشایش‌هایی را برای ایران ایجاد کرده است تا در مقایسه با قدرت‌های دیگری مثل چین و هند نیرویی در خاورمیانه به شمار آید که باعث ثبات منطقه می‌شود.

تلاش‌های آمریکا برای تضعیف توافق هسته‌ای نیز تنها سبب خواهد شد دیگر بازیگران جهان به ویژه کشورهایی اروپایی که تهران را شریکی قابل اعتمادتر در پایبندی به تعهداتش می‌بینند طرف ایران را بگیرند.

ایران همچنین بیش از پیش در حال چرخش به سمت آسیا برای تجارت و گرفتن اعتبار است. چین به ایران به عنوان یک عضو ضروری پروژه بزرگش برای احیای جاده ابریشم موسوم به "یک کمربند یک جاده" می‌نگرد که هدف آن اتصال پکن به خاورمیانه و اروپا است.

ژاپن، کره جنوبی و هند نیز به تهران به چشم یک بازار ارزشمند برای دستاورد اقتصادی در آینده نگاه می‌کنند. تمامی آنها اکنون خریداران نفت خام و محصولات پتروشیمی ایران هستند و به دنبال سرمایه‌گذاری پایدار در اقتصاد این کشورند.

بلومبرگ در ادامه گزارش داد: بعید است که تحریم‌های آمریکا علیه ایران نفوذ این کشور در خاورمیانه را باز گرداند. دولت سوریه به شدت به ایران وابسته است و دولت عراق نیز به تهران به عنوان شریک اصلی در مبارزه علیه تروریسم و استقلال منطقه کردستان عراق می‌نگرد.

بدون شک تحریم‌ها رشد اقتصادی ایران را کند می‌کند اما به طور قطع توانایی این کشور برای نفوذ را از بین نمی‌برد.

بنا بر این دولت ترامپ می‌تواند با ایران به عنوان یک رقیب بزرگ همچون روسیه و چین رفتار کند، نه یک نیروی مخرب در منطقه. واشنگتن می‌تواند هر جا که مناسب و ممکن است با ایران تعامل کند و در موارد دیگر نیز اگر لازم است به وضوح مشخص کند که بر سر امنیت و ثبات متحدانش سازش نخواهد کرد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.