افزایش ۱۵ درصدی قیمت نان با دستور مستقیم رییس جمهوری متوقف شد و به همین خاطر این افزایش قیمت که قرار بود از چهارم آذراعمال شود فعلا منتفی شده است.

این در حالی است که ستاد تنظیم بازار افزایش ۱۵ درصدی را تصویب و ابلاغ کرده و اطلاع رسانی هم انجام داده بود. هر چند دستور توقف افزایش قیمت یا افزایش ولی به میزان کمتر سابقه داشته ولی در این قضیه چند نکته متفاوت به چشم می خورد:

نخست این که این بار قبل از آن که مصرف کنندگان اعتراض کنند خود نانوایان زبان به اعتراض گشودند. قاعدتا آنان باید از این افزایش استقبال می کردند اما اعتراض کردند. چرا؟ چون افزایش قیمت الزاما به سود بالاتر نمی انجامد. بلکه ممکن است به کاهش مصرف و خرید منجر شود.

 دیگر این که آزادپزها بیم آن دارند که ۱۵ درصد روی قیمت نان گذاشته شود ولی در مقابل آرد هم ۳۰ درصد گران شود و در واقع مقدمه ای برای آرد گران تر باشد. به خاطر همین ترجیح می دهند نان گران نشود تا ناگزیر نباشند آرد گران تر بخرند.

وجه دوم قضیه این است که ظاهرا با کاهش وزن چانه ها هم موافقت شده و به این ترتیب عملا همان ۱۵ درصد افزایش اتفاق افتاده است.

بحث قیمت نان در کشورهایی مانند ایران فراتر از یک موضوع اقتصادی است و می تواند به بحران های اجتماعی و حتی سیاسی منتهی شود و به همین دلیل حاسیت های زیادی درباره آن اعمال می شود.

 دستور توقف افزایش قیمت نان؛ واقعیت ها و نگرانی ها

در سال های جنگ تحمیلی مهم ترین موضوعی که رهبر فقید انقلاب مدام به نخست وزیر وقت گوشزد می کردند تامین نان در سراسر ایران و با قیمت پایین بود تا قوت لایموت مردم به خاطر جنگ تهدید نشود.

 نخست وزیر نیز از مشاوره های مرحوم عالی نسب و یک تیم دلسوز که تمام وقت و زندگی خود را صرف مدیریت آرد و غله و نان کرده بودند بهره می گرفت و حتی وقتی سیلوها عملا خالی شده بود تصور عمومی در جامعه این نبود که جای نگرانی وجود دارد و هیچ گاه به نانوایی ها هجومی صورت نگرفت.

امام خمینی متولد ۱۲۸۱ خورشیدی بود و این یعنی در شهریور ۱۳۲۰ نزدیک ۴۰ سال داشته ومرد کاملی بوده و خاطرات قحطی و بی نانی به دلیل جنگ دوم جهانی را به یاد داشت و نمی خواست در جنگ با عراق تکرار شود. اهمیت نان نزد امام چنان بود که در اختلاف های داخلی دولت بر سر سازمان غلات جانب نخست وزیر را گرفت .

این در حالی بود که حبیب الله عسگر اولادی به عنوان وزیر بازرگانی مدیریت بازار و توزیع کالا را بر عهده داشت و معتقد بود میدان را باید به بخش خصوصی سپرد و دولت نباید دخالت کند و استعفا کرد و احتمالا می پنداشت با توجه با سابقه بسیار طولانی تر آشنایی امام با او به نسبت نخست وزیر جانب او را می گیرد اما این اتفاق نیفتاد و خود از کابینه خارج شد و به جای او وزیری آمد که کاملا با نظرات مرحوم عالی نسب و نخست وزیر هماهنگ بود (حسن عابدینی جعفری).

چندی بعد هم وقتی انتقادات راست گرایان از دولت بالا گرفت و دولت را به ضدیت با بازار متهم کردند امام خمینی در موضعی صریح آنان را به باد انتقاد گرفت و گفت: «شماها که از عهده اداره یک نانوایی هم بر نمی آیید» و این جمله سنگین ترین طعنه ای بود که متوجه آنان شد.

غرض این است که گفته شود یکی از مهم ترین دلایلی که امام از دولت دفاع مقدس حمایت می کرد همین بود که تامین ارزاق و خصوصا نان دچار مشکل و دست خوش سودجویی های کاسب کارانه و بازار محورانه نشود.

با این همه پرداخت یارانه به نان موجب اسراف آن هم می شد به گونه ای که حجم انبوهی از نان خشک تولید می شد که در محله ها جمع آوری و در سوله ها دپو می شد و در اختیار دامداری ها قرار می گرفت و اخیرا این بحث هم مطرح شده که یکی از دلایل شیوع سرطان خوراک نان های کپک زده بوده است. ارزانی بیش از حد یک کالا موجب اتلاف منابع می شود کما این که کود اوره که تقریبا رایگان در اختیار کشاورزان قرار می گرفت چنان مورد استفاده بود که ه کیفیت زمین های کشاورزی آسیب رساند.

براین پایه می توان گفت اصل آزاد سازی قیمت نان در راستای هدف مندی یارانه ها و با نوجه به اتمام جنگ فی نفسه تصمیم درستی بوده است اما این نکات را باید لحاظ کرد:

نخست این که آزاد سازی نباید به معنی رها سازی باشد و نمی توان میلیون ها خانوار زیر خط فقر را اسیر مناسبات بازار آزاد و از نان هم محروم کرد.

 دیگر این که قرار بود کارخانه های نان صنعتی احداث شوند و گسترش یابند تا به مرور از تقاضای نان سنتی کاسته شود اما این اتفاق ان گونه که انتظار می رفت رخ نداده است.

 نکته سوم هم این که قیمت برخی از انواع نان را که پخت آن ها آسان تر و اقتصادی تر و مورد استقبال بیشتر اقشار آسیب پذیر است (مانند لواش) می توان ثابت نگاه داشت و اجازه داد قیمت انواع دیگر در بازار رقابت تعیین شود.

 روش دیگر این است که از هر نوع قیمت یک گونه ساده آن ثابت بماند اما ورژن های دیگر را بتوانند با قیمت های متنوع عرضه کنند. تا هم خلاقیت و کیفیت بالا برود و هم اقشار تهی دست از این حداقل محروم نشوند.

این روش درباره فرآورده های شیر اعمال شده و نتیجه داده است. شیر ساده یا ماست ساده با قیمت کمتر عرضه می شود اما در انواع دیگر دست شان باز است. حساسیت قیمت متوجه ماست است و لبنیات فروش مثلا ماست و خیار را با قیمت مورد نظر خود عرضه می کند.

چند واقعیت دیگر هم می تواند مورد توجه قرار گیرد:

- مصرف نان در ایران همچنان از سرانه بسیاری از کشورهای توسعه یافته بالاتر است. جدای سنت های غذایی هر چه سطح درآمدی بالاتر باشد چه بسا مصرف نان هم کمتر شود.

- نان با همه جوانب مختلفی که توضیح داده شد محصول نهایی یک کارگاه تولیدی به نام نانوایی است. نمی توان تمام اقلام مصرفی این کارگاه اعم از قیمت انرژی و دستمزد کارگر و مالیات و عوارض را افزایش داد و انتظار داشت قیمت محصول نهایی ثابت بماند و مشمول تورم نشود.

 

کوتاه آن که دستور رییس جمهوری برای توقف افزایش قیمت نان نشان می دهد با نان وقیمت آن نمی توان شوخی کرد و در تصمیم گیری ها تنها نمی توان به جنبه های اقتصادی توجه داشت و از جنبه های سیاسی و اجتماعی غافل بود.

مادام که نان به عنوان کالای معیار مطرح باشد این نگرانی وجود دارد که هر گونه افزایش قیمت در آن بر نرخ تورم اثر بگذارد و تنها هنگامی می توان اقدام به افزایش کرد که اولا بیم محرومیت از قوت لایموت وجود نداشته باشد. ثانیا به عنوان کالای معیار بر نرخ تورم اثر نگذارد.

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.