تخم‌مرغ از دیرباز توانسته است گروه‌ها و احزاب سیاسی و دولت‌ها را به زانو دربیاورد. یعنی بلایی که گرانی تخم‌مرغ در برهه‌های حساس بر سر دولت‌ها آورده گرانی دلار و مسکن نیاورده است.

البته هم مرغ و هم تخم‌مرغ همیشه برای دولت‌ها دردسر ایجاد کرده‌اند اما دردسر مرغ باز قابل تحمل است تا دردسری که تخم‌مرغ درست می‌کند. مثلا فکر کن مثل آقای احمدی‌نژاد مشغول سخنرانی درباره مدیریت جهان باشی بعد در گوشت بگویند استاد جهان را بی‌خیال شو، تخم‌مرغ گران شد! یا مثل آقای روحانی در حال سخنرانی درباره خروج از رکود باشی که در گوشت بگویند استاد زیاد روی خروج از رکود مانور نده، تخم‌مرغ گران شد!

یعنی اگر روزی احمدی‌نژاد جهان را هم مدیریت می‌کرد باز هم در حل مشکل تخم‌مرغ می‌ماند، چرا که خود مرغ که تولیدکننده تخم‌مرغ است درمی‌ماند که چگونه قیمت چیزی که خودش تولید می‌کند از خودش گران‌تر می‌شود؟

گرانی تخم‌مرغ از جمله چیزهایی است که یک متولد دهه هشتاد با یک متولد دهه ده را به هم پیوند می‌زند. یعنی رد گرانی تخم‌مرغ را اگر دنبال کنی دقیقا به کوروش کبیر می‌رسی و متوجه می‌شوی که کوروش کبیر کشورگشا هم در تخم‌مرغ مملکت خویش مانده بود. اصلا چرا تا کوروش برویم، همین گلستان جناب سعدی را باز کنیم می‌بینیم در آن زمان هم مشکل تخم‌مرغ داشته‌اند:

«آورده‌اند که نوشین روان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند از این قدر چه خلل آید. گفت بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده است، هر که آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.

اگر ز باغ رعیت مَلَک خورد سیبی

برآورند غلامان او درخت از بیخ

به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد

زنند لشکریانش هزار مرغ بر سیخ

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.