محمدحسین صفار هرندی سخنران پیش از خطبه‌های اولین نماز جمعه تهران در سال ۱۳۹۷ ضمن تبریک به مناسبت آغاز سال نو، خداوند را به خاطر نعمت تحول در ایام شکر کرد و گفت: ۴۰ سالگی سن رسیدن به پختگی است. اگرچه سن پیری محسوب نمی شود، ولی آغاز میانسالی محسوب می شود. گفته می شود در ۴۰ سالگی مستحب است عصا به دست گیرند که این موضوع حکایت از این دارد که انسان تکیه‌گاه خود را محکم کند و در این سن احتیاط کند و محافظه کاری به خرج دهد، اما آیا این موضوع در مورد انقلاب که به ۴۰ سالگی رسیده، صادق است؟ یعنی انقلاب باید محافظه کار شود؟

اهم اظهارات هرندی به شرح زیر است:

* مرحوم مهندس بازرگان ۷۳ سال داشت که می گفت امام با اینکه سن‌شان چند سالی از من بیشتر است، عجیب است که مانند جوان‌ها عمل می کنند و من نمی توانم همپای ایشان باشم. چه در زمان رهبری حضرت امام (ره) و چه در زمان پرافتخار بعد از ایشان، این انقلاب با شتاب و سرعت جلو می رفته است. در مرکزیت این انقلاب بزرگوارانی با نیروی جوانی جلودار بودند که هیچگونه احساس کمبودی در هدایت ها و مرکزیت دیده نمی شد.

* انقلاب اسلامی در ۴۰ سالگی نه تنها عصا به دست نگرفته بلکه عصا به زیر بغل دیگران گذاشته است، دولت‌ها برای درخواست کمک به سوی این نظام آمدند. دولت هایی که برخاسته از رای مردم بوده ولی در حال سقوط بودند، مانند سوریه. شیاطین اصرار داشتند دولت های مردمی را ساقط کنند که در اینجا با توسل به تجربیات انقلاب اسلامی شرایط معکوس شد. همه می دانند که مداخلات ما از جنس مداخلات لشکرکشی نبوده و آنها هم توقع عمده‌ای از ما نداشتند. آنها از ما درخواست تجربه داشتند، کاری که حاج قاسم سلیمانی و یاران اندک ایشان در سوریه انجام دادند حداقل کمکی بود که می توانستیم انجام دهیم که حاصلش ارزشمند بود.

* وقتی می‌گوییم انقلاب ۴۰ ساله شده، موضوعاتی در پشت این جمله نهفته است. عده‌ای این برکات را نادیده می گیرند و می گویند انقلاب اسلامی که در سال ۵۷ رخ داد، یک اتفاق بود، امروز باید با دهکده جهانی و کدخدا همراه شویم. آن صدام بعثی هم این فکر را می کرد، اما امروز کجاست؟ قذافی یا بن علی یا مبارک امروز کجا هستند؟ کسانی که فکرشان مانند برخی وطنی‌های ماست که می توانیم با نزدیک شدن به آمریکا خودمان را بیمه کنیم.

*حمایت از کالای ایرانی باید تبدیل به یک فرهنگ و گفتمان غالب شود. تجربه‌های ۴۰ ساله نشان داده دولتهای غربی نمی خواهند ما را آرام بگذارند، حتی وقتی روی خوش به آنها نشان می دهیم. در برجام اندک تمایلی به سمت آنها نشان دادیم ولی تحریم‌های ما گسترده‌تر شد. پس باید راه‌حل را در درونمان جستجو کنیم؛ یعنی اقتصاد درونزا که البته برونگرا هم باشیم. ما نمی خواهیم دورمان حصار بکشیم. در بندهای اقتصاد مقاومتی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین شد و خدمت مقام معظم رهبری رسید و ایشان ابلاغ کردند، هیچگونه انزوایی دیده نمی شود. ما در اقتصاد مقاومتی هم واردات داریم و هم تجارت با کشورهای خارجی.

* باید چرخ اقتصاد داخلی را به گردش درآوریم، تا کسانی که منتظر قرار و مدار گذاشتن با ما هستند، هنگامی که با ما مواجه می شوند، لاجرم به ما امتیاز دهند. وقتی نیازهای‌مان زیاد می‌شود زمینه پذیرش شرایط فراهم می‌شود. عزت در بی‌نیازی است. در سال ۵۶ در بهترین حالت، سرانه درآمد ملی ۱۵۰۰ دلار بود اما امروز به ۱۶۷۰۰ دلار رسیده است. کشور ما ۱۰ برابر ثروتمندتر شده، کسانی ممکن است بگویند این ثروت در جیب عده‌ای رفته، این موضوع را انکار نمی کنم. بزرگ و پیشوای ما هم تذکراتی را نسبت به این موضوع داشتند و انتقاداتی را نسبت به فسادهایی که در بخش‌هایی وجود دارد، داشته‌اند ولی با همه اینها فاصله طبقاتی امروز کاهش پیدا کرده و به شرایط بهتری رسیده است.

* چرا ناراضی هستیم؟ لیست نیازهای یک خانوار در سال ۵۶ را می توان در ذهن سپرد اما امروز این نیازها از عدد خارج شده و نیازهای جدید اضافه شده است. با این نیازها هرچه درآمد داشته باشیم، بلعیده می شود. باید بی نیازی را در دستور کار قرار دهیم. نیازهایی که وابسته به کالاهای خارجی است را سرکوب کنیم تا بتوانیم این کالاها را در داخل تولید کنیم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.