در ادامه این مطلب آمده است: در همین رابطه، تصمیم عربستان در مورد سرمایه گذاری میلیاردی در پالایشگاههای تکریر در بنادر گوادر، مورد استقبال پاکستان و چین واقع شد. علاوه بر اینکه این تصمیم می تواند موجب تقویت کمربند محاصره ای شود که عربستان در تلاش است آن را علیه ایران محکم کرده و به جایگاه و قدرت جذب بندر چابهار ضربه بزند. اما آنچه برای پاکستان راضی کننده است، برای هند زیان آور محسوب می شود؛ چرا که اگر بنادر گوادر به پایگاه تجاری اصلی تبدیل شوند، بندر چابهار که هند سرمایه گذاری هنگفتی در آن کرده است، به یک بندر حاشیه ای بدل می شود.

این در حالی است که در سفر ولی عهد سعودی به هند، این کشور هم از سرمایه گذاری های سخاوتمندانه عربستان بهره مند شد، تا آنجا که وزیر انرژی سعودی، خالد الفالح تصریح کرد که هند، هدف شماره یک سرمایه گذاری های عربستان است.

همزمان، هند از کوچ سرمایه های سعودی به پاکستان، دشمن خود راضی نیست و در این باره احساس نگرانی می کند. بن سلمان قصد دارد با ارائه چکهای میلیاردی خود و سرمایه گذاری های عظیم شرکتهای نفتی اش در هند و پاکستان -دو کشوری با یکدیگر دشمنی دارند- نفوذ سیاسی خود را گسترش دهد تا به این شکل، افق تجارت این کشورها با ایران را محدود کرده و بازارهای مهم در اسیا را حتی پس از دوره تحریمهای آمریکا، به خود اختصاص دهد.

با این حال، باید گفت استقبال گرمی که از بن سلمان در شرق خاورمیانه به عمل آمد، باعث از بین رفتن تنش های بین او و کنگره آمریکا نمی شود؛ همانطور که پیش بینی می شود کنگره در آغاز ماه آینده طرح مربوط به توقف مشارکت نظامی و مالی آمریکا در جنگ یمن را تصویب کند.

علاوه بر اینکه بررسی هایی در مورد برنامه های دولت آمریکا در خصوص فراهم کردن تکنولوژی ساخت زرادخانه های هسته ای تولید برق برای عربستان نیز صورت خواهد گرفت، بویژه بعد از آنکه مشخص شد مایکل فلین، مستشار امنیت ملی دولت ترامپ در معامله ای که در این باره انجام شده، دست داشته است.

و مساله جالب توجه آنکه در این رابطه هیچ صدای اعتراض رسمی از اسرائیل شنیده نشد، در حالی که معامله مذکور می تواند ظرفیتهای هسته ای تهدیدآمیزی را به عربستان واگذار کند.

افزون بر روابط متشنج ریاض با واشنگتن، باید به تصمیم آلمان در مورد عدم فروش سلاح به عربستان به دلیل مسئولیت آن در نتایج تراژیک جنگ یمن نیز اشاره کنیم.

به طور کلی، در سال گذشته، سرمایه گذاریهای خارجی در عربستان سعودی کاهش چشم گیری داشته و نسبت بیکاری در این کشور به ۱۲.۸درصد رسید. البته این شاخصها تاثیری بر سطح متوسط زندگی در عربستان ندارد و نمی تواند سرمایه گذاریهایی که سعودیها برای یافتن جایگاهی برای خود در اسیا و خاورمیانه انجام می دهند را متوقف کند.

در مقابل، عربستان هنوز نتوانسته است دسته چک خود را به عاملی برای بالا بردن جایگاه سیاسی اش بعنوان یک دولت منطقه ای بزرگ، تبدیل کند. لیست شکستهای سیاسی بن سلمان روزبه روز طویل تر می شود:شکست در لبنان، قطع رابطه بی فایده با قطر، مساله خاشقچی که باعث تزلزل در روابط عربستان با دولتهای غربی و بی تاثیری جایگاه آن در عملیات سیاسی بین اسرائیل و فلسطینی ها شد و در نهایت، جنگ یمن.

این حالتهای شکست موجب کاهش جایگاه مملکت سعودی شد و با این شرایط، ایا حکومت بن سلمان توان تحمل بار درگیری با ایران را دارد؟ گزینه «روی آوردن به شرق» که بن سلمان بعنوان بخشی از برنامه درگیری با ایران اتخاذ کرده است، شاید با هدف زورآزمایی اش برای تبدیل قدرت اقتصادی عربستان به ابزاری برای مبارزه سیاسی با ایران باشد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.