مرد میانسال گفت: حدود ۱۰ روز قبل مرد جوانی به مؤسسه‌ام آمد و یک خودروی سوناتا را برای عروسی‌اش اجاره کرد. او کارت ماشین را هم از من گرفت تا اگر پلیس از او مدارک ماشین را خواست در اختیارشان قرار دهد. برای این قرارداد هم ۷۰ میلیون تومان به صورت نقدی پرداخت کرد. قرار ما یک هفته بود، اما با پایان هفتمین روز از پس دادن ماشین خبری نشد. با شماره وی تماس گرفتم اما تلفن همراهش خاموش بود.

سرقت‌های سریالی

با شکایت مرد میانسال تحقیقات برای یافتن خودروی سرقتی و دستگیری داماد جوان آغاز شد. از آنجایی که خودروی سوناتا مجهز به سیستم ردیاب بود، مأموران موفق به شناسایی محل نگهداری خودرو شدند. با حضور در محل مأموران متوجه شدند که خودرو در اختیار دکتر میانسالی است. وی در تحقیقات گفت: ماشین را کمتر از یک هفته قبل از پسر جوانی به نام سروش با قیمتی زیر قیمت بازار خریداری کرده ام.

با بررسی مدارک خودروی سوناتا مشخص شد مدارک جعلی بوده و او خودروی سوناتا را با مدارک جعلی خریداری کرده است.

در ادامه تحقیقات مأموران پایگاه دوم پلیس آگاهی پایتخت با پرونده‌های مشابه مواجه شدند. سرقت‌هایی که در آنها مرد جوانی به عنوان داماد به سراغ مؤسسات کرایه خودرو رفته و خودرو را در ازای پرداخت ۶۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان به مدت یک هفته اجاره می‌کرد. بعد از آن خودرو بازگردانده نمی‌شد و با بررسی‌های صورت گرفته مشخص می‌شد خودروهای اجاره‌ای با مدارک جعلی به افراد ثروتمند فروخته شده است.

دستگیری سر بزنگاه

با بدست آمدن این شگرد، موضوع سرقت خودروهای مدل بالا به همه مؤسسات کرایه خودرو اعلام شد و با دادن آموزش‌های لازم مأموران از صاحبان مؤسسات کرایه خودرو خواستند تا در صورت مشاهده چنین شرایطی موضوع را به پلیس خبر دهند.

چند روز بعد از این ماجرا، صاحب یکی از مؤسسات کرایه خودروهای لوکس در شمال تهران با پلیس تماس گرفت و از مراجعه مرد جوانی خبر داد که به همان شیوه و شگرد قصد کرایه خودرو را دارد.

بدین ترتیب مأموران راهی محل شده و داماد جوان را دستگیر کردند. مرد جوان ابتدا منکر سرقت بود اما در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت‌های سریالی اعتراف کرد.

با اعتراف مرد جوان، به دستور بازپرس بهشتی از شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت، سه همدست دیگر او نیز دستگیر شدند و بررسی‌ها برای دستگیری سردسته این باند ادامه دارد.

گفت‌وگو با متهم

چطور شد که به این شیوه سرقت کردید؟

باند ما یک مغز متفکر داشت که ایده‌ها را او می‌داد. درست مثل فیلم‌های خارجی ما را که هر کدام تخصص خاصی داشتیم دور هم جمع کرد.

تخصص‌تان چه بود؟

من و یکی از همدستانم نقش داماد را ایفا می‌کردیم. از آنجایی که خوش قیافه بودیم و خوش سر و زبان به راحتی می‌توانستیم نقش تازه داماد را ایفا کرده و جلب اعتماد کنیم.

دو نفر دیگر چه نقشی داشتند؟

یکی از آنها مرد معتادی بود که با کارت هویتش خودروها را می‌فروختیم. نفر چهارم هم جاعل بود، او اسناد و مدارکی را که برای فروش و کرایه خودرو نیاز داشتیم برای ما فراهم می‌کرد.من و شاهین به مؤسسات کرایه خودرو می‌رفتیم، با مدارک جعلی خودروهای مدل بالا را برای یک هفته اجاره می‌کردیم. با این بهانه که برای تردد در داخل شهر نیاز به کارت ماشین داریم، کارت ماشین را نیز می‌گرفتیم.

چرا یک هفته؟

ما یک هفته برای خودمان وقت می‌خریدیم. بعد از اجاره خودرو، مدارک را به همدست دیگرمان که جاعل بود می‌دادیم و او مدارک جعلی برای خودرو درست می‌کرد. بعد از آن در سایت‌های اینترنتی یا روزنامه‌ها، آگهی فروش خودرو را زیر قیمت بازار منتشر می‌کردیم تا بتوانیم خودرو را به راحتی به فروش برسانیم. زمانی که مشتری با ما تماس می‌گرفت، همدست معتادمان به دفترخانه می‌رفت و خودروی سرقتی را به فروش می‌رساند. تمام این عملیات در مدت یک هفته صورت می‌گرفت. این زمان برای فرار ما کافی بود.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.