متهم که دو سال قبل در یک نزاع دسته‌جمعی مرتکب قتل شده‌ بود، در جلسه محاکمه درحالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد، خطاب به اولیای‌دم گفت بسیار شرمنده ‌است و روی نگاه‌کردن به صورتشان را ندارد.

 

نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، در جایگاه قرار گرفت و در توضیح کیفرخواست گفت: اردیبهشت سال ۹۶ وقوع یک درگیری دسته‌جمعی در سه‌راه تقی‌آباد به پلیس اعلام شد. مأموران به محل درگیری رفتند و مشخص شد در این نزاع پسری ۲۶ ساله به نام پدرام کشته شده است. جنازه خونین پدرام با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد. پلیس در شاخه دیگری از تحقیقات متوجه شد عامل جنایت که امید ۳۰ ساله است، بعد از درگیری فرار کرده و مخفی شده ‌است. پلیس به ردیابی امید پرداخت و او را بازداشت کرد.

نماینده دادستان ادامه داد: متهم به درگیری دسته‌جمعی و قتل پدرام اعتراف و صحنه قتل را هم بازسازی کرد؛ بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده و سایر مستندات درخواست دارم حکم قانونی در این زمینه صادر شود.

در ادامه اولیای‌دم مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. آنها گفتند به‌هیچ‌وجه حاضر به گذشت نیستند و زندگی آنها بعد از قتل فرزندشان تحت تأثیر قرار گرفته ‌است و هیچ‌کدام از اعضای خانواده حال خوبی ندارند.

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: آن روز از خیابان عبور می‌کردم که با دوست پدرام به نام سهیل روبه‌رو شدم. او به من نگاه چپ کرد و من به خاطر نگاه چپ به او اعتراض کردم که با هم درگیر شدیم. درگیری میان ما تمام شد و می‌خواستم به خانه‌ام برگردم که سهیل با دوستش پدرام تماس گرفت و از او خواست برای کمک بیاید. پدرام وقتی به محل درگیری رسید، مشروب خورده و مست بود. او حالت طبیعی نداشت. در این شرایط به‌سمت من حمله کرد. سهیل و پدرام هر دو به من هجوم آوردند که من برای دفاع از خودم چاقو و قمه کشیدم. در آن درگیری چند نفر دیگر هم حضور داشتند.

متهم درحالی‌که سرش را پایین انداخته بود و اشک می‌ریخت، گفت: من حرفی برای گفتن و دفاعی از خودم ندارم. هر کاری که اولیای‌دم می‌خواهند، بکنند و من تصمیم آنها را قبول می‌کنم. من به‌شدت عذاب‌وجدان دارم و می‌دانم با زندگی این خانواده چه کرده‌ام. فقط از پدر و مادر پدرام تقاضا دارم مرا حلال کنند و ببخشند. من رویم سیاه است و نمی‌دانم چه حرفی بزنم. باور کنید واقعا با پدرام خصومتی نداشتم و با سهیل درگیر بودم. من خیلی پشیمان هستم‌. در این هنگام پدر مقتول برخاست و گفت: من پس از فوت پسرم چشم‌هایم نابینا شد. مرگ پسرم داغ بزرگی بر دل ما بود و من نمی‌توانم از خون پسرم گذشت کنم.

او ادامه داد: پسرم ورزشکار بود و کمربند مشکی داشت و چندین مدال گرفته بود. او هرگز در زندگی‌اش مشروب نخورده بود، اما حالا متهم ادعا می‌کند پسرم مست بوده که با او درگیر شده است. او می‌خواهد با دروغ‌گویی‌هایش اشتباه خودش را توجیه کند. پسرم آن روز در خانه بود که دوستش سهیل با او تماس گرفت و گفت دعوا شده و بیا کمک کن به ‌همین ‌دلیل هم پسرم رفت. پسرم با لباس راحتی بیرون رفته ‌بود تا درگیری را تمام کند، اما به ما گفتند او کشته شده‌ است.

این مرد درحالی‌که اشک می‌ریخت، گفت: پسرم به فجیع‌ترین شکل ممکن کشته شد. اول رگ اصلی را که در پایش بود، زدند؛ سپس با چاقو گردن او را بریدند و قمه را در قلبش فرو کردند. من نمی‌توانم به‌هیچ‌وجه از قاتل پسرم گذشت کنم.

سپس پدر متهم که در دادگاه حضور داشت، برخاست و گفت: می‌دانم پسرم نادانی کرده و اشتباه بزرگی مرتکب شده است. من حاضرم دست‌وپای پدر مقتول را ببوسم و از او حلالیت بخواهم. من چندین‌بار می‌خواستم مقابل خانه آنها بروم و با آنها صحبت کنم اما اجازه ندادند. حالا عاجزانه التماس می‌کنم تا پسرم را به‌خاطر نوه خردسالم ببخشند.

با این حال، درخواست‌های متهم و خانواده‌اش به جایی نرسید و قضات آخرین دفاع از متهم را گرفتند و با پایان جلسه رسیدگی قضات شعبه ۱۱ برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.