ماجرای حضور نداشتن آمریکایی‌ها در اتاق مذاکرات

روزنامه نیویورک‌تایمز تأکید کرد: آمریکا در مذاکرات هسته‌ای وین برای احیای توافق برجام، در موضع ضعف قرار دارد.

این روزنامه می‌نویسد: برخلاف آنچه گفته می‌شود، مذاکرات وین ارتباط مستقیم با تحولات اوکراین دارد. جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده فکر می‌کند که از یک توافق تازه با ایران، چه چیزی به دست خواهد آورد؟ یک سال پیش، پاسخ به این پرسش برای دولت آمریکا روشن به‌نظر می‌رسید. اما اکنون، در جهان متفاوتی زندگی می‌کنیم، جهانی که روسیه و چین، قطعا خیرخواه آمریکا نیستند و جهانی که سعودی‌ها و اماراتی‌ها به تلفن جو بایدن آن هم در هنگامه بدترین بحران ژئوپولیتیک قرن ۲۱، جواب نمی‌دهند. اینجاست که چه بسا دولت آمریکا باید پیش از امضای دوباره برجام، کمی دقیق‌تر به پیامدهای گسترده‌تر توافق تازه با ایران بیندیشد.

تا اینجا، چنین اتفاقی رخ نداده و گفته می‌شود که توافق با ایران تقریبا به سرانجام رسیده و تنها معطل چانه‌زنی‌های دقیقه آخر بر سر حذف سپاه پاسداران از فهرست تحریم گروه‌های ‌تروریستی است، حال آنکه واشنگتن خود می‌گوید که این گروه مسئول قتل صدها آمریکایی است.

برخلاف نظر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا که می‌گوید رخدادهای اوکراین هیچ ارتباطی با گفت‌وگوهای وین ندارد، باید گفت که اینها کمابیش با هم ربط دارند، چه تاکتیکی و چه راهبردی. آمریکا حتی با ایران گفت‌وگوی مستقیمی هم ندارد و ایرانی‌ها، آمریکا را به اتاق راه نمی‌دهند، اما دولت آمریکا با کمال شگفتی موافقت می‌کند و متکی به میانجی‌هاست. یکی از این میانجی‌ها، میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه است که اوایل همین ماه گفت که «خیلی صادقانه بگویم که ایران در گفت‌وگوهای وین، خیلی بیشتر از آنچه انتظار داشت، دریافت کرد، خیلی بیشتر.» شاید اولیانوف بزرگنمایی هم کرده باشد اما مسکو، با یا بدون توافق، قادر به ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای در ایران خواهد بود بی‌آنکه تحریم‌های جنگ اوکراین، مانع آن شوند و پکن که قراردادی ۲۵ ساله و شراکتی چهارصد میلیارد دلاری با ایران دارد، قادر خواهد بود به تجارت لوکس خود بدون کمترین نگرانی‌ای از تحریم‌های آمریکا ادامه دهد.

روشن نیست که توافق تازه هسته‌ای با ایران، به هیچ‌کدام از دو هدفی که سال پیش وعده داده شد، یعنی توافقی طولانی‌تر و محکم‌تر، دست یابد. نمی‌گوییم هیچ دستاوردی نخواهد داشت و چنانچه توافق به سرانجام برسد، دولت آمریکا به سختی تلاش خواهد کرد تا نشان دهد که این توافق یک پاسخ خوب و کافی به مشکلی است که دیگر گزینه‌هایش همه بدتر بوده‌اند. البته تأکید هم خواهد کرد که چنانچه ایران به سراغ بمب هسته‌ای برود، همه گزینه‌ها روی میز خواهند بود.

مشکل این است که هیچ‌کس در منطقه، این استدلال و نیز تضمین‌های امنیتی آمریکا را باور ندارد و به همین دلیل به تلفن‌های کاخ سفید جواب نمی‌دهد. دستیابی به چنین توافقی، یک شکست راهبردی است هنگامی که تأثیری بیش از به تاخیر انداختن یک بحران و در مقابل تقویت فوری دشمنانمان ندارد. ایران همین چند روز پیش با موشک‌های بالستیک، عراق را هدف قرار داد و در ژانویه هم گروه حوثی مورد حمایت ایران با موشک و پهپاد به ابوظبی حمله کرد. حال وقتی که تهران با میلیاردها دلار درآمد نفتی، سرحال شود، همسایگانش چه احساسی خواهند داشت.

واقعیت این است که امروزه چالش اصلی ژئوپولیتیک پیش روی ایالات متحده همان ذهنیتی است که دوست و دشمن به آن رسیده‌اند: اینکه آمریکا ضعیف، بدون اعتماد به نفس، آشفته و دچار شکاف است. ضرورت دارد که دولت باید، به فوریت پیام این قدرت را ارسال کند. توافقی با ایران که در قیاس با توافق پیشین، ما را ضعیف‌تر و خفیف‌تر می‌کند، پیام وارونه‌ای می‌دهد آن هم در لحظه‌ای که نمی‌توانیم یک پسرفت دیگر را تحمل کنیم.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.