ماجرای نجات شبانه امجدیه توسط رضاکیانیان و دوستانش

نخستین نشست تهران‌شهر با موضوع «حریم تئاتر شهر»، با حضور رضا کیانیان (بازیگر)، شهرام گیل‌آبادی (مدیرعامل سابق خانه تئاتر)، محمدجواد طاهری (مدیر مجموعه تئاتر شهر) و علی اعطا (معمار و عضو پیشین شورای شهر تهران) و به میزبانی محمدجواد حق‌شناس، در محل موزه تصاویر معاصر برگزار شد.

براساس سخنان میهمانان این نشست، حصارکشی تئاتر شهر تنها گزینه روی میز برای حفاظت از این بنای فرهنگی و میراثی نبوده و همه هنرمندان هم‌نظر با مدیران فرهنگی برای حصار‌کشی دور این مجموعه نیستند. در طول این برنامه بارها از مدیر مجموعه تئاتر شهر پرسیده شد چرا طرح حصارکشی برای آگاهی بیشتر علاقه‌مندان منتشر نشده و برای کلنگ‌زنی این حصار آن‌قدر شتاب شد که نقطه کلنگ‌زنی هم آماده نبود.

رضا کیانیان، بازیگر، به عنوان نخستین سخنران این نشست گفت: من بچه تئاتر هستم و دلم برای تئاتر می‌تپد وقتی می‌بینم دور تئاتر شهر تبدیل به زباله‌‌دانی شده است، غیر از زباله‌‌دانی، پخش مواد و بسیاری از آسیب‌ها و مشکلات دیگر که باعث شده کسی اشتیاقی نداشته باشد که به سمت تئاتر شهر برود. مدتی پیش که تئاتری روی صحنه داشتم، متوجه شدم تماشاگر ما دیگر ساعت ۱۰، ۱۱ شب اگر با خانواده هم باشد دچار ترس می‌شود، چون ممکن است چاقوکشی شود و هر اتفاق دیگری هم بیفتد.

او ادامه داد: دور تئاتر شهر باید پاک و تمیز شود و تبدیل شود به یک مکان فرهنگی، درحال‌حاضر یک مکان غیرفرهنگی است و وسط چنین فاجعه‌ای قرار دارد، من بارها درباره تئاتر شهر صحبت کرده‌ام و نوشته‌ام. در زمان دولت جدید مطلبی نوشتم که خطاب به آقای وزیر بود مبنی بر اینکه تئاتر شهر پیشانی فرهنگی شهر تهران است. تئاتر شهر یکی از مکان‌هایی است که همه مردم شهر باید آن را بشناسند و حتی همه مردم کشور باید با آن آشنا باشند و این نکته خیلی مشخص است و باید پررنگ باشد. قبل از انقلاب این‌گونه بود و تا می‌گفتیم تئاتر شهر همه می‌دانستند کجاست اما بعد از آن زمان دیگر کمتر می‌دانند تئاتر شهر کجاست، مگر اینکه تئاتری باشند یا کسانی که اطراف این بنا زندگی ‌کنند، نخست اینکه باید تئاتر شهر را همه بشناسند، دوم اینکه در حال حاضر اطراف این بنا زباله‌‌دانی است و کسی نمی‌تواند به اطراف آن نزدیک شود، یعنی با ترس و لرز به اطراف آن نزدیک می‌شوند.

کیانیان در ادامه با اشاره به اینکه در دوره گذشته مدیریت شهری قرار بود منطقه تئاتر شهر و برخی از خیابان‌های اطراف تبدیل به محله فرهنگی شود گفت: قرار بود این مکان‌ها به تدریج به پیاده‌راه تبدیل شود، قرار بود در آنجا مغازه‌هایی با کاربری فرهنگی راه‌اندازی شود و نظارتی هم بر ساختمان‌های آن محدوده شود، در این طرح پارک دانشجو بخشی از عرصه تئاتر شهر بود.

او یادآوری کرد: پس از آنکه من مقاله را درباره مشکلات این بنای فرهنگی نوشتم، بلافاصله از دفتر وزیر با من تماس گرفته شد، برایم خیلی عجیب بود و درعین‌حال خوشحال‌کننده و گفته شد حرف‌های شما درست است و ما به‌زودی قراری خواهیم گذاشت، با حضور شما و شهردار که بنشینیم و سر این موضوع صحبت کنیم که برای حل مشکلات باید چه کرد؟ این قرار هنوز هم گذاشته نشده است، یعنی آقای وزیر احتمالا فراموش کرده‌اند یا اولویتشان نبوده یا هر دلیلی دیگر اما این قرار هنوز اجرا نشده است.

کیانیان درباره پیگیری‌هایی که برای ساماندهی مشکلات این فضای فرهنگی کرده است هم توضیح داد: در فاصله‌ای که پیگیر ماجرا بودم، با دوستانی آشنا شدم که این دوستان با سرمایه خصوصی «تم پارک» درست می‌کنند، پارکی که یک تم دارد؛ به طور مثال پارک ژوراسیک در سعادت‌آباد و چند پارک موضوعی دیگر هم ساخته‌اند که کپی‌برداری از کشورهای دیگر است، اما مهم این است که در اینجا هم ساخته شده، من بعد از آشنایی پیشنهاد دادم که چرا شما این ایده را برای پارک دانشجو اجرا نمی‌کنید، این هم تم دارد و تم آن نمایش است، خیلی هم استقبال شد، بعد از آن قرار گذاشتیم در دفتر آقای طاهری مدیریت این مجموعه تا درخصوص چگونگی تبدیل این پارک به پارک نمایش صحبت کنیم. قرار بود پیگیری‌های شهرداری توسط سازنده دنبال شود، اما شرط اصلی پذیرش وزارت ارشاد بود، این هم‌زمان شد با پروژه‌ای که آقای طاهری در حال اجرای آن هستند، یعنی محصورکردن تئاتر شهر تا کسانی که تئاتری نیستند و ربطی به تئاتر ندارند مانند معتادان و... به این مکان نیایند و تماشاگر وارد این مجموعه شود و به‌نوعی این فضا محفوظ شود. ولی دوستانی که قرار بود این پروژه را اجرا کنند اعلام کردند وقتی دور این مجموعه محصور شود ما نمی‌توانیم پروژه تم پارک نمایش را اجرا کنیم، چند طرح از سوی خودم مطرح شد که چند طرح را قبول کردند و برخی را هم نه. می‌خواستند یک موزه نمایش در سمت ضلع شرقی درست کنند و آن حوضی که در آن مجسمه کودکان قرار گرفته را به تئاتر یونانی تبدیل کنند و با چتری که طراحی شده بود در تابستان و زمستان از تماشاگران محافظت کند.

به گفته کیانیان، تئاتر یونانی، تئاتری پلکانی است و برخی مواقع دایره‌ای‌شکل است و گاهی شبیه نعل اسب. زیر پله‌ها را می‌خواستیم اتاق گریم و... درست کنیم و نیازی هم نبود که زمین را چندان بکنیم، اما مدیر مجموعه تئاتر شهر به ما اعلام کردند که از زیر زمین این محدوده قنات رد می‌شود، اما این تئاتر روی زمین ساخته می‌شد. به هر حال این نظراتی بود که از سوی ما برای ساماندهی مطرح شد. برای بخش شمالی هم که الان جگرکی و بلالی و... است که برخی از آنها هم موادفروش هستند یعنی زیر چتر این کارها فعالیت‌های دیگر می‌کنند، طرح ما این بود که به کافه تبدیل شود. برای اجرای این پروژه‌ها مدتی این فضا بسته می‌شد و این افراد که حالا دور این مجموعه هستند مجبور می‌شدند کوچ کنند به فضای دیگری، نمی‌دانم کدام فضا چون در مسئولیت من نیست، بعد از اتمام کار هم به این فضا برنمی‌گردند چون تبدیل به فضای دیگری شده است و ضلع شمالی را اگر به کافه‌ها بدهیم کسانی مانند دانشجو‌ها و کسانی که علاقه‌مند به تئاتر هستند خواهند آمد و فضای آنجا تغییر می‌کند. من به عنوان یک تئاتری خیلی در این مورد فکر کردم و کار کردم و پیشنهادهای من برای سامان‌دادن به این فضا بود.

او درباره سایر تلاش‌هایی که برای ساماندهی فضاهای شهری کرده است هم گفت: چند سال پیش ما متوجه شدیم قرار است در غربی استادیوم امجدیه را تجاری کنند یعنی مغازه بسازنند. با تعدادی از دوستانمان مانند ترانه یلدا که معمار و شهرساز است و چند معمار و شهرساز دیگر، این مکان را شبانه ثبت ملی کردیم، وقتی ثبت ملی بشود، دیگر نمی‌توانند مغازه بسازند، اگر مغازه را می‌ساختند ممکن بود به‌تدریج اتفاق‌های دیگری هم در این مکان رخ دهد مانند آپارتمان‌سازی و... این طرح خوشبختانه متوقف شد و اگر بتوانیم این فضا را مانند خانه هنرمندان که پس از ایجادشدن، بر فضای پیرامونش تأثیر گذاشت و اطراف آن پر از کافه و گالری است، تبدیل به فضایی مانند تم پارک ورزش کنیم حتما اتفاقات خوبی در این مکان می‌افتد.

او در بخش دیگری از سخنانش به این موضوع پرداخت که چرا امنیت محوطه تئاتر شهر را از نهادهای انتظامی و امنیتی مطالبه نمی‌کنیم و گفت: نمی‌دانم چرا نیروی انتظامی و نهادهایی که باید امنیت شهر را برقرار کنند این منطقه را پاک‌سازی نمی‌کنند؟ خیلی نقاط بوده که مشکلات و آسیب‌هایی داشته‌اند اما به راحتی این مشکلات را برطرف کردند، چرا این نقطه را پاک نمی‌کنند؟ هرکدامشان اراده کنند می‌توانند این کار را انجام دهند.

این بازیگر تئاتر درباره طرح جدید تئاتر شهر هم توضیح داد: این موضوع را به خود آقای طاهری هم گفته‌ام، ایشان به عنوان مدیر تئاتر شهر قبل از اینکه یک معمار دعوت کنند و طرحی را براساس معماری خود تئاتر شهر طراحی کنند، باید با من تئاتری حرف بزند، ما چند طراح صحنه داریم که تعدادی از آنها بین‌المللی هستند. چرا با ما صحبت نمی‌کنید، چرا نمی‌گویید ما می‌خواهیم دور تئاتر شهر را حصار بکشیم به این دلایل و بعد ما با هم بحث کنیم و نظری بدهیم اما نگاه آقای طاهری به پایین نیست به بالاست. یعنی ایشان باید جواب‌گوی بالا باشد نه پایین. کل سیستم دولتی ما همین‌گونه است یعنی ما فقط جواب‌گوی بالا هستیم، به پایین کاری نداریم و وقتی کلنگ زده می‌شود ما می‌فهمیم. از من برای مراسم کلنگ‌زنی دعوت شده بود، من گفتم نمی‌آیم چون منِ تئاتری از این اتفاق خبری نداشتم و نقش زینت‌المجالس را نمی‌خواهم داشته باشم، طرحی که با نگاه مردم شکل می‌گیرد، طرح دموکراتیک است نه طرحی که با نگاه به رئیس طراحی می‌شود.

محمدجواد حق‌شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر پنجم که مدیریت این جلسه را بر عهده داشت هم به روند ساخت مجموعه فرهنگی و مذهبی ولیعصر در زمینی که پارکینگ تئاتر شهر بود اشاره می‌کند و می‌گوید: در این مکان ابتدا چادری زده شد و بعد کانتینر در آنجا به عنوان نمازخانه نصب کردند و آرام‌‌آرام پارکینگ را گرفتند و برای مسجدی طرحی مطرح شد و انتخاب یک معمار که سبک متفاوتی از معماری را دنبال می‌کرد و اعتراض جامعه هنری را به دنبال داشت و تغییر طراحی آن و شکل‌گیری آن مجموعه. در شورای پنجم این ساختمان تمام شد و ما احساس کردیم این کاربری نمی‌تواند همساز باشد با یکی از ساختمان‌های مهم شهری و فرهنگی.

در ادامه شهرام گیل‌آبادی، کارگردان، تهیه‌کننده و مدرس که زمانی یکی از مدیران شهری بود هم درخصوص حصارکشی تئاتر شهر می‌گوید: در این خصوص تکثر نظر فراوان وجود دارد و در این تکثر اصل موضوع فراموش شده که اگر به اصل موضوع که «انسان» است پرداخته شود بسیاری از مشکلات حل می‌شود. حقیقت برده روایت است و امروز یک فضای رسانه‌ای پرقدرت کلنگی را تبلیغ و ترویج می‌کنند که آدم احساس می‌کند اتفاق ویژه‌ای می‌خواهد شکل بگیرد، اما آن اتفاق ویژه‌ای که با یک کلنگ‌زنی شکل می‌گیرد اساسا وجهه عام آن این است که باید به مردم و انسان احترام بگذارد. ضمن اینکه امروزه جنگی که در عالم وجود دارد جنگ ایده‌هاست یعنی ما نمی‌توانیم با مشکلاتی که داریم به شکل عقب‌افتاده برخورد کنیم، وقتی بحث تم پارک برای ساماندهی این مجموعه مطرح می‌شود، ایده‌ای است که می‌توان درباره آن حرف زد. وقتی درباره حرمت و حریم تئاتر شهر حرف می‌زنیم ممکن است هزاران ایده درخصوص آن وجود داشته باشد. اگر شهر را به مثابه یک موجود زنده ببینیم و انسانی را که در این شهر زیست می‌کند، محترم بشماریم، همه اتفاقات باید در جهت شکل‌گیری احترام به آن «انسان» باشد.

او ادامه داد: یک پل اگر می‌سازیم، اگر مقابل آن بگیر و ببند راه می‌اندازیم و به آدم‌ها توهین می‌کنیم، نقض غرض است. آن پل برای آن آدم ساخته می‌شود؛ پس ابتدا باید احترام به آن آدم را به جا آورد که آن پل در راستای تسهیل امورات آن آدم شکل می‌گیرد. باید به این موضوعات توجه کرد، گاهی موضوعات را گم می‌کنیم. تصور من این است که حریم و حرمت تئاتر از حریم و حرمت انسان فاصله ندارد. ما اگر کار تئاتر انجام می‌دهیم، برای توسعه فکری انسان و جامعه است، کاری خلاف این انجام نمی‌دهیم؛ پس باید توجه داشتیم اگر این انسان را محترم بشماریم، حتما تئاتر شهرمان هم حرمت خود را پیدا می‌کند و محترم می‌شود و بعد به شکل جدی تلاش می‌کنیم که مشکلات آن را حل کنیم.

تمام نکاتی که آقای کیانیان گفتند درست است. چرا درست است؛ چون نتوانستیم امنیت تئاتر شهر را در مشکلات اقتصادی و اجتماعی آن‌چنان که شایسته است برقرار کنیم؛ اما دلیل نمی‌شود چون نتوانسته‌ایم امنیت آن را برقرار کنیم، با یک حصار برویم به سمت تئاتر شهر. به نظر من این طرح یک طرح عقب‌افتاده و بازگشت به گذشته است. ما تلاش کرده‌ایم که شهر را یک موجود زنده فرض کنیم برای احترام به منظر شهری. برای احترام به انسان‌هایی که در این شهر زندگی می‌کنند، برخی از دیوارها را برداشته‌ایم. دوباره می‌بینیم که دیوار وزارت دارایی سر جای خودش می‌آید، دیوار وزارت امور خارجه هم همین‌طور. تئاتر شهر هم در جهت همین تفکر به این سمت می‌رود. این را هم بگویم که سند تئاتر شهر هنوز متعلق به شهرداری است. درست است که خطرناک است، هر چیز دیگری که الان در اختیار شهرداری قرار بگیرد خطرناک است؛ پس اصلا حرف آن را نمی‌زنم. درباره هزار صفحه سندی که در موزه خیابان ولی‌عصر درباره تئاتر شهر وجود دارد، سخنی نمی‌گویم.

او به نقشه‌های هوایی تئاتر شهر اشاره کرد و گفت: ما با کافه بلدیه مواجهیم که صد هزار تومان هزینه می‌شود که این کافه ساخته شود. ۱۵ سال در آن خیمه‌شب‌بازی و موسیقی‌های متعدد اجرا می‌شود، بعد از کافه بلدیه اتفاقات متعددی برای این مکان می‌افتد؛ از ایده احداث هتلی برای خارجی‌ها که ۴۰۰ اتاق داشته باشد تا ایجاد دفاتر گروه‌های سیاسی که قوام‌السلطنه هم در خاطرات خود به آن اشاره می‌کند تا می‌رسیم به سال‌های ۴۵، ۴۶ که مبنای تئاتر شهر گذاشته می‌شود و در سال ۵۱ تئاتر شهر به شکل کنونی افتتاح می‌شود، وضعیت الان تئاتر شهر این است. ما مدت‌ها روی نقشه‌های تئاتر شهر کار کردیم و پیشنهادهایی دادیدم، حتی به مدیریت شهری هم نظرات‌مان را منتقل کردیم؛ اما حقیقت این است که نشد و هیچ‌کدام حرف‌های ما را نشنیدند؛ نه شورای چپ شنید، نه شورای راست شنید و حالا در موقعیت خطرناکی قرار داریم. در این یکسان‌سازی فکری که دارد اتفاق می‌افتد، باید تلاش کنیم موضوع را از سیاسی‌شدن دور کنیم.

گیل‌آبادی ادامه داد: خیابان انقلاب و ولی‌عصر از پر‌ترافیک‌ترین خیابان‌های موجود تهران هستند. تردد ۴۰۰ هزار موتورسوار در روز در این نقطه ثبت شده است. واقعا این تعداد به چه کاری مشغول هستند؟ برخی از ترددها مربوط به بازار و... است. آیا در امنیت شهر تعریف مشخصی دارد این رفت‌و‌آمد و تردد...؟ آیا لطمه‌ای به امنیت شهری می‌زنند؟ همین مشاهداتی که ما در این فضا داشتیم؛ مانند ردوبدل‌کردن جنس‌های مختلف و موبایل که ربوده می‌شود، بچه‌هایی که کتک خورده‌اند و... همه در این دایره تعریف می‌شود؛ آدم‌هایی که در این نقطه هستند. براساس یکی از مطالعات شهرداری بیش از ۶۰ درصد دست‌فروشان محترمی که در این مکان هستند، کارگران مغازه‌های روبه‌رو هستند. از فروش چند کاشی در این محل عبور می‌کنم که می‌توانیم مدل‌سازی کنیم از ارباب و شهردار، مباشر و جور‌چین و بپا و... . من با اینها کاری ندارم که این فضا می‌تواند مدل‌سازی شود. به جز اینها آزاد‌گذاشتن برخی از آدم‌هایی که مشکلات آنها روشن است و باید فکری برای آنها شود. این بچه‌ها هیچ‌جا جای‌شان نیست و نوبت عمل آنها دست‌کم چهار سال زمان می‌برد و نکته جالب اینکه گرمخانه برای کارتن‌خواب‌ها وجود دارد؛ اما آنها به گرمخانه هم نمی‌توانند بروند. درواقع اگر در پارک دانشجو نباشند، کجا بروند؟ نکته دیگری که فضا را پیچیده‌تر می‌کند، مردمی هستند که در کنار آسیب‌های اجتماعی می‌خواهند از فضای پارک استفاده کنند و در حال عبور هستند، همه این مشکلات دور تئاتر شهر طبیعی است که منظر اجتماعی ما را مخدوش می‌کند؛ اما سؤال این است که باید منظر شهری را محدود کنیم؟ یا شهرداری و فضاهای امنیتی و انتظامی دست به دست هم بدهند و به طرح متفاوتی برسند که شهر را به‌عنوان یک موجود زنده محترم بشمارند و امنیت آن فضا را برقرار کنند.

گیل‌آبادی معتقد است: ما می‌خواهیم دیواری دور مجموعه تئاتر شهر بکشیم تا تنها مشکل ما تئاتری‌ها حل شود؛ اما نباید فراموش کنیم مشکل ما تئاتری‌ها نباید مشکلی برای آن انسانی که هویت زنده این شهر است، به وجود بیاورد؛ پس نباید این موضوع را بخشی دید و باید فراگیرتر موضوع را دید. ما باید همکاری کنیم که مشکلات دیگر دستگاه‌ها هم حل شود که در یک راهکار پسیو به این نتیجه رسیده‌اند که حل مشکل را به خودمان واگذار کنند، این را نباید فراموش کنیم که ما تئاتری‌ها برای این انسان، این دست‌فروش، این شهر و بارش فرهنگی شهر کار می‌کنیم و خودمان را نباید در مقابل مردم ببینیم. قرار‌گرفتن ما در برابر مردم یک خدعه جدی است برای رفع مشکلات دیگران که عاجز هستند که مشکلات خود را حل کنند.

علی اعطا، معمار و عضو سابق شورای شهر تهران هم در این جلسه گفت موضوع تئاتر شهر از سال ۹۸ برای من به‌عنوان یک موضوع پژوهشی مطرح بود. این مسائل که گفته شد در شورای پنجم هم مطرح بود، تردیدی نیست که این نقطه از تهران، نقطه‌ای بسیار ویژه از نظر شهری است. اگر از این نقطه به‌عنوان قلب تهران تعبیر کنیم، بیراه نیست، چرا‌که تقاطع دو شریان اصلی شمالی-جنوبی و شرقی-غربی تهران یعنی محور ولی‌عصر و محور انقلاب است که بیشترین تمرکز مراکز فرهنگی در این محدوده است. مجموعه تئاتر شهر مهم‌ترین مرکز تئاتر کشور و محل رجوع اهالی تئاتر و علاقه‌مندان به هنر است. خود بنای تئاتر شهر هم از معدود بناهای معاصر است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این نقطه همه این سال‌ها به‌عنوان یک عرصه عمومی شهری مطرح بوده است. وقتی از عرصه عمومی شهری صحبت می‌کنیم، اولین نکته موضوع عدالت‌محوری است که شهروندان بتوانند در عرصه فراگیری بدون هیچ محدودیتی از آن فضا استفاده و حضور پیدا کنند. اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم و ساختمانی نه مجزا‌شده از ساختمان‌های پیرامونی؛ بلکه ساختمانی در یک میدان‌گاه نشان می‌دهد که ما تئاتر را منفک از دیگر اجزای زندگی نمی‌بینیم و چنین پیامی را نباید منتقل کنیم و نباید به گونه‌ای رفتار شود که تئاتر می‌خواهد یک مجموعه منفک از دیگر شئون زندگی شهری باشد.

او با اشاره به اینکه اتفاقی که در این سال‌ها در این محدوده افتاده، چند گام است که همه در راستای تفکیک و تجزیه عرصه عمومی است، گفت: یک بار نرده‌هایی در این مسیر کشیده می‌شود که دائما مسیر شهروندان پیاده را با مانع مواجه می‌کند و در خدمت خودروها است، یک بار شهروند به مسیر زیر‌زمینی هدایت می‌شود، به‌عنوان گام دیگر و الان هم با یک پروژه مواجه هستیم که می‌توان آن را به‌عنوان نقطه اصلی این قدم‌ها تلقی کرد؛ اقدامی است که برای تجزیه عرصه عمومی برداشته شده و اگر به تعبیر آقای کیانیان تئاتر شهر پیشانی فرهنگی شهر تهران است، من معتقدم این اقدام شلیک به پیشانی فرهنگی کشور است که با چنین اقدامی عرصه تئاتر شهر را تفکیک و تجزیه کنید از باقی فضاهای شهر. اگر بخواهیم گام‌هایی که برمی‌داریم در راستای تجزیه این مجموعه از دیگر بخش‌های آن که همه در کنار هم قرار گرفته‌اند، باشد، مرگ این مجموعه را رقم خواهیم زد. اﺳﭙﯿﻨﻮزا مرگ را از بین رفتن رابطه بین اجزا تعریف می‌کند. اگر این تعریف را به فضای شهری تعمیم دهیم، فضاهایی که بخشی از زیست شهری ما است، فضایی که مجموعه عناصر آن در کنار هم کار می‌کند و در جهت اینکه همزیستی اجتماعی را تقویت کند، ما اگر دائما آن را تفکیک کنیم، نتیجه‌اش چیزی جز مرگ عرصه عمومی نیست.

اعطا با بیان اینکه ما با سه آدرس‌دهی غلط درباره حصارکشی مواجه هستیم و عملا مغلطه‌ای در حال رخ‌دادن است، گفت: نخستین آدرس غلط، خلط دو مفهوم حریم و حصار است. شما می‌بینید که در تشریح این طرح دائما از مفهوم حریم استفاده می‌شود. ما می‌دانیم که وزارت میراث فرهنگی (در گذشته سازمان میراث فرهنگی) برای بناهای تاریخی که در فهرست میراث به ثبت می‌رسند، تعیین حریم می‌کند. در همه جای دنیا هم به همین صورت است؛ ولی حریم به چه معناست؟ حریم به‌ معنای یک مرز نامحسوس است که در درون آن مرز و محدوده، یک مجموعه‌ ضوابط خاص به لحاظ کالبدی، بصری و عملکردی اعمال می‌شود؛ یعنی درواقع در محدوده حریم، اگر قرار است ساخت‌وسازی انجام شود، باید طبق ضوابط حریم باشد. فعالیت و کاربری‌هایی طبق ضوابط حریم است و به لحاظ دید و منظر هم اگر قرار است عناصری اضافه شود، باید طبق آن ضوابط باشد. حریم یک مرز نامحسوس است و این‌طور نیست که شما در آن خط محدوده حریم دیوار بسازید! این‌همه بنا و خانه تاریخی در شهر، تعیین حریم شده‌ و حریمش را روی نقشه ترسیم کرده‌اند. مگر برای مشخص‌کردن آن حریم، دیوار کشیدند؟! نه. اینکه افرادی در توجیه این طرح دانسته یا نادانسته به این استناد می‌کنند که وزارت میراث در فلان تاریخ حریم این بنا را تعیین کرده و این طرح دارد حریم را اجرا می‌کند، اولین آدرس غلطی است که داده شده است.

این معمار تأکید کرد: گفته می‌شود طرح اولیه‌ تئاتر شهر (معمار هنرمند، مهندس سردار افخمی) یک حصار را پیرامونش پیش‌بینی کرده بود. خب بله! این حرف درست است. من هم آن طرح را دیدم و می‌دانم که در آن زمان چنین حصاری پیرامون بنای تئاتر شهر پیش‌بینی شده بوده؛ ولی متأسفانه به این توجه نمی‌کنند که عرصه‌ تئاتر شهر و فضاهای پیرامون چهارراه ولی‌عصر به‌تدریج در این سال‌ها تبدیل به یک عرصه‌ همگانی شهری پراهمیت و دارای ظرفیت‌های گسترده شده است. زمانی که تئاتر شهر طراحی شد، آن مرز و دیوار نرده‌ای یا هر چیزی پیرامون آن پیش‌بینی شد؛ چراکه اساسا مسئله عرصه عمومی به شکل امروزی وارد ادبیات شهری ما نشده بود. به‌تدریج می‌بینید که اطراف آن محل کافه‌ها شکل می‌گیرد و مراکز فرهنگی و هنری بنا می‌شود. تعداد دانشکده‌ها و مؤسساتی که در حوزه‌ فرهنگی و هنری فعال هستند، افزایش می‌یابد و تعداد دانشجویان رشته‌های مربوط به هنر و رشته‌های مرتبط با موضوعات فرهنگی بیشتر می‌شود و آنجا کارکردهای دیگری پیدا می‌کند؛ یعنی به‌تدریج به یک عرصه‌ عمومی شهری و یک فضای باز شهری تبدیل می‌شود. ما نباید صورت‌‌مسئله امروز و کارکرد امروزی این فضا را نادیده بگیریم. به غلط مقایسه می‌کنیم و می‌گوییم که در فلان تاریخ وقتی این بنا احداث شد، این دیواره برای آنجا پیش‌بینی شده بوده، معنایش این است که ما یا هیچ درکی درباره مفهوم عرصه‌ همگانی نداریم یا اینکه داریم مغلطه می‌کنیم و آدرس غلط می‌دهیم. این دومین آدرس غلطی است که به افکار عمومی داده می‌شود.

به گفته اعطا، عمده‌ توجیهاتی که برای اجرای این طرح مطرح شده، ناظر بر موضوع آسیب‌های اجتماعی است. یعنی گفته می‌شود که در پیرامون تئاتر شهر، وضعیت اجتماعی نامناسب است، افراد معتاد آنجا جمع می‌شوند، آنجا رفتارهایی صورت می‌گیرد که در شأن بنا نیست و گاهی به بنا آسیب می‌زند و مسائلی از این قبیل. زمانی که من در شورا بودم، وقتی که همین مسائل مطرح می‌شد، یک بار به مجموعه تئاتر شهر رفتم و از مدیر آن مجموعه خواستم که مواردی را که مطرح می‌کنند، به من نشان بدهند. به اتفاق به محوطه رفتیم و مواردی را مطرح کردند. کسانی که این را مطرح می‌کنند که اینجا باید به دلیل آسیب‌های اجتماعی دورش حصار کشیده شود، توجه نمی‌کنند که هر فضای شهری عمومی و عرصه‌ عمومی همگانی نیاز به برنامه‌ و مدیریت بهره‌برداری دارد. در کنار یک بنای ارزشمند با آن کاربری‌های پراهمیت، اگر فضا را به‌کل به حال خودش رها کنید، انتظار دارید چه اتفاقی بیفتد؟ چطور به عقل هیچ‌کدام از این حضرات نرسید که جای حصارکشی می‌توانند برای مکان برنامه بهره‌برداری پیش‌بینی کنند و طوری برنامه‌ریزی کنند که متناسب با آن کاربری فرهنگی-هنری تئاتر شهر، فعالیت‌هایی تعریف شود و اتفاق بیفتد؟ برای مثال، اگر قرار است غرفه‌هایی آنجا باشد، می‌تواند غرفه‌هایی باشد که در آن، در زمینه‌های فرهنگی و هنری فعالیت صورت گیرد.‌ چرا برنامه مدیریت بهره‌برداری - اتفاقی که در همه شهرهای توسعه‌یافته در چنین میدان‌گاه‌هایی می‌افتد - برای این مکان تهیه نشده و شاهد یک رهاسازی که گاهی به نظر تعمدی می‌رسد که توجیحی باشد برای حصارکشی هستیم. مدیریت ارشد شهری برای نحوه‌ بهره‌برداری از یک فضای عمومی برنامه‌ریزی می‌کند و بر اساس آن، مدیری را برای این کار استخدام می‌کند، برنامه‌ای تهیه می‌شود، رویدادها و فعالیت‌هایی اتفاق می‌افتد و در نهایت، آسیب‌های اجتماعی خودبه‌خود از آنجا به شکل تدریجی حذف می‌شود. اگر آن فضا رونق داشته باشد، دیگر به‌طور طبیعی در آنجا سرقت کمتر اتفاق می‌افتد و امنیتی همچون سایر عرصه‌های پررونق شهری خواهد داشت و به محل اختصاصی سرقت و نظایر آن بدل نمی‌شود.

این عضو سابق شورای شهر تهران معتقد است‌: رها‌کردن آن فضای عمومی پرسش‌برانگیز است. چطور ممکن است که آن فضای عمومی با آن کیفیت و با آن ویژگی‌ها در آن نقطه‌ شهر، ‌ به‌طور کلی رها شود و بعد چنین اتفاق‌هایی آنجا بیفتد؟ ساختمان آسیب ببیند، سرقت رخ دهد و... و حالا بیایند بگویند که اینجا باید دیوارکشی شود؟ این برای من شبهه‌برانگیز است. مگر بقیه جاها چه کار می‌کنند؟ بقیه‌ نقاط دنیا ‌یا در همین تهران چه کار می‌کنند؟ شما یک کنترل نامحسوس نمی‌توانید اجرا کنید؟ یک نگهبان نمی‌توانید آنجا بگذارید که مثلا دستگیره در را ندزدند؟ یا مثلا آن گل‌میخ‌ها را سرقت نکنند و به آن شیشه‌ها آسیب نزنند؟ مگر بنا به دوربین مجهز نیست؟ چطور ممکن است که هیچ‌کدام از اینها پیش‌بینی نشود؟ وقتی اتفاقات این‌چنینی می‌افتد، یعنی آنجا یک رهاشدگی رخ داده است. احساس می‌شود شاید کسانی تئاتر شهر را رها کرده‌اند تا در نهایت بیایند توجیه کنند که اینجا باید دیوارکشی و بعد تفکیک شود.

دوستانی که این طرح را توجیه ‌می‌کنند، وقتی طرح‌شان اجرا شد و خواستند وارد آنجا شوند و آن مأمور عزیزی که ورودی را کنترل می‌کند، برای ورود خودشان محدودیت ایجاد کرد و گفت چرا آستین پیراهنتان کوتاه است و...، متوجه صحبت‌های امروز من می‌شوند. به نظر می‌آید در این مکان خالص‌سازی عرصه عمومی اتفاق افتاده است.

اعطا درخصوص راهکار پیشنهادی خود برای ساماندهی فضای اطراف تئاتر شهر گفت: راهکارم برنامه‌ریزی برای مدیریت عرصه عمومی متناسب با موضوع تئاتر است. اگر این نقطه به این صورت رها نشود و برنامه‌های رویداد‌محور برای آن تعریف شود، امنیت و ایمنی هم به اندازه‌ای که در سایر نقاط شهر هست، به این نقطه از شهر هم‌ بازمی‌گردد.

محمدجواد طاهری، مدیر مجموعه تئاتر شهر نیز در این نشست با بیان اینکه در دهه ۶۰ این محدوده کاملا محصور بوده است، گفت: اگر قرار بود تئاتر با حصار بمیرد که آن زمان می‌مرد و زنده نمی‌ماند. اما تئاتر زنده مانده و فرزندان خودش را در آغوش گرفته و روز به روز هم رونق می‌گیرد. در زمان آقای کرباسچی که این نرده‌ها را برداشتند، اولین کاری که کردند تجاوز به این حریم بود؛ دهانه مترو جلوه بصری و زیبایی تئاتر شهر را مخدوش کرد. دومین اتفاقی که افتاد، همان مجموعه فرهنگی است که در پشت تئاتر شهر ساخته شد.

او ادامه داد: امروز تماشاگری که می‌خواهد به مجموعه تئاتر شهر بیاید به امنیت نیاز ندارد؟ تماشاگر مگر از مردم نیست؟ مگر هنرمندان بخشی از مردم نیستند؟ چرا هنرمندان را از مردم جدا می‌کنید؟ مگر با یک نرده این جداسازی انجام می‌شود؟ اتفاقا ‌وضعیتی که امروز این مکان فرهنگی دارد، از عدالت به دور است و باعث دوری مردم از تئاتر شهر شده است. برای ایجاد تم پارک هم خود دوستان تأکید داشتند که ابتدا باید امنیت این فضا تأمین شود. چه کسی گفته قرار است این‌گونه تئاتر شهر محصور شود و ورود و خروج در آن کنترل شود؟ اول شما طرح را ببینید؛ مگر می‌شود از روی تری‌دی طرح درباره آن نظر داد؟ طرح را ببینید، به جزئیات طرح برسید و درباره آن نقد کنید. تعجب می‌کنم از دوستان و مهندسانی که از روی فاز صفر یک پروژه درباره آن نظر می‌دهند.

در این بخش، علی اعطا خطاب به طاهری گفت چرا طرح را رونمایی نکردید؟ چرا قبل از کلنگ‌زنی این طرح را در اختیار شهروندان، کارشناسان و هنرمندان قرار ندادید؟

که این پرسش بی‌‌پاسخ ماند.

طاهری درخصوص اینکه سند تئاتر شهر متعلق به شهرداری است نیز توضیح داد: سند این مجموعه متعلق به صدا‌و‌سیما بوده که تفاهم می‌کنند که به وزارت فرهنگ و ارشاد واگذار شود. آن پارکینگ پشت مجموعه تئاتر شهر هم نه مشخص است که سندش متعلق به شهرداری است و نه صداوسیما، اما من این را می‌گویم که تمام قبض‌های آب و برق و... به نام و متعلق به تئاتر شهر است.

مدیر مجموعه تئاتر شهر یادآور شد: چطور دوستان زمانی که مترو در این نقطه ایجاد شد و زمینه‌ساز همه این آسیب‌ها شد، این‌قدر سروصدا نکردند. من یک تئاتری هستم، به دولت‌ها کاری ندارم، دغدغه‌ام این است که وقتی ۱۰ شب از تئاتر شهر بیرون می‌آیم، بوی تند مواد مخدر حالم را به هم نزند. دنبال فضایی هستم که اگر بخواهم خانواده‌ام را به تئاتر بیاورم، با آرامش و امنیت بیاورم.

او در پاسخ به انتقادهای مطرح‌شده هم گفت‌: درست که باید برای این فضا ایده داشته باشیم، اما اول امنیت است. اگر امنیت نداشته باشید، هر ایده‌ای هم داشته باشید با شکست روبه‌رو می‌شوید. اول امنیت و ایمنی ایجاد کنیم و بعد درخصوص اینکه می‌توانیم در این فضا تئاتر خیابانی داشته باشیم صحبت کنیم. این ایده‌ها پشت میز خیلی قشنگ است، اما عملیاتی‌شدن دشوار است. کسی که امنیت ندارد و هر لحظه ممکن است چاقوکشی شود، چطور در این فضا اجرای خیابانی برود؟ 

ما داریم هر روز می‌بینیم در این مکان چه اتفاقاتی می‌افتد، شما دوستان نیستید. شاید خبری از یک دستگیری بخوانید، اما دستگیری یک نشانه است از آجرهایی که از تئاتر شهر دزدیده می‌شود، از مجسمه‌هایی که جزئی از میراث فرهنگی است و دارد آسیب می‌بیند. پشت میز نمی‌شود مدیریت کرد. نمی‌شود الگوی کشورهای دیگر را آورد و اینجا پیاده کرد؛ اینجا متفاوت است، نقطه به نقطه شهر با هم متفاوت است.

امیر اثباتی، طراح صحنه و دکور سینمای ایران نیز در این جلسه با اشاره به اینکه مسئله تئاتر شهر یکی از هزاران مسئله‌ای است که با آن روبه‌رو هستیم که پیچیدگی‌های خود را هم دارد، گفت‌: به‌عنوان شهروند امروزی واکنش‌هایی در فضای مجازی به اتفاقات نشان می‌دهم. در‌خصوص تئاتر شهر تنها یک واکنش نشان دادم و نوشتم «لطفا طرح پروژه‌ای که در دست است با جزئیاتش منتشر کنند...». اگر کسی دغدغه دلسوزانه‌ای دارد، حتما نظرات دلسوزانه خودشان را طرح کنند. کسانی که درباره طرحی بر اساس ضرورتی‌ فکر کردند، از آن دفاع می‌کنند. این مجادله به این ختم می‌شود که احتمالا به طرح موجه‌تری برسیم. این بحث متدیک، ناشی از یک رویکرد دموکراتیک در مدیریت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... است. اما زمانی که کلنگ زده شد، طرح منتشر شد. خب حالا چه کار کنیم؟ همه چیز تمام شده و کلنگ آن را هم زده‌اند، ما فقط می‌توانیم طرح را بخوانیم و چون در حال اجرا‌ست اگر نظری هم داریم غصه بخوریم؛ جز این نمی‌توانیم کاری کنیم.

او ادامه داد: من صحبت‌های خانم امتیازی، طراح را هم شنیده‌ام؛ خیلی می‌خواهند به ما این اطمینان را بدهند که طرح خوبی است و بر اساس المان‌های خودِ بنا‌ست. من دلم می‌خواهد این اطمینان را پیدا بکنم، اما با توصیه ایشان مطمئن نمی‌شویم، باید طرح را مطالعه کنیم و وارد گفت‌وگو در عرصه عمومی شویم. ما تنها نظرات‌مان را به‌عنوان اهالی این حوزه می‌دهیم، برآیند نظر جمعی در یک فرآیند دموکراتیک می‌تواند طرح موجهی بسازد. اگر هم خطا باشد، همه سهیم هستیم و همه تاوانش را می‌دهیم. در حال حاضر کاری نمی‌توانیم بکنیم، بعد از اینکه این دولت تمام شد و آقای طاهریان از این مکان رفتند، تیم کارشناسی دیگری می‌آیند، تغییرات دیگری می‌دهند و این مسیر تکرار می‌شود و... . مشکل رویکرد برخورد با مسئله است. من به‌عنوان شهروند این سؤال را دارم که چرا مشکل امنیت آن مکان را از راه درست خودش حل نمی‌کنید؟

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.