رشد روزافزون اتوماسیون، بهره‌وری نیروی کار را افزایش می‌دهد و به شرکت‌های بزرگ و روبات‌محور اجازه می‌دهد تا بیشتر گسترش یابند و همین امر باعث افزایش انحصار صنعتی می‌شود. ازآنجاکه روبات‌ها جایگزین نیروی کار می‌شوند، افزایش اتوماسیون سهم بازار را بیش از سهم اشتغال افزایش می‌دهد که این امر نیز با شواهد تجربی مطابقت دارد. یارانه دولتی به شرکت‌هایی که از فناوری‌های خودکار استفاده می‌کنند، کمک می‌کند تا هزینه‌های خود را کاهش دهند و بهره‌وری خود را افزایش دهند. افزایش بهره‌وری بر افزایش حاشیه سود غلبه می‌کند.

در ایالات متحده، صنایع متمرکزتر شده‌اند؛ به‌طوری‌که هر بخش اصلی تحت سلطه تعداد اندکی از شرکت‌های ابرستاره قرار گرفته است. شواهد تجربی و چارچوب نظری نشان می‌دهد که افزایش مداوم استفاده از فناوری اتوماسیون از اوایل دهه۲۰۰۰ به‌طور قابل توجهی به ظهور شرکت‌های ابرستاره، به‌ویژه در بخش تولید، کمک کرده است. سهم بازار چهار شرکت برتر از حدود ۴۰.۵درصد در اواخر دهه۱۹۹۰ به حدود ۴۳.۵درصد در سال۲۰۱۲ افزایش یافته است که نشان‌دهنده افزایش حدود ۳واحد درصدی است. در همین دوره، سهم بازار ۲۰شرکت برتر نیز به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است. سهم نیروی کار شرکت‌های برتر نسبتا ثابت مانده است. افزایش انحصار صنعت با افزایش اتوماسیون همزمان شده است: از اوایل دهه۲۰۰۰، قیمت و ارزش نسبی روبات‌ها حدود ۴۰درصد کاهش یافته است؛ درحالی‌که تعداد روبات‌های صنعتی به ازای هر هزار کارمند شاغل در بخش تولید چهاربرابر شده است.

میزان انحصار فروش در اروپا نیز افزایش یافته است. برای بخش تولید، انحصار فروش در اروپا زودتر از آمریکای شمالی شروع به افزایش کرد. این امر می‌تواند به این دلیل باشد که شرکت‌های اروپایی زودتر از شرکت‌های آمریکایی به مزایای اتوماسیون پی بردند. در ایالات متحده و اروپا، مجموعه‌ای از صنایع بیشتر قابل اتوماسیونی شدن هستند. با این حال، روند پذیرش روبات در بسیاری از اقتصادهای اروپایی از ایالات متحده پیشی گرفته است.

اتوماسیون به‌طور قابل توجهی به افزایش انحصار فروش در ایالات متحده کمک کرده است؛ اما تاثیر آن بر توزیع نیروی کار کم و بسیار ناچیز بوده است. افزایش اتوماسیون بهره‌وری نیروی کار شرکت را بهبود می‌بخشد و به شرکت‌های بزرگ و روبات‌محور اجازه می‌دهد تا سهم رقابتی بازار خود را بیشتر گسترش دهند. این امر به‌دلیل اثر مزیت مقیاس است. شرکت‌های بزرگ‌تر می‌توانند از مزایای هزینه‌های تولید کمتر، قیمت‌های پایین‌تر و سودآوری بالاتر بهره‌مند شوند.

با جایگزینی روبات‌ها به جای کارگران، شرکت‌های بزرگ برای گسترش خود بیشتر به روبات‌ها وابسته می‌شوند. این امر می‌تواند منجر به کاهش تقاضا برای نیروی کار شود و کاهش تقاضا برای نیروی کار می‌تواند منجر به کاهش رقابت در بازار کار شود و به شرکت‌های بزرگ اجازه دهد تا سهم بازار خود را بیشتر افزایش دهند.

زمانی که قیمت روبات‌ها نسبت به قیمت کارگران کاهش ‌یابد، شرکت‌ها تمایل بیشتری به استفاده از روبات‌ها برای تولید محصولات خود دارند. این امر منجر به کاهش اشتغال در بخش‌هایی از اقتصاد می‌شود که از روبات‌ها استفاده می‌کنند؛ زیرا روبات‌ها جایگزین کارگران می‌شوند. با این حال، کاهش قیمت روبات‌ها به افزایش «تمرکز اشتغال» منجر می‌شود، به این دلیل که روبات‌ها می‌توانند در تولید حجم زیادی از محصولات به‌طور کارآمد عمل کنند. این امر باعث می‌شود که شرکت‌ها بتوانند با قیمت‌های پایین‌تری به فروش محصولات خود بپردازند و در نتیجه سهم بیشتری از بازار را به‌دست آورند.

اتوماسیون منجر به کاهش اشتغال در کل اقتصاد می‌شود؛ اما در شرکت‌های خودکار که از اتوماسیون استفاده می‌کنند، ممکن است منجر به افزایش اشتغال شود. این امر به این دلیل است که شرکت‌های بزرگ‌تر می‌توانند با کاهش هزینه‌های تولید، قیمت‌های خود را کاهش دهند و تقاضا را افزایش دهند.

افزایش سریع اتوماسیون در سال‌های اخیر یک سوال مهم سیاستی را مطرح کرده است: آیا باید از روبات‌ها مالیات گرفت؟ در مدل‌های رقابت انحصاری، تخصیص‌های تعادلی به‌طور کلی ناکارآمد هستند. مالیات بر شرکت‌های خودکار می‌تواند منجر به افزایش تولید در شرکت‌های کوچک‌تر، کاهش انحصار صنعتی و کاهش حاشیه سود شود.

شواهد تجربی نشان می‌دهد که اتوماسیون از اوایل دهه۲۰۰۰ به افزایش انحصار صنعتی کمک کرده است. ارتباط بین اتوماسیون و انحصارصنعتی را می‌توان با یک اثر مزیت مقیاس ناشی از هزینه‌های ثابت بهره‌برداری از فناوری اتوماسیون در یک مدل تعادل عمومی توضیح داد. این امر به این معناست که اتوماسیون می‌تواند منجر به افزایش انحصار صنعتی شود، به این دلیل است که اتوماسیون می‌تواند منجر به کاهش هزینه‌های تولید شود که می‌تواند به شرکت‌های بزرگ‌تر اجازه دهد تا با قیمت‌های پایین‌تر تولید کنند و در نتیجه سهم بازار خود را افزایش دهند.

در داده‌های ایالات متحده مشاهده می‌کنیم که توزیع استفاده از اتوماسیون به‌شدت به سمت تعداد کمی از شرکت‌های ابر‌ستاره متمایل است. به‌طور مشخص، در بخش صنعت در ایالات متحده فقط حدود ۸درصد از بنگاه‌ها از روبات‌های صنعتی استفاده می‌کنند؛ درحالی‌که این بنگاه‌ها حدود ۴۵درصد کل نیروی کار در بخش صنعت را در اختیار دارند. بنابراین شواهد نشان می‌دهد که استفاده از روبات‌ها به‌شدت به سمت تعداد کمی از شرکت‌های ابر‌ستاره متمایل است. در این مطالعه نشان می‌دهیم که کاهش قیمت روبات‌ها می‌تواند حدود ۵۰درصد از افزایش انحصار فروش در تولید ایالات متحده و حدود ۲۵درصد از روندهای متفاوت بین انحصار فروش و اشتغال را توضیح دهد. بنابراین، افزایش اتوماسیون به‌طور قابل‌توجهی در افزایش سهم بازار شرکت‌های ابر‌ستاره نقش دارد.

*استاد اقتصاد دانشگاه روچستر در نیویورک آمریکا