سنگ‌هایی که به پای ذوب‌آهن اصفهان بسته ماند

بیست و سوم دی ماه سال ۱۳۴۴ بود که براساس موافقت‌نامه‌ای میان ایران و شوروی، روس‌ها متعهد شدند در ازای صادرات گاز ایران به شوروی، ذوب ‌آهن اصفهان و ماشین‌سازی اراک را تاسیس کنند. کارخانه ذوب‌آهن اصفهان در سال ۱۳۴۶ در جنوب ‌غربی استان اصفهان و در شمال مرکز شهرستان لنجان احداث شد. کارشناسان بزرگ‌ترین دولت کمونیستی  در آن زمان با توجه به محدودیت منابع مالی و مواد اولیه در ایران، ظرفیت تولید این واحد را در فاز نخست ۵۵۰ هزار تن در سال تعیین کرده بودند. با راه‌اندازی کوره‌ بلند شماره یک در دی ماه سال ۱۳۵۰ تولید چدن این واحد فولادسازی آغاز شد. 

در حقیقت می‌توان ادعا کرد که ایران با تاسیس ذوب‌آهن اصفهان پا به عرصه صنعتی شدن نهاد و با پرورش نیروی‌های متخصص در کنار کارشناسان روسی موجب ارتقای صنعت فولاد و صنایع پایین‌دستی آن نه‌تنها در استان اصفهان بلکه در ایران شد. 

ذوب‌آهن اصفهان از ابتدای تاسیس خود تاکنون نیروهای فنی بسیاری را پرورش داده است، به‌گونه‌ای که پس از انقلاب و زمانی که روس‌ها کشور را ترک کردند، این واحد با مشکل کارشناس روبه‌رو نشد و حتی بعدها نیروهای متخصص این واحد در واحدهای فولادسازی کشور همچون فولاد مبارکه، فولاد خراسان و سایر فولادسازهای کشور نقش موثری را ایفا کردند.  

از سوی دیگر، از همان ابتدا قرار بر این بود که مواد اولیه ذوب‌آهن اصفهان در داخل تهیه شود و همین موضوع آغازگر شناسایی و اکتشافات معدنی در ایران شد و در همین راستا معادن بسیاری شناسایی‌، تجهیز و استخراج شدند که از جمله آنها می‌توان به معادن زغال‌سنگ کرمان‌، شاهرود و طبس و همچنین معادن سنگ آهن در یزد و کرمان اشاره کرد.  

این کارخانه از آن زمان تاکنون نخستین و بزرگ‌ترین کارخانه تولیدکننده فولاد ساختمانی به‌شمار می‌رود. ظرفیت اولیه تولید این شرکت ۷۰۰ هزار تن فولاد بود که امروز این ظرفیت به حدود سه میلیون و 600 هزار تن در سال رسیده است. این واحد فولادسازی هم‌اکنون تولیدکننده انواع مقاطع فولاد ساختمانی و صنعتی و همچنین تولیدکننده ریل ملی در کشور است.

در حال حاضر 16 هزار نفر در ذوب‌آهن مشغول کار هستند و طی دهه‌های مختلف محصولات ذوب‌آهن اصفهان به بیش از ۲۳ کشور اروپایی، آسیایی و آفریقایی صادر شده و در بازار داخل این محصولات در پروژه‌های بزرگی همچون برج میلاد تهران، نیروگاه هسته‌ای بوشهر، سدهای بزرگ و مترو مورد استفاده قرار گرفته ‌است.

 روند کند خط مقدم جبهه صنعت ایران 

شرکت ذوب‌آهن اصفهان، هر چند آغازگر صنعتی شدن در ایران بود، اما هیچ‌گاه مانند فولاد مبارکه یا فولاد خوزستان که پس از انقلاب راه‌اندازی شدند، نتوانست مسیر رشد و توسعه را سریع طی کند و همواره و طی دهه‌های مختلف با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شد که این واحد صنعتی قدیمی را در سال‌های اخیر تا مرز ورشکستگی پیش برد، تا جایی که در سال 1395 خبر ورشکستگی ذوب‌آهن با ضرر یک هزار و 500 میلیارد تومانی در رسانه‌ها منتشر شد. هرچند در آن زمان هیچ یک از مسوولان وقت به صورت رسمی بر این خبر صحه نگذاشتند.  البته قابل یادآوری است، توجه به این موضوع که در این سال‌ها  ضررده شدن ذوب‌آهن به صورت رسمی از سوی مسوولان اعلام نشد، خود به نوعی سبب عدم پیشرفت این واحد فولادسازی شد. هرچند در راستای خروج ذوب‌آهن از بحران ورشکستگی مسوولان وقت تصمیم گرفتند برای خروج از بن‌بستی که این واحد قدیمی فولادسازی با آن دست به گریبان شده، آن را به سمت تولید ریل ملی سوق بدهند.

 مدیران ذوب‌آهن در گذر زمان  

ذوب‌آهن اصفهان طی پنج دهه حیات خود همپای مشکلات، دستخوش تغییر و تحولات متعدد مدیریتی بوده و با عبور از 14 مدیر، 15 بار تغییر مدیریت را تجربه کرده و از بدو تاسیس تاکنون مدیرانی چون عبدالحمید شیبانی، محمد متقی، محمد مانی، حسین نیلی، داریوش شهیدی، احمد صادقی، محمود اسلامیان، محمدرضا فرقدانی، مسعود ابکا، بهرام سبحانی، حکم‌الله بابایی، صفرعلی براتی، اردشیر سعدمحمدی و منصور یزدی‌زاده  داشته است. اواسط سال 96 صادقی مدیرعامل وقت ذوب‌آهن اصفهان از بهبود اوضاع این شرکت خبر داد و اعلام کرد که با اقدامات انجام‌‌شده ذوب‌آهن دیگر زیان‌ده نیست و به یک واحد تولیدی سودده تبدیل شده و به‌تدریج با پرداخت بدهی‌های خود و با راه‌اندازی پروژه ریل ملی دوباره می‌تواند به روزهای اوج خود بازگردد، اما شاهد بودیم که دوباره این مجموعه فولادی دستخوش تغییر مدیریت شد و در بیستم خرداد 1397 با تصمیم هیات‌مدیره شرکت، منصور یزدی‌زاده به عنوان مدیرعامل ذوب‌آهن اصفهان منصوب شد.

برخی کارشناسان، عمر مدیریت صنعت فولاد را بین سه تا چهار سال می‌دانند، از این‌رو تغییر مدیریت ذوب‌آهن اصفهان در آن برهه از زمان و روی کار آمدن منصور یزدی‌زاده به عنوان شخصیتی «برند» در صنعت فولاد که بیش از دو دهه سابقه در بخش‌های مختلف ذوب‌آهن را داشت، بهترین گزینه محسوب می‌شد. یزدی‌زاده از آنجا که سمت‌هایی چون معاون برنامه‌ریزی و توسعه تا معاون فروش و بازاریابی را در  ذوب‌آهن پشت‌سر گذرانده بود، برای این مجموعه فرسوده حکم ناجی را داشت، چراکه وی پرورش‌یافته خود ذوب‌آهن بود و با طی کردن مراحل مختلف از رده‌های پایین به بالا با بدنه این واحد فولادسازی کاملا آشنایی داشت.  

 چرخش کند فناوری قدیمی

بدون‌شک باید به این موضوع توجه داشت که جدا از هر نگاه مدیریتی، مشکلات مجموعه ذوب‌آهن ریشه‌دار از آن است که جابه‌جایی مدیریتی، مشکلات بنیادین آن را حل کند. مجموعه‌ای که نیم قرن از تاسیس آن گذشته و با فرسودگی تجهیزات و کهنه‌بودن فناوری روبه‌رو است که برای اصلاح آن نیازمند انقلابی در دل خود است.  

 طی دهه‌های گذشته برخی اصلاحات روی خطوط تولید ذوب‌اصفهان انجام گرفته است. این تغییرات هرچند ضروری، اما کافی به نظر نمی‌رسد و در زمینه به‌روز بودن فناوری در قیاس واحدهای فولادسازی که بعدها در خط تولید قرار گرفتند، در رده بسیار پایینی قرار دارد.  

بخشی از خطوط تولید کارخانه ذوب‌آهن فرسوده است و نوسازی این خطوط نیازمند تعطیل شدن یک یا دو ساله تولید است تا این خطوط احیا شده و با جان تازه‌ای وارد مدار تولید شود که این امر در عمل، شدنی نیست. 

با توجه به این شرایط، کارشناسان معتقد به تصمیم‌های انقلابی در ذوب آهن هستند، زیرا در غیر این صورت در طول زمان و با فرسایش بخش‌های مختلف شاهد پیری و فرسودگی روز به روز آن خواهیم بود.

 تحمیل نیروهای مازاد به ذوب‌آهن اصفهان

شرکت ذوب‌آهن اصفهانی یکی از واحدهایی است که با نیروی مازاد بالایی روبه‌رو است، موضوعی که به‌شدت این واحد را درگیر مسائل اقتصادی و بدهی‌های سنگین کرد. در دولت‌های نهم و دهم، تحمیل نیروهای انسانی بدون تخصص بعدها این واحد را تا مرز ورشکستگی کشاند. آن زمان بهرام سبحانی، مدیرعامل این کارخانه به دلیل اینکه راضی به بازگشت بیش از ۹ هزار نیروی شرکت‌های تابعه ذوب‌آهن و بازنشسته‌های آن به این کارخانه به اسم ایجاد اشتغال و افزایش نیروی انسانی آن از ۷ هزار نفر به ۱۶ هزار نفر نبود، از این سمت کنار گذاشته شد؛ این تحمیلی بود که برای بسیاری از واحدهای فولادسازی دیگر نیز روی داد. 

ذوب‌آهن در چند نوبت نیروی مازاد جذب کرد. حتی این واحدها، کارگرانی را هم که به‌عنوان نیروی ساختمانی در این واحدها مشغول کار بوده‌اند، به استخدام خود درآورد. در حالی که در آن دوران  این شرکت‌ها به بخش خصوصی واگذار شده و دیگر دولتی به‌شمار نمی‌رفتند، از این‌رو باید سازوکارهای اداری غیردولتی بر آنها اعمال می‌شد، اما شاهد بودیم که چنین اتفاقی نیفتاد. 

در هر صورت از آن سال‌ها به بعد نیروی انسانی مازاد هزینه‌های بسیاری را بر این واحد تحمیل کرد. این در حالی است که برخی کارخانه‌های فولادسازی در شرق آسیا با ۴ هزار و۵۰۰نفر حدود 10  میلیون تن فولاد تولید می‌کنند، درحالی‌که مشابه همین کارخانه در کشور ما با ۲۵هزار نفر اداره می‌شود. به یقین مازاد نیروی ۵ برابری می‌تواند هر واحد فولادی را زیر بار فشار مالی خم کند. 

 قدیمی‌ترین  تولیدکننده فولاد کشور هنوز «معدن» ندارد

یکی از مشکلاتی که طی یکی، دو سال گذشته فشار بسیاری را بر شرکت ذوب آهن اصفهان وارد کرده، موضوع تامین سنگ‌آهن بوده است. شرکت ذوب‌آهنی که طی دهه‌های گذشته در اکتشافات سنگ‌آهن کشور نقش مهمی را ایفا کرده، اما خود مجبور به خرید سنگ‌آهن مورد نیاز از واسطه است، در زمان راه‌اندازی شرکت ذوب‌آهن اصفهان، ضرورت اکتشاف در کشور برای تهیه مواد اولیه آن بسیار الزامی بود. از همین‌رو ساخت ذوب‌آهن، نقطه عطفی برای اکتشافات معادن کشوربه شمارمی‌رفت و  نیاز این واحد به سنگ‌آهن، زغال‌سنگ، آهک و نسوز سبب شد که اکتشافات معدنی مورد توجه قرار گیرد. 

در سال‌های ابتدایی ورود صنعت ذوب به ایران، روس‌ها در ایران مرکزی ساکن و شروع به‌کار کردند و هم در زمینه زغال‌سنگ و هم سنگ‌آهن، اکتشافات و اتفاقات خوبی روی داد، زیرا در آن زمان نیروهای خوبی در کنار روس‌ها رشد و سبب انتقال تجربه‌های بسیاری در زمینه معدن و اکتشافات آن شدند. طی دهه‌های گذشته مجموعه ذوب‌آهن نیروهای انسانی با دانشی را پرورش داد، نسل‌هایی که به واحدهای بزرگ فولادسازی چون فولادمبارکه و ... رفتند. در کل می‌توان چنین ادعا کرد که ذوب‌آهن اصفهان، استخراج از معادن در سطح کشور را به دیگران آموزش داد، اما هم‌اکنون خود بی‌معدن و سنگ‌آهن مانده است. مشکل تامین سنگ‌آهن برای واحدهای فولادسازی به‌ویژه ذوب‌آهن زمانی نمود خود را بیشتر آشکار کرد که معدن‌داران کشور که باید سنگ‌آهن خود را به واحدهای فولادسازی اختصاص دهند به سمت فولادسازی پیش رفتند و سنگ‌آهن را برای تامین مواد موردنیاز خود به کار گرفتند. از سوی دیگر نیز به دلیل افزایش قیمت دلار در برابر ریال، معدن‌داران اگر سنگی برایشان باقی بماند، ترجیح می‌دهند صادر کنند تا به فولادسازان داخلی بدهند. 

 سخن آخر

ذوب‌آهن اصفهان مجموعه‌ای عظیم با صدها هکتار زمین و امکانات فراوان و محل انباشت تجربه‌ای به میزان نیم قرن است. به‌نظر می‌رسد اگر مدیران ارشد کشور اراده کنند می‌توانند مجددا این واحد عظیم را به حرکت درآورند. شرکت‌های بزرگی نظیر ذوب‌آهن اصفهان بیشتر از آنکه مشکل سخت‌افزاری داشته باشند با مشکلات نرم‌افزاری و مالی دست به گریبانند. تجربه هم نشان داده این نوع مشکلات با مصوبه‌های دولتی قابل حل است.