فرآیند شتاب‌زده توسعه خارج از ضابطه و اصول شهرسازی برای کسب سود بیشتر در نبود نظارت مسوولان ملغمه‌ای از طرح‌های بی‌هویت را در شهرها ایجاد کرده و متاسفانه حتی در برنامه‌ریزی‌ها نیز آگاهی معمار و شهرساز از آداب و روحیه‌ها و سنت‌ها و کاربرد مصالح مناسب برای مناطق جغرافیایی متفاوت چندان به‌چشم نمی‌خورد. بنابراین معماری امروز ما دچار نوعی سردرگمی‌ و نابسامانی شده و  دستمایه قرن‌ها تجربه و تلاش پیشینیان این مرز و بوم در عرصه‌ معماری و شهرسازی به‌دست فراموشی سپرده شده است. 

 علل گسیختگی در معماری

محمدرضا نیکبخت، معمار و مدیرعامل شرکت مهندسان مشاور «معماری و مرمت زندیگان» به خبرنگار «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: معماری ایرانی – اسلامی ‌به معنای معماری که حاوی مفاهیم خاص خود است، از قرن دوم و سوم آغاز شده و تا امروز هم در برخی از کشورهای عربی این معماری را می‌بینیم، اما در ایران تقریبا بعد از دوره قاجار و از زمانی که آموزش آکادمیک معماری شکل گرفت، به‌طور مشخص تولیداتی تحت این عنوان نداشته‌ایم و حتی معماری دوره قاجار هم با معماری اروپایی ترکیب شده بود. شاید بتوان گفت معماری ایرانی – اسلامی به فضای حاکم فکری در جامعه وابسته است و تا اواخر دوره قاجار پتانسیل اعتقادی ایرانی–اسلامی‌ بسیار بالایی در جامعه وجود داشته که خود به خود کارفرماها و معماران بی‌اختیار و ناخود آگاه به این سمت رفته‌اند، اما از آغاز دوره پهلوی اول این فضای فکری با قدرت گذشته ادامه نیافت.

در کشورهای اروپایی اغلب ساختمان‌ها شبیه به‌هم هستند، اما در کشور ما معماری ساختمان‌ها بسیار متفاوت از دیگری است و هرکس بنا به سلیقه خودش ساختمان می‌سازد. نیکبخت در این‌خصوص معتقد است: انضباط شهری با دو اتفاق می‌تواند تحقق پیدا کند؛ حالت نخست وجود قانون الزام‌آور است که امروزه شکل‌گیری کمیته‌های نما در مناطق 22گانه شهرداری در این راستا صورت گرفته است که البته در مورد میزان موفقیت آنها محل تردید است و حالت دوم اینکه باید در درون جامعه یک قدرت وحدت‌بخش باشد که بر سلیقه‌گرایی غلبه کند. در مورد حالت دوم باید گفت اصولا پارامترهای موثر بر گسیختگی و متفاوت‌بودن در شهرهای ما زیاد است. به‌طور نمونه شهرهای ما بسیار مهاجرپذیر هستند و میل یکپارچه برای داشتن فضای شهری مشترک وجود ندارد. مورد مهم دیگر در تشدید این گسیختگی، فقدان دوام فضاهای شهری است و تقریبا می‌توان گفت قانون تراکم و تعداد طبقات هر سه سال یک‌بار تغییر کرده و نظمی ‌در ارتفاع ساختمان‌ها نمی‌بینیم که این مساله همگن‌شدن سیمای شهری را کم کرده است. از طرفی عدم هماهنگی مبانی درسی دانشجویان معماری مزید بر علت شده است؛ به این معنا که استادان به صورت سلیقه‌ای دانشجو تربیت می‌کنند. بر این اساس برخی اعتبار تاریخ را در معماری نفی می‌کنند و برخی راه معماری را برگشت به تاریخ می‌دانند و در کنار اینها دسته سومی‌هم وجود دارد که اصولا هویت و معنا در معماری برایش اهمیتی ندارد، بنابراین تنوع تولید معماری توسط فارغ‌التحصیلان زیاد می‌شود و نخ تسبیح واحد وجود ندارد، اما از تمام اینها گذشته نکته اصلی این است که اصولا شهر همگن نیازمند جامعه همگن است و شهر دقیقا آینه اجتماع است. اگر آنارشی معماری وجود دارد یعنی آنارشی اجتماعی وجود دارد و با بیشتر شدن تضاد و تقابل‌های فردی، شهر دچار گسیختگی و آشوب در معماری می‌شود. 

 نقش کمیته‌های نما در معماری

 کمیته‌های نما چه نقشی در جلوگیری از سلیقه‌گرایی می‌توانند ایفا کنند؟! نیکبخت در پاسخ به این سوال می‌گوید: کمیته‌های نما در حقیقت وظیفه حقوقی دارند نه معماری؛ در واقع این کمیته‌ها باید به حقوق شهروندی توجه کنند و تلاش کنند که حق مردم از سیمای شهر تامین شود، نه اینکه دستگاه زیبایی‌شناسی برای معماری تبیین کنند. این کمیته‌ها می‌توانند برای معابر و محلات اصول و خط‌قرمزهایی مانند میزان طبقات، رنگ‌ها و... تعیین و تدوین کنندو به شکل یک دستورالعمل پیشنهادی به معمار ارائه کنند. متاسفانه شاهد هستیم که ساختمان ساخته شده و کار نمای آن به پایان رسیده و تازه کمیته نما اقدام به بررسی نما می‌کند. ما حتی پروژه‌ای داشتیم که یک سال از سکونت مردم در آن می‌گذشت و کمیته نما قصد بررسی نمای آن را داشت. جالب اینکه همین ساختمان قبلا جایزه نمای برتر را از شهرداری گرفته بود. بنابراین به‌نظر می‌رسد رسالت این کمیته‌ها به‌درستی تبیین نشده است.

 ضرورت اطلاع معمار از تاریخ و فرهنگ شهر

مدیرعامل شرکت مهندسان مشاور معماری و مرمت زندیگان تصریح می‌کند: معماران باید در حوزه شناخت فیزیکی شهر، فرهنگ و جامعه‌شناختی ساکنان دارای اطلاعات کاملی باشند. بنده داور مسابقه‌ای بودم که یک معمار پروژه‌ای در جنگل طراحی کرده بود که پنجره نداشت و بیشتر شبیه به یک مجسمه بود که هیچ‌گونه دیالوگی با محیط نداشت و شبیه یک موجود کر و لال و کور بود.

نیکبخت معتقد است: مردم اگر منوی خوبی از معماری جلویشان بگذاریم سلیقه انتخاب دارند. ایرانی‌ها بسیار باسلیقه بوده‌اند، اما به دلیل اینکه خوراک خوبی در اختیارشان قرار نگرفت، مجبور شدند سراغ طرح‌های بی‌هویت یا کپی نمونه‌های خارجی بروند که سنخیتی با فرهنگ و زندگی ما ندارد. این خلأ زمانی اتفاق افتاد که معماران، معماری بومی‌ را از مردم گرفتند و نتوانستند جایگزینی برای آن ارائه کنند.

 مهندسان عمران ساختمان‌ها را طراحی می‌کنند

این طراح با اشاره به اینکه متاسفانه کمتر از 2 درصد ساختمان‌ها توسط طراح‌ها و معماران طراحی می‌شود، می‌گوید: اغلب طراحی ساختمان‌ها توسط مهندسان عمران انجام می‌شود در حالی که این کار در تخصص آنها نیست. این کار در تمام دنیا به صورت تخصصی نگاه می‌شود.

 البته این نکته را هم متذکر شوم که در ایران هم کارها با امضای طراح انجام می‌شود، اما طراح شخص دیگری است و این امضا فروشی برای قانونی جلوه‌کردن فرآیند طراحی فراوان دیده می‌شود. زمانی که دانشجوی ترم پنج دانشگاه بودم یک هتل 100 هزار متری حدود 25‌طبقه‌ای را  به خاطر حق‌الزحمه بسیار کمتر از عرف بازار طراحی کردم، در حالی‌که این کار فقط باید توسط یک مهندس مشاور بزرگ صورت می‌گرفت و البته این پروژه در نهایت به مرحله اجرا نرسید. این در حالی است که در کشورهای اروپایی فارغ‌التحصیلان معماری ابتدا باید توانایی خود را در معماری ساختمان‌های کوچک‌متراژ و با تعداد طبقات کم اثبات کنند و قدم به قدم مجوز طراحی ساختمان‌های بزرگ‌تر را دریافت کنند.

 نحوه تعامل معمار و سازنده

برخی از معماران گلایه می‌کنند که شاهد سلطه سازنده‌ها در صنعت ساختمان هستیم. معمار در برابر خواسته سازنده و کارفرما چگونه باید عمل کند؟! نیکبخت پاسخ می‌دهد: اینکه معمار به تقاضای سازنده اهمیت بدهد، ارزش است و اعتقاد دارم هنگامی ‌که یک معمار ده‌ها جایزه معماری گرفته، اما کارفرما از او رضایت ندارد، آن معمار در حقیقت موفق نبوده است. البته در بسیاری موارد معمارانی هستند که برخی سبک‌های معماری را در برنامه خودشان  قرار نمی‌دهند و از همان ابتدای مراجعه سازنده و کارفرما این موضوع را اعلام می‌کنند.  به‌طور مثال اگرچه صدها کارفرما از بنده معماری کلاسیک اروپایی طلب کرده‌اند، اما به‌صورت محترمانه گفته‌ام که با عرض پوزش من این کار را انجام نمی‌دهم چون اعتقادی به این کار ندارم، اما چنانچه معمار به پروژه‌ای ورود می‌کند، باید راه میانه‌ای را پیش بگیرد و اینکه صرفا معمار بخواهد نظرات خودش را  به کارفرما تحمیل کند، امتیاز مثبتی قلمداد نمی‌شود.