تحریم تکنولوژیک نفت و گاز

محدودیت منابع انرژی تجدیدناپذیر، قیمت تمام شده استحصال آنها، ضرورت حفاظت از محیط‌زیست که به‌واسطه بهره‌برداری و مصرف بی‌رویه این منابع در حال نابودی است از یکسو و ضرورت تامین نیازهای جامعه بشری از منابع فسیلی به عنوان مواد اولیه با بهره‌گیری از فرآیندهای پتروشیمیایی با توجه به وابستگی اکثر صنایع به تولیدات این صنعت از سوی دیگر دولت‌ها و صاحبان صنایع را واداشته به منابع جدیدی برای تامین انرژی بپردازند که هم تجدیدپذیر و کم‌هزینه باشد و هم کمترین خسار‌ت را به محیط‌زیست و اکو سیستم وارد کند.

از این‌رو اکنون دنیا به انرژی‌های نو و پاک نظیر انرژی خورشیدی، انرژی باد و آب که تجدیدپذیرند روی آورده ‌است. غفلت از این انرژی‌ها و کشف دیرهنگام آن به‌‌رغم اینکه همواره در دسترس بشر بوده باعث شده منابع عظیم فسیلی را به جای تبدیل به کالاهای فرآوری شده و ضروری برای زندگی بسوزانیم. کشورهای پیشرفته چند سالی است با درک درست به دنبال تامین انرژی مورد نیاز خود از منابع تجدیدپذیر و مخصوصا خورشید هستند و موفقیت‌های چشمگیری در این زمینه کسب کرده‌اند. به عنوان مثال آلمان قریب به ۵۰ درصد نیاز انرژی خود را از این طریق به‌دست می‌آورد. حتی تعدادی از کشورهای همسایه حاشیه خلیج فارس نیز با تاسیس نیروگاه‌های خورشیدی در این راه گام‌هایی برداشته‌اند. با اندکی بررسی در‌می‌یابیم که ایران تاکنون در بهره‌گیری از انرژی‌های پاک تقریبا در دنیا هیچ سهمی ندارد. شاید عامل آن سیاست دیرباز اقتصاد تک‌محصولی کشور و آسانی دستیابی به منابع انرژی فسیلی بوده ‌است. مالک دومین منابع گازی و سومین منابع نفت جهان با اتکا به این دو نعمت خدادادی بخشی از این منابع را برای اداره اقتصادش به‌صورت خام فروخته و بخش دیگر را برای تامین انرژی داخل کشور سوزانده است. نیازهای انرژی داخل کشور به حدی رسیده که بخش عمده گاز تولیدی به عنوان سوخت مصرف می‌شود. این اولین چالش کلان مدیریت کشور در حوزه‌ انرژی به دلیل ورود دیرهنگام به انرژی‌های نوین است. اما چالش دوم که طی سال‌های آینده بیشتر نمایان خواهد شد کاهش مستمر نیاز کشورهای خریدار نفت و گاز به دلیل رویکرد به خدمت گرفتن انرژی پاک توسط آنهاست. آثار زیان‌بار تغییر تکنولوژی در آن کشورها به جهت رویکرد پیش‌گفته که من از آن به عنوان تحریم تکنولوژیک نفت و گاز نام می‌برم به‌زودی سراغ ما خواهد آمد. یعنی چنانچه تحریم سیاسی هم برداشته شود با پدیده جدیدی که به دلیل کاهش نیاز به منابع فسیلی در دنیا رخ خواهد داد مواجه می‌شویم.

در گام اول برنامه‌ریزی و انجام اقدامات موثر فرهنگی - اجتماعی در اصلاح الگوی مصرف انرژی از مهم‌ترین اقداماتی است که از این دارایی ارزشمند صیانت می‌کند. متاسفانه عملکرد نهادهای مربوطه در این بخش تاکنون شعارگونه بوده و نتیجه قابل توجهی به همراه نداشته است.

به نظر می‌رسد در گام دوم با توجه به وسعت جغرافیایی ایران و وجود حوزه‌های سرزمینی مناسب به عنوان پتانسیل بزرگ خدادادی برای احداث نیروگاه‌های خورشیدی نباید مورد غفلت واقع شود.

البته مکان‌یابی و جانمایی این نیروگاه‌ها بسیار مهم است و نیاز به مطالعات دقیق دارد. قطعا جانمایی اصولی و فنی با لحاظ آسیب‌پذیری‌ها نظیر پدیده گرد وخاک، رطوبت، تابش مستقیم خورشید و... در برخی مناطق برخلاف وجود سایر شرایط مناسب نباید دور از ذهن بماند. با توجه به شرایط فعلی کشور در تامین برق موردنیاز مشترکان مردمی، صنعتی و کشاورزی ضرورت پرداختن وزارت نیرو به مزرعه‌های خورشیدی و مگاپروژه‌های نیروگاهی با محوریت انرژی خورشیدی بیش از پیش نمایان می‌شود. بهره‌گیری از مشارکت مردم به خصوص در مناطقی که استعداد و شرایط این فعالیت را دارند نیز به صورت خرد با نصب پنل‌های خورشیدی بربام منازل و سطوح آفتاب‌گیر می‌تواند یاری‌رسان دولت شود.  مشارکت اجتماعی‌-اقتصادی مردم و مبادله و خرید و فروش برق تولیدی آنها چه با شبکه سراسری و چه همسایگان‌شان در تولید ثروت برای خانواده‌ها و توانمندکردن اقتصادی آنها با اهمیت بوده و از جهتی به‌خاطر ملموس بودن این فعالیت تولیدی برای آنان قطعا در مدیریت مصرف نیز بسیار موثر است.

می‌توان با مطالعه دقیق و فنی طرح سل‌های خورشیدی و بررسی ابعاد مختلف به متقاضیان طرح، در قبال دریافت وام قرض‌الحسنه ابزار و تجهیزات لازم تحویل داده شود و پس از راه‌اندازی و تولید برق اقساط وام از محل فروش برق توسط مردم به شبکه سراسری بازپس گرفته شود. و در گام سوم توسعه صنایع پایین دست نفت و گاز باید مدنظر صاحبان امر قرار گیرد. اقدام به توسعه این صنعت به عنوان موتور پیشران توسعه برکات قابل توجهی نظیر ارزآوری از طریق صادرات غیرنفتی، تحقق عملی اقتصاد مقاومتی، ارتقای دامنه تاب‌آوری، توسعه سایر صنایع با سیاست راهبرد ساخت داخل، تحقق نوآوری و تولید دانش فنی صنایع را در پی خواهد داشت.

در نتیجه نظر به افزایش روند تامین انرژی کشورها از منابع تجدیدپذیر و کاهش تقاضای خرید منابع فسیلی همچنین کاهش درآمدهای حاصل از آن از یکسو، افزایش روند مصرف انرژی فسیلی در داخل کشور عمدتا به عنوان سوخت همچنین خام‌فروشی منابع هیدروکربنی و واردات محصولات فرآوری شده از این منابع از خارج کشور با قیمت‌های گزاف و ظرفیت بالای تولید ثروت، ایجاد اشتغال و... با توسعه صنایع پایین‌دستی نفت، گاز و پتروشیمی و فرآوری این منابع از سوی دیگر پیشنهادهای زیر را در اذهان متبادر می‌سازد:

*فرهنگ‌سازی و برنامه‌ریزی برای انجام اقدامات موثر فرهنگی - اجتماعی در اصلاح الگوی مصرف انرژی و تقلیل چشمگیر استفاده از منابع فسیلی به‌عنوان سوخت.

*برنامه‌ریزی و سیاستگذاری در اجرای زیر‌ساخت‌های تامین انرژی از منابع تجدیدپذیر، همچنین توسعه صنعتی در داخلی‌سازی تجهیزات مورد نیاز این زیرساخت‌ها.

*توسعه صنایع پایین‌دست و میان‌دست پتروشیمی و بی‌اثر کردن تحریم‌های اقتصادی همچنین پیشگیری از خام‌فروشی و ایجاد ارزش افزوده بر فرآورده‌ها و ایجاد اشتغال در کشور.

*ایجاد فضای مشارکت مردمی در تولید و مصرف انرژی از طریق نصب پنل‌های خورشیدی در محل سکونت و تولید برق و خرید و فروش برق در شبکه سراسری بین مردم و دولت.