«دوش آب‌سرد» شرکت‌ها

 هفته گذشته، شرکت «وی‌‌‌ورک»، ارائه‌‌‌دهنده فضاهای کار مشترک که زمانی ارزشش به ۴۷ میلیارد دلار می‌‌‌رسید، اعلام ورشکستگی کرد. طبق گزارش اس‌اند‌پی گلوبال، همزمان با تداوم افزایش نرخ بهره، شرکت‌ها با روند تندتری در حال ورشکستگی هستند به طوری که شمار ورشکستگی‌‌‌های امسال در آمریکا در مقایسه با دو سال قبل افزایش چشمگیری داشته. وضعیت در سایر کشورها نیز چندان مساعد نیست. در میان لیست ورشکستگی‌‌‌های ثبت‌شده در سال‌جاری، نام شرکت‌های مطرحی چون بانک سیلیکون ولی، باربری یلو، اورگرند و پیرکس و صنایع مختلفی از جمله کالاهای غیراساسی، کالاهای صنعتی، خدمات درمانی و مالی به چشم می‌‌‌خورد. علت موج بزرگ ورشکستگی‌‌‌ها چیست؟ آیا با پدیده‌‌‌ای مشابه بحران سال ۲۰۰۸ مواجه هستیم؟

آخرالزمان زامبی‌‌‌ها

«ژوزف شومپیتر»، اقتصاددان اتریشی اوایل قرن بیستم با دیدگاه‌‌‌های صریح خود درباره قدرت بازارهای آزاد، همه را شوکه کرده بود. او یک بار خطاب به دانشجویانش در دانشگاه هاروارد گفت: «آقایان، رکود برای سرمایه‌‌‌داری مثل یک دوش آب سرد، خوب است.» منظور او، نیروهای مخربی بودند که طی دوران رکود، شرکت‌های ضعیف را از بین می‌‌‌بردند (به اصطلاح، به چاه می‌‌‌فرستادند). در حال حاضر نیز، گرچه رکودی در کار نیست اما نرخ بهره بالا، فعالیت اقتصادی را تحت فشار قرار داده و انتظار می‌رود که در ماه‌‌‌های آینده با موجی از ورشکستگی‌‌‌های بیشتر روبه‌‌‌رو شویم. پس از یک دهه نرخ بهره پایین، شاید یک دوش آب سرد به سبک شومپیتر، چیز بدی نباشد.

ورشکستگی‌‌‌ها در آمریکا در حال رسیدن به بالاترین سطح خود از سال ۲۰۱۰ است. در انگلستان و ولز، میزان ورشکستگی‌‌‌ها به اوج خود رسیده و در منطقه یورو نیز افزایش داشته. شرکت آلیانتس پیش‌بینی کرده که تا پنج سال آینده، شاهد افزایش این روند در اقتصادهای پیشرفته خواهیم بود. این تعجب‌‌‌آور نیست چون نرخ بهره با بیشترین سرعت در چهار دهه اخیر در حال افزایش است. بازار کار رو به سردی می‌رود و تقاضا کاهش می‌‌‌یابد. شرکت‌ها در حال استفاده از ذخایر نقدی خود هستند و ممکن است دست به دامان استقراض شوند. بهای انرژی افزایش و کمک‌‌‌های دولتی پساکرونا کاهش یافته. و وقت بازپرداخت‌‌‌ها فرارسیده است.

نرخ بهره بالا، مانند دوش آب سردی بر سر کارکنان و کسب و کارهاست اما شاید در بلندمدت به نفع اقتصاد باشد. پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ و کاهش نرخ بهره، وام‌‌‌های سهل‌‌‌الوصول باعث شدند شرکت‌ها مثل قارچ از هر جایی سبز شوند. به لطف نرخ بهره پایین، این شرکت‌ها سال‌ها دوام آورده و تکثیر شدند. اما بسیاری از آنها آنقدری قوی نبودند که بحران کنونی اقتصاد را تاب بیاورند. حتی اگر نرخ بهره هم بالا نمی‌رفت، شاید به دلایل دیگری مثل سیاست‌‌‌های کرونایی، به هر حال از بین می‌‌‌رفتند. شرکت‌های موسوم به زامبی که دچار استرس مالی‌‌‌اند و سودآوری مستمر ندارند نیز این روزها تحت فشار قرار خواهند گرفت. به نظر می‌رسد که نرخ بهره بالا و رشد پایین اقتصاد، مانند یک غربال عمل می‌کند و شرکت‌های ضعیف را از قوی‌‌‌ترها جدا می‌‌‌سازد.

تا زمانی که عملکرد این دو چنین باشد، ورشکستگی‌‌‌ها ترسناک نیستند. اما این پروسه قطعا بدون ریسک نیست. سقوط دسته‌‌‌جمعی زامبی‌‌‌ها و جایگزینی آنها با شرکت‌های بزرگ‌تر و سودآورتر، چالش‌‌‌هایی به همراه خواهد داشت. به‌‌‌علاوه، برخی از زامبی‌‌‌ها ممکن است به هر تلاشی زنده بمانند. آنهایی که زنده می‌‌‌مانند، چه زامبی باشند چه نباشند، اگر نرخ بهره همچنان در بلندمدت بالا بماند، سرمایه‌‌‌ها به سوی کسب‌وکارهای برتر سرازیر خواهند شد. با توجه به اینکه فعالیت‌‌‌های استارت‌آپی هنوز هم زنده و پابرجاست، این چیزی‌‌‌ است که باید آن را با آغوش باز بپذیریم، نه اینکه از آن بهراسیم.

قدرت کاذب شرکت‌ها

میزان ورشکستگی‌‌‌ها در بسیاری از نقاط جهان به رقمی مشابه با بحران سال ۲۰۰۸ رسیده. یک دهه نرخ بهره پایین و پول سهل‌‌‌الوصول، باعث ایجاد یک جور حس کاذب شکست‌‌‌ناپذیری در مدیران کسب‌وکارها شده؛ حسی که به مرور از بین می‌رود و جای خود را به واقعیت می‌دهد. آنها فراموش کرده‌‌‌اند که پس از هر رونقی، معمولا یک رکود در کمین است. حالا شرکت‌های ضعیف‌‌‌تری که به وام و قرض متکی بودند، بیش از همتایان خود تحت فشار قرار گرفته‌‌‌اند. در انگلستان و ولز، شمار ورشکستگی‌‌‌ها به بیشترین میزان در ۱۴ سال اخیر رسیده. در سوئد، با بیشترین میزان ورشکستگی‌‌‌ها در ۱۰ سال اخیر مواجهیم در حالی که ورشکستگی‌‌‌های سالانه در آلمان در ماه ژوئن، ۵۰‌درصد افزایش داشت. در ژاپن نیز، ورشکستگی‌‌‌ها به بیشترین میزان در پنج سال اخیر رسیده است.

تجربه نشان داده که ورشکستگی‌‌‌ها باید زودتر اتفاق می‌‌‌افتادند اما به دلیل کمک‌‌‌های سخاوتمندانه دولت‌‌‌ها در دوران پاندمی و شل کردن قوانین ورشکستگی، وقفه‌‌‌ای غیرمعمول در اعلام ورشکستگی‌‌‌ها رخ داد. «رابین نایت»، مشاور امور مالی می‌‌‌گوید: «پول سهل‌‌‌الوصول باعث شده بود خیلی از شرکت‌ها به جای رسیدگی به مشکلات خود، آنها را زیر فرش بفرستند. ناگهان، مشخصه اصلی ورشکستگی، یعنی تمام شدن پول، بار دیگر معنا و مفهوم پیدا کرده و اصول اساسی کسب‌وکار، بیش از هر زمانی اهمیت یافته است.»

استارت‌آپ‌‌‌ها آسیب‌‌‌پذیرترند

یکی از استارت‌آپ‌‌‌هایی که اصطلاحا پول نقد می‌‌‌سوزاند، هلدینگ رسانه دیجیتال «وایس گروپ» است. این شرکت که سابقا ارزشی نزدیک به ۶ میلیارد دلار داشت، به شدت به سرمایه خارجی وابسته بود که ناگهان در ماه مه، قطع شد. حدود ۱۲ استارت‌آپ دیگر نیز به همین دلیل به کام ورشکستگی فرو رفتند، از جمله گروه AVCT (رایانش ابری)، ویجو (شرکت داده‌‌‌های خودروهای متصل)، کالرا (شرکت مزرعه عمودی) و ویرجین اوربیت (ماهواره). آخرین مورد، شرکت «لردزتاون موتورز»، تولیدکننده خودروهای برقی و شرکت غذاهای گیاهی «تتود شف» هستند که هر دو به دلیل فقدان سرمایه، ورشکست شدند.

شرکت‌هایی هم هستند که برای بار دوم اعلام ورشکستگی می‌کنند. یکی از آنها شرکت داروسازی «آکرون» بود که سال ۲۰۲۰، پس از ورشکستگی به فعالیت بازگشته بود اما در کمتر از سه سال، هم تمام پولش را از دست داد و هم نیروهای کارش را تعدیل کرد. نمونه دیگر، شرکت امنیت خانگی «مونیترونیکز» است که در بیانیه ورشکستگی خود، علت را افزایش نرخ بهره و محدود شدن نقدینگی اعلام کرده. به نظر می‌رسد اوضاع بدتر هم خواهد شد چرا که بانک‌های مرکزی برای مقابله با تورم، نرخ بهره را کماکان بالا نگه خواهند داشت. شرکت‌های کوچک در برابر این اتفاق آسیب‌‌‌پذیرترند.

اما نام‌‌‌های بزرگ دیگری نیز در میان ورشکسته‌‌‌ها به چشم می‌‌‌خورند که یکی از مشهورترین‌‌‌ها، فروشگاه‌‌‌های زنجیره‌‌‌ای «بد، بث‌اند بیاند» است که آوریل امسال، پس از ۵۲ سال اعلام ورشکستگی کرد. نارضایتی مشتریان، کاهش فروش، ضعف خدمات و فروش آنلاین و ناتوانی در رقابت با غول‌‌‌هایی مثل والمارت و تارگت از دلایل ورشکستگی این شرکت اعلام شده. یکی دیگر از نام‌‌‌های بزرگ، شرکت خرده‌‌‌فروشی لوازم منزل و مبلمان اتریشی «کیکا/لینر» است. ورشکستگی شرکت‌هایی با این ابعاد، تعدیل نیروی گسترده را به همراه داشته و باعث ایجاد یک چرخه معیوب می‌شود: پرداخت نشدن پول تامین‌‌‌کننده‌‌‌ها، بیکار شدن نیروها، سختگیرانه‌‌‌تر شدن شرایط وام توسط بانک‌ها و نهایتا، سقوط شرکت‌های بیشتر.

رد پای کرونا

پس از کرونا و اعمال قرنطینه‌‌‌ها، بسیاری از مردم جهان خانه‌‌‌نشین شدند. این تغییر سبک زندگی، به نفع برخی از صنایع و به ضرر برخی دیگر بود. خرید و فروش آنلاین، سرگرمی و رسانه از جمله حوزه‌‌‌هایی بودند که با هجوم مردم مواجه شدند. برعکس، سفر و رستوران و سینما به کلی تعطیل شد. حالا که کرونا بیش از یک سال است از تب و تاب افتاده، مردم دوباره به سفر و رویدادهای اجتماعی روی آورده‌‌‌اند. هجوم پول‌‌‌ها به این حوزه‌‌‌ها باعث شده پول کمتری صرف خرید و حمل بار شود.

به همین علت، کسب و کارهای کالاهای مصرفی و حمل بار، آسیب جدی دیده‌‌‌اند. چندی پیش، شرکت بریتانیایی حمل بار «تافنلز پارسلز» و شرکت پیرکس و زودپزهای اینستنت برندز اعلام ورشکستگی کردند. پیرکس علت ورشکستگی خود را بالا بودن نرخ بهره، قوانین اعتباری سختگیرانه و کاهش تقاضای مشتریان اعلام کرد. حوزه مواد صنعتی و ساخت‌وساز نیز تحت فشار بوده. طبق گزارش اس‌اند‌پی، حوزه صنعت پس از اقلام غیراساسی، بیشترین آسیب را دیده. یکی از شرکت‌های ورشکسته این حوزه، «وناتور متریالز»، تولیدکننده مواد شیمیایی بریتانیایی ا‌‌‌ست که در ماه مه در آمریکا اعلام ورشکستگی کرد.

ممکن است تصور کنید که شرکت‌های فناوری و خدمات درمانی «غیرچرخه‌‌‌ای»، قابلیت احیای بیشتری داشته باشند اما این‌طور نیست. در واقع، طبق گزارش اس‌اند پی، شرکت‌های خدمات درمانی، سومین حوزه‌‌‌ای هستند که ورشکستگی را در آمریکا تجربه کرده‌‌‌اند. یکی از آنها شرکت «انویژن هلثکر» است که ماه مه اعلام ورشکستگی کرد. گرچه تصور می‌شود که این حوزه همواره مشتری و تقاضا دارد، اما شرکت‌های این حوزه نیز تحت‌تاثیر افزایش نرخ بهره، هزینه‌‌‌های گزاف کارکنان و تجهیزات و کمبود نیروی کار هستند.

سقوط بانک‌های بزرگ

شاید یکی از خبرسازترین ورشکستگی‌‌‌های امسال، سقوط بانک سیلیکون ولی بود. در اینجا هم رد پای نرخ بهره را به وضوح می‌توان دید. افزایش نرخ بهره، باعث بی‌‌‌میلی سرمایه‌گذاران به ریسک شده بود. فشار آن به استارت‌آپ‌‌‌های تکنولوژی وارد شد که مشتریان اصلی بانک بودند. برخی از استارت‌آپ‌‌‌ها برای جبران نیاز به نقدینگی و برخی دیگر به دلیل تردید نسبت به سلامت مالی بانک، سرمایه‌‌‌های خود را از بانک بیرون کشیدند. این نهایتا به ورشکستگی بانک منجر شد. کارشناسان، وابستگی صرف به حوزه تکنولوژی و عدم‌متنوع‌‌‌سازی منابع مالی را از عوامل ورشکستگی بانک اعلام کردند. سقوط این بانک، مانند دومینو بر سایر بانک‌ها تاثیر گذاشت. سیگنچر و فرست ریپابلیک، دو بانک دیگر بودند که امسال اعلام ورشکستگی کردند. سقوط این بانک‌ها باعث ایجاد ترس در کل صنعت بانکداری شده. افزایش نرخ بهره، فشار را بر سیستم‌های مالی افزایش داده و کار بانک‌ها را سخت‌‌‌تر کرده، به‌خصوص اگر سپرده‌‌‌گذاران، تصمیم به برداشت پول خود بگیرند.

بحران اقتصادی، غربالی برای شرکت‌ها

و حالا در ادامه موج ورشکستگی‌‌‌ها، ارائه‌‌‌دهنده فضاهای کار اشتراکی که شاهد رشد و سقوط ناگهانی بوده و به نماد افراط در فرهنگ استارت‌آپی تبدیل شده، هفته گذشته اعلام ورشکستگی کرد. ارزش این شرکت که زمانی بیش از ۴۷ میلیارد دلار بود، با کاهش ۹۸ درصدی سهام شرکت از ابتدای امسال، هفته گذشته به ۴۵ میلیون دلار سقوط کرد.

وی‌‌‌ورک که محبوبیتش را مدیون هم‌‌‌بنیان‌گذار کاریزماتیکش، «آدام نیومن» بود، طی این سال‌ها به لطف نرخ بهره پایین و وام‌‌‌های سهل‌‌‌الوصول، توانست چشم‌‌‌انداز سنتی املاک تجاری را تغییر دهد و نحوه کار کردن مردم را دگرگون کند. دفاتر کار شیک همراه با نوشیدنی‌‌‌های رایگان. اما کاهش تقاضا از سوی کسب و کارها و فریلنسرها و بدهی‌‌‌های سر به فلک کشیده ناشی از اجاره فضا، نهایتا شرکت را به ورطه نابودی کشاند. کرونا که بسیاری از مردم را به دورکاری از خانه وادار کرد، به این بحران دامن زد.  همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، شرکت‌های کوچک، بیشتر در معرض ورشکستگی قرار دارند. نرخ بهره بالا، قوانین سختگیرانه اعطای وام و هزینه‌‌‌های عملیاتی بالا، عرصه را برای کارآفرینان تنگ‌‌‌تر کرده. طبق یک نظرسنجی، ۷۳‌درصد کسب‌و‌کارهای کوچک گفته‌‌‌اند که نرخ بهره بالا، تاثیر منفی روی کسب‌و‌کارشان گذاشته.

اما «جین مارکس»، اقتصاددان و نویسنده نشریه گاردین معتقد است که ورشکستگی، راهی برای تمیز کردن خانه است. او می‌‌‌گوید: «سال ۲۰۱۰، در شعاع چند ده متری خانه‌‌‌ام، تقریبا ۲۰ سالن زیبایی وجود داشت. پس از رکود، تعدادشان به سطح معقولی رسید. رستوران‌‌‌های با مدیریت ضعیف، همگی ورشکست شدند. خرده‌‌‌فروشی‌‌‌هایی که محصولات بی‌‌‌مصرف می‌‌‌فروختند، به این نتیجه رسیدند که مردم وقتی پول کمتری دارند، آن را هوشمندانه‌‌‌تر خرج می‌کنند. وقتی وام‌‌‌‌‌‌دهی سختگیرانه شد، دست دزدها و مجرم‌‌‌ها رو شد. سهام‌‌‌هایی که سر به فلک کشیده بودند، دوباره به زمین برگشتند.

مالکان کسب‌و‌کارهایی که از دوران‌‌‌های سخت، جان سالم به در برده‌‌‌اند، معمولا در این گروه قرار نمی‌‌‌گیرند. آنها ورشکست نمی‌‌‌شوند. هوشمندانه سرمایه‌گذاری می‌کنند و پولشان را درست مدیریت می‌کنند. در روزهای خوشی، ولخرجی نمی‌‌‌کنند چون می‌دانند در پس هر خوشی، بحرانی در کمین است. آنهایی که این رویه را ندارند، درس سختی می‌‌‌گیرند. درسی به نام ورشکستگی.»