اخبار و گزارش‌هایی که از بخش صنعت ایران از سوی فعالان و مدیران منتشر می‌شود، نشان ‌دهنده نوعی سردرگمی تاریخی درباره برخی از رشته‌های صنعتی است. برخی از رشته‌هایی که گرفتاری‌های آنها بیش از بقیه است، آن دسته از صنایعی‌اند که با عنصری به نام یارانه گره خورده‌اند. بعضی از این صنایع عبارتند از پودرهای شوینده، روغن نباتی، کاغذ و ... این دسته از صنایع علاوه بر گرفتاری‌هایی مثل نرخ تورم بالا در جامعه، گران بودن تامین منابع مالی‌، مقررات و قانون‌های بازدارنده، گرفتاری‌های خاص خود را هم دارند. دقت در گرفتاری‌های خاص صنایع یارانه‌ای موید این است که نهاد دولت ناگزیر است برای حفظ این صنایع در سبد کالاهای اساسی به صاحبان این بنگاه‌ها وعده‌هایی دهد که عموما قابل اجرا نیستند یا در موقع اجرا با دشواری مواجه می‌شوند. وضعیت صنایع یارانه‌ای این گونه است که آنها برای فروش تولیدات خود ناگزیرند قیمت‌های اعلام شده توسط دولت را مراعات کنند که همواره زیر قیمت بازار است و دولت تعهد می‌دهد مابه‌التفاوت قیمت فروش کارخانه‌های مشمول تولیدات اساسی و قیمت بازار را به آنها برگرداند. صنعت روغن، شکر، شیریارانه‌ای‌، کاغذ و... از این دسته صنایع به حساب می‌آیند که در طول سال با نهاد دولت و سازمان‌های تابعه آن مشکل پیدا می‌کنند. یک مشکل در ابتدا این است که قیمت دستوری بر پایه کدام معیارها تعیین می‌شود و دیده شده است که معمولا دولت قیمت‌های کمتر و صاحبان صنایع قیمت‌های بیشتر ارائه می‌دهند و در زمان پرداخت مابه‌التفاوت نیز در سر زمانبندی به مشکل برمی‌خورند. چنین وضعیتی پیامدهای منفی پرشماری دارد. نخستین پیامد منفی آن رغبت‌نداشتن برای سرمایه‌گذاری در آن صنعت است. این‌گونه شده است که تاسیس کارخانه جدید تولید شکر، روغن نباتی، روغن کشی، کاغذ، پودرهای شوینده و... در کشور شتاب کافی ندارد. فقدان سرمایه‌گذاری به میزان کافی و از طرف دیگر تمایل نداشتن به توسعه سرمایه‌گذاری موجود موجب می‌شود میزان تولید در سطحی پایین‌تر از میزان تقاضا باشد و دولت را متقاعد کند که آنها را از شمول کالاهای اساسی و یارانه‌ای خارج نکند.این دور ادامه پیدا می‌کند و روزی می‌رسد که تولیدکنندگان اعتراض می‌کنند که دولت در پرداخت تعهدات خویش تاخیر دارد و... راه اصلی را فراموش کرده و در مسیری دور از واقعیت قرار گرفته‌ایم و هر روز و هر سال مجادله‌های بی‌حاصل داریم.

گروه صنعت و معدن