رمز و رازهای ماندگاری

امروز سالروز تولد پرویز شهدی یکی از مترجمان سرشناس ایرانی است. نسل قدیم مترجمان در فرهنگ‌سازی و آشنایی مردم با نویسندگان دنیا نقش قابل‌توجهی ایفا کرده‌اند. در سال‌هایی دور که آموزش زبان تا این اندازه گسترده نشده بود و اینترنت هم وجود نداشت؛ مترجمان ایرانی کتاب‌های شاخص را با زحمت پیدا می‌کردند و شبانه‌روز وقت می‌گذاشتند تا ترجمه‌ای دقیق و خواندنی به مردم هدیه کنند. پرویز شهدی یکی از همان‌ها است؛ مترجمی که اکنون ۸۴ سال از عمرش گذشته و هنوز دست از کار برنداشته است. از ترجمه رمان «پاک‌کن‌ها»‌ نوشته آلن رب‌گری‌یه تا «ماجراهای شگفت‌انگیز» ادگار آلن پو و نمایشنامه «باغ آلبالو» نوشته آنتون چخوف زمانی اندازه یک عمر گذشته است. این مترجم پیش‌تر درباره ترجمه در گفت‌وگو با «ایبنا» گفته بود: «برای ترجمه تنها توجه به ظاهر متن کفایت نمی‌کند و باید به عمق مطلب پی برد. من معمولا متن اصلی را چند باری می‌خوانم و به قواعد و اصول زبان مبدا کاملا آشنایی دارم و به ظرافت آنها آگاهم. درباره رب‌گری‌یه که یک نویسنده رمان‌نویی فرانسه است باید بگویم که ویژگی اساسی رب‌گری‌یه در زبان آثارش نیست، ‌بلکه در درون‌مایه آن است. رب‌گری‌یه در آثارش با واژگانی ساده و زبانی روان در ابتدا مسائلی را پیش می‌کشد که در وهله اول برای خواننده رو نمی‌شود. برای مثال در رمان «پاک‌کن‌ها» رب‌گری‌یه ابتدا اثر را کارگردانی می‌کند و انگار دوربینی در جای‌جای داستان کار می‌گذارد و ماجرا را از دید افراد مختلف روایت‌ می‌کند و در نهایت قضاوت را به عهده خود خواننده می‌گذارد. رب‌گری‌یه در تمامی آثار خود چنین رویکردی دارد و البته هدف رمان‌نو چیزی جز این نیست. در آثار معمول ادبی، نویسنده ابتدا داستان، ‌شخصیت‌ها، زمان، مکان و... را انتخاب می‌کند و بعد مانند یک لقمه جویده شده در دهان خواننده می‌گذارد اما هدف موج‌نو، خواننده است که حتی می‌تواند یکی از شخصیت‌های کتاب باشد. در این رمان‌ها هدف این است که ذهن خواننده درگیر شود.»

پرویز شهدی سال ۱۳۱۵ در مشهد به دنیا آمد و در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران تحصیل کرد. سپس برای تحصیلات تکمیلی راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن ادبیات تطبیقی خواند. سال ۱۳۶۳ پس از حدود ۱۰ سال به ایران بازگشت و ترجمه را به‌صورت حرفه‌ای آغاز کرد.

او می‌گوید: «این جامعه مرا پرورانده و هزینه مادی و معنوی برایم گذاشته است. حال اگر من بتوانم کاری کنم، باید انجام دهم. ترجمه هم یکی از همان‌ها است.» پرویز شهدی می‌گوید در این سال‌ها یکی از منتقدان ترجمه‌های رونویسی و بی‌کیفیت بوده است. در این باره می‌گوید: بیشتر مترجمان تازه‌کار این اشتباه را انجام می‌دهند و سراغ کتاب‌های کلاسیک و مشکلی مانند «بینوایان» و «جنایت و مکافات» می‌روند و نمی‌توانند از پس آنها برآیند و کپی می‌کنند. من انگیزه این مترجمان را نمی‌دانم اما حدس می‌زنم برخی از ناشران که این کار را انجام می‌دهند پول اندکی به مترجمان جوان می‌دهند و از آنها می‌خواهند کتاب را ترجمه یا رونویسی کنند. مخاطب‌ حرفه‌ای معمولا ترجمه‌های خوب را تشخیص می‌دهد. زمانی که کتابی با ترجمه خوب و با وجود چند ترجمه از آن به چاپ چندم می‌رسد یعنی خواننده هوشیار و آگاه است و می‌داند سراغ کدام ترجمه برود. این ترجمه‌ها خواننده را بدبین می‌کنند، به‌ویژه خواننده‌ای که تجربه ندارد و کتاب‌خوان واقعی نیست.»